arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۶۶۷۸۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: خـاتمى گفـت با درى‌ نجف‌آبادى در مورد مسئولیت وزارت اطلاعات صحبت کـرده، او گفتـه بعـد از مشورت با من جواب مى دهد، از من خواست کـه دُرى را تـشویق بـه پـذیرفتن کـنم

خاطرات آیت الله هاشمی: آقاى فخرالدين حجازى آمد. ضمن ابراز وفادارى، درخواست كمك براى بنياد بعثت نمود. عصر آقاى [سیدعبدالکریم] موسوى اردبيلى آمد. مريض است و اخيراً چند روزى تب كرده و به خاطر دوبار سكته قبلى، كمى نگران است. از وضع جارى سياسى كشور و فشار روى بخشى از نيروهاى انقلاب و خطر يك بُعدى‏‌شدن حاكميت به نفع جريان محافظه‌كار اظهارنگرانى كرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
در خانه بودم. وقتم با استراحت و مطالعه گذشت. بچه‌ها آمدند. فائزه به كرمان رفت و بقيه ناهار اينجا بودند. اجازه دادم كه با فروختن زمين‌هايى كه در قم دارند، زمينى در تهران بخرند؛ براى تهيه مسكن مناسب و با امكان حفاظت امنيتى و...
عصر اطلاع دادند كه به خاطر بسته بودن فرودگاه كابل، آقاى [برهان‌الدين] ربانى، فردا نمى‌تواند به تهران بيايد.

 

 

سال ۱۳۷۲
ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رفتم. با دكتر حبيبى و آقای ناطق نوری درباره كابينه و مشكل نرسيدن به موقع دكتر مرندى صحبت كردم.
مسئولان دانشگاه آزاد اسلامى قم آمدند. گزارش كار دادند و كمك خواستند. سه هزار و پانصد دانشجو دارند. آقايان [محمدتقی] مصباح يزدى و نواب آمدند و براى مؤسسه باقرالعلوم(ع) كمك خواستند؛ مى‌خواهند اعتبار رسمى دانشگاهى داشته باشند، ولى اسم حوزه باشد، نه دانشگاه.
دكتر هاشمى گلپايگانى براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. دربارة مسئوليت وزارت فرهنگ وآموزش عالى صحبت شد؛ برنامه‌هايش را گفت. دكتر حبيبى براى صحبت در موردكابينه جديد آمد و گزارش مذاكره با وزراى جديد و وزراى رفتنى را داد.
عصر آقايان [عباس احمد] آخوندى، [محمد] فروزنده و [یحیی] آل‏‌اسحاق آمدند؛ بناست به ترتيب وزير جديد مسكن و شهرسازی، دفاع و بازرگانى باشند. دربارة برنامه و نظراتشان صحبت شد. آقاى فروزنده مشكل ناهماهنگى با ستادکل فرماندهى و سپاه و
ارتش را مطرح كرد و آقای [اکبر] تركان، [وزیر دفاع] نگران است؛ دلداري اش دادم.
آقاى دكتر [رضا] ملك‌زاده آمد. از عدم معرفى در كابينه جديد اظهار خوشحالى كرد، ولى عدم رضايت از معرفى دکتر مرندى را گفت. توصيه به همكارى كردم. آقاى [بیژن نامدار] زنگنه آمد. از برخوردهاى نژادحسينيان گله داشت كه معتقد است مضمون نامه محرمانه‌اى را به روزنامه رسالت داده. گفت حدود پنجاه سد را مى‌توانيم در برنامه دوم شروع و اجرا نماييم. دكتر نوربخش، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمد. خواست كه به آقای آل اسحاق توصيه كنيم كه هماهنگ باشد. ترجيح مى‌دهد كه آقای [مرتضی] محمدخان وزير بازرگانى شود. گزارش مراحل نهايى مذاكره براى دریافت وام ده ميليارد دلارى از چين را داد.
از استخر استفاده كردم. تا ساعت نُه شب كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. با عفت و ياسر شام خورديم. عفت رفته، خانه تعمير شده را ديده و راضى است.

 

 

سال ۱۳۷۳
[امروز به مناسبت وفات حضرت پیامبر(ص) تعطیل بود.] در منزل بودم. كارها را نياورده بودم؛ بيشتر وقت را به مطالعه تاريخ ايران در دو قرن اول اسلام گذراندم. عصر هم مقدارى شناى بچه‌ها در استخر را تماشا كردم. از بالاى ديوار خانه به داخل استخر شيرجه مى‌رفتند كه جالب بود.
با محسن دربارة كيفيت استفاده از خاطراتم صحبت كرديم. يك سال را تنظيم كرده و زحمت زيادى كشيده است و خيلى خوب تنظيم شده؛ مى‌تواند مرجعى براى تاريخ دوران پس از انقلاب باشد.
عفت براى معالجه پيش آقاى قنبرى رفت؛ بار دوم است كه مى‌رود. از بار اول راضى است. با نيروى معنوى و مرموزى، بدون دارو معالجه مى‌كند.
عصر جمعى از بستگان اينجا بودند. به دفتر رهبرى اطلاع دادم، به خاطر اينكه بالا هستم، امشب به جلسه معمولمان نمى‌روم.

 

 

سال ۱۳۷۴
معاونان سياسي استانداري‌‍‌ها و رؤساي روابط عمومي وزارتخانه‌ها و مديران‏‌كل ارشاد براي برنامه تبليغات هفته دولت آمدند.آقاي [علی‏‌اکبر] اشعري، [معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] گزارش داد و من راهنمايي‌هايي كردم، در اهميت تبليغ كارهاي مهم دولت، براي خنثي‏‌كردن سمپاشي‌هاي دشمنان كه مي‌خواهند اسلام را عاجز از اداره و ساخت جامعه و كشور معرفي كنند.
آقاي [علیرضا] شيخ‏‌عطار، سفيرمان در هند آمد و از آثار مهم سفرم به هند گفت و بر عملياتي شدن طرح‌هاي همكاري دو كشور تأكيد داشت. آقاي [محمدحسن] اختري، سفيرمان در سوریه آمد. گزارش وضع حزب‌الله لبنان و مذاكرات سوريه و اسرایيل را داد و گفت، بعد از سفر آقاي [عبدالحلیم] خدام، [معاون رییس‏‌جمهور سوریه] به ايران و نقل صحبت‌هاي من براي [حافظ] اسد، موضع سوري‌ها عوض شده و اسد گفته كه اسرایيل، هيچ چيزي تاكنون قبول نكرده و فقط توانسته‌اند آنها را به مذاكره بكشانند و ادامه داشته باشد كه بنا دارند، بدون گرفتن امتياز، مذاكره را جدي نگيرند. گفت در مذاكرات و بحث‌هاي سفیران، سانسوري نبوده است؛ من ديشب در سخنراني‏‌ام گفتم، گزارش شده خودسانسوري در مذاكرات بوده است.
با مسئولان نوسازي منطقه وسيع اطراف فلكه حرم امام رضا(ع) جلسه داشتيم. گفتند بزرگترين طرح عمراني ساختماني كشور با 350 هكتار از محله كهنه و فرسوده قديمي است كه بايد مدرن و نوسازي شود و هزينه خود را با سود كافي در مي‌آورد.
عصر برنامه‌اي نداشتم. كارهاي دفتر را انجام دادم و به خانه آمدم. در گزارش‌ها، ادامه جنگ‌هاي كرواسي با صرب‌ها و شكست فاحش صرب‌ها و احتمال وارد شدن صربستان به جنگ به حمايت از صرب‌ها مطرح است.

 

 

سال ۱۳۷۵
دكتر حبيبى، [معاون اول رییس‏‌جمهور] آمد و گزارش سفر به بوسنى و هرزگوین و قرقيزستان و قراردادهاى امضا شده را داد. ریيس‏‌جمهور بوسنى، به صراحت گفته كه بعد از خدا، فعلاً آمريكا حمايت‏شان مى‌كند. انتظار دارند كارخانه فولادشان را فعال كنيم. در قرقيزستان، قرارداد توليد ميني‌بوس در آنجا با شركت ایرانی امضا شده است.
آقاى محمدرضا بهشتى، [فرزند شهید بهشتی] آمد. از فضاى تنگ فرهنگى در داخل، به خاطر فشار خشك‌مقدس‌ها و حزب‌اللهى‌ها اظهار نگرانى كرد. آقايان [سیدمصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] و [محمدعلی] تسخيرى، [رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] آمدند. گزارش پيشرفت كار سازمان ارتباطات را دادند و براى همكارى مؤثرتر در كارها و بودجه بيشتر استمداد كردند. مشكل جدا بودن نمايندگان رهبرى و حوزه‌هاى علميه در خارج از مجموعه آنها مطرح شد.
گروهى از جمع كارگزاران [سازندگی] آمدند و در مورد انتخابات رياست جمهورى كسب نظر كردند. نگران دخالت صريح رهبرى در جريان انتخابات هستند و مى‌خواهند از ابتدا سياست ايشان را بدانند؛ گفتم به زودى معلوم مى‌شود.
آقاى فخرالدين حجازى آمد. ضمن ابراز وفادارى، درخواست كمك براى بنياد بعثت نمود. عصر آقاى [سیدعبدالکریم] موسوى اردبيلى آمد. مريض است و اخيراً چند روزى تب كرده و به خاطر دوبار سكته قبلى، كمى نگران است. از وضع جارى سياسى كشور و فشار روى بخشى از نيروهاى انقلاب و خطر يك بُعدى‏‌شدن حاكميت به نفع جريان محافظه‌كار اظهارنگرانى كرد. شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلسه با چند مصوبه داشت.

 

 

سال ۱۳۷۶
در منزل بودم. وقت بـا خوانـدن بـولتن هـا و کـار بـراى کلیـد قـرآن گذشـت. ظهـر فـائزه و بچه‌هایش و عصر فاطى و بچه ها آمدند. علی آقا هاشمى پور از رفسنجان آمد و گفت در اثر
آفت سرمازدگى، وضع مردم رفسنجان خوب نیست و خسارت خیلى بالاسـت و شهرسـتان
کم رونق است.
عـصر آقـاى [سـیدمحمد] خـاتمى، [ریـیس‌ جمهـور]، تلفنـى گفـت بـا آقـاى [قربـانعلی]
درى‌نجف‌آبادى در مورد مسئولیت وزارت اطلاعات صحبت کـرده و ایـشان گفتـه بعـد از مشورت با من جواب مى دهد. از من خواست کـه آقـاى درى را تـشویق بـه پـذیرفتن کـنم؛ براى حل مشکل وزارت اطلاعات.
شب عفت به میهمانى بستگان رفت و من تنها شام خوردم. محسن آمـد. راجـع بـه برنامـه
سفرها صحبت شد. فائزه براى کم کردن فـشار روى شـهردارى تهـران اسـتمداد کـرد. ایـن روزها در مسیرهاى عبور در خیابان مواجه با اظهارات محبـت فـوق العـاده مـردم پیاده یا سواره در مسیرهاى عبور هستم که براى همراهان جالب است.

 

 

 

نظرات بینندگان