قتلهای ناموسی به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی از جمله پدیدههایی است که در جوامع مختلف و بیشتر مردسالار دیده می شودو متأسفانه در کشور ما هم به دلایل و اشکال متفاوت هرازگاهی شاهد چنین قتلهایی هستیم در این خصوص میتوان به حادثه تلخ و دردناک دختر14 ساله طالشی اشاره کرد که به دلایل ناموسی توسط پدرش به قتل رسید.
در این زمینه اخیراً نشستی به همت گروه تخصصی صلح انجمن جامعهشناسی ایران با محوریت موضوع قتلهای ناموسی و با حضور جمعی از جامعهشناسان برگزار شد تا دلایل و چرایی تعدد این پدیده را در کشور بررسی کرده و راهکارهایی برای کاهش آن پیدا کنند.به گزارش «ایران»، دکتر حسن امیدوار مدیر گروه جامعهشناسی صلح انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه پدیده قتلهای ناموسی اشکال خاصی از خشونتهای خانوادگی است، میگوید: این پدیده شامل کلیه سطوح خشونت و در نهایت بالاترین سطح خشونت، یعنی «قتل» است.
پدیده قتلهای ناموسی تحریککننده احساسات جامعه و نقضکننده سلامت اجتماعی است، زیرا غالباً منجر به تشدید خشونت و پیامدهای منفی فرهنگی در جامعه میشود که روح جامعه را میآزارد و بدین ترتیب سلامت، بهزیستی و صلح اجتماعی را کاهش میدهد، به نظر میرسد این پدیده همیشه مورد توجه سیستماتیک قرار نگرفته است و عملکرد متولیان فرهنگی کشور نیز در تولید عشق و پیرایش خشونت و نفرت در خانه و جامعه ضعیف، شکننده و متناسب با شرایط جهانی شدن جامعه نیست.
به گفته او، پدیده قتلهای ناموسی ریشه خود را در جهل مییابد که فقط با دانش میتوان آن را برطرف کرد. آلبیون اسمال و لستر وارد (جامعهشناس)، معتقد بودند که تنها علوم اجتماعی میتواند انسان را با اوضاع جامعه جدید همساز کرده و تحولات منظمی را ایجاد کند، بدون شک وظیفه جامعهشناسی، رمزگشایی شیوههای مختلف خشونتهای سازمانی بهصورت رسمی و غیررسمی است تا روند انتقال جامعه از خشونت به صلح و آرامش فراهم شود.
ورود نهادهای مسئول از مشاوره تا صدور حکم
شهلا اعزازی جامعهشناس هم با اشاره به اینکه بازتاب نظارت زنان در عرصه عمومی و همچنین ناامنی اجتماعی به ایجاد یا افزایش مردسالاری در عرصه عمومی ختم میشود، میگوید: بعضی از مردها در مقابل رفتار نامناسب زنان در نتیجه فشار اطرافیان و تشویق یا سکوت جامعه دست به مجازات زنان زده تا مردانگی خود را ثابت کنند.
متأسفانه در حال حاضر پدیده قتلهای ناموسی به طرز عجیبی افزایش یافته است، البته این پدیده در قدیم هم وجود داشت و امروز به دلیل گسترش رسانههای مجازی، اخبار بیشتری از این پدیده در معرض اطلاع عموم قرار گرفته است، در این خصوص مسئولین سعی کردند دست به ایجاد خانههای امن بزنند، هر چند که این خانهها پیش از این هم وجود داشتند، اما این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که این خانهها برای اسکان کودکان مناسب نیستند چراکه کودکان موجوداتی هستند که به دلایل مختلف به والدین خود وابسته هستند.
خانههای امن برای زنان میتواند کمک کننده و کارآمد باشد، زیرا آنها حق انتخاب دارند اما کودکان در این رابطه باید تحت نظارت و مسئولیت سازمانهای مختلف کشور باشند تا بتوانند حمایتهای لازم را دریافت کنند.به گفته این جامعهشناس با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... مردسالاری در عرصه عمومی وجود دارد، جامعه ما مانند برخی جوامع دیگر جامعهای مردسالار است، یعنی گروهی از مردان بر زندگی زنان اعمال نظارت میکنند، بدین معنا که مردان مشخص میکنند، زنان چه بپوشند، چگونه رفتار کنند و چه کارهایی را انجام دهند.
البته در جامعه زنانی هستند که قواعد و دستورات درخواست شده توسط مردان را زیر پا میگذارند و نوعی سرپیچی از الگوی مردانگی صورت میگیرد و اینگونه به نظر میرسد که زنان به مردانگی آنها آسیب میزنند، همین امر سبب میشود که مردان دست به آزار و تهدید زنان بزنند و نکته مهم این است که در این حوزه فقط زن نیست که تحقیر میشود بلکه مرد نیز به دلیل نداشتن نظارت کامل بر زن، در جامعه تحقیر خواهد شد؛ در این میان در برخی خانوادهها باید و نبایدها به دخترها به صورت بشدت دستوری است و وقتی رفتار زن یا دختر در چنین خانوادههایی از نظر مردان نامتعارف باشد و قضیه در بین دوستان، همسایگان و افراد خانواده هم علنی شده باشد و مردانگی مرد، شکست خورده به نظر برسد، برای تثبیت قدرت و مردانگی خود مجبور میشود، دست به مجازات زن یا دختر خود بزند.اعزازی در ادامه اظهار میدارد: بدون درنظر گرفتن اینکه عمل زن درست بوده یا غلط باید سازمانهایی از سطح مشاوره تا سطوح بالا مانند دادگاه در موارد اینچنینی وارد عمل شوند و اینطور نباشد که پدر یا هر مردی در حکم یک تصمیم گیرنده، یک وکیل یا یک قاضی اعمال مجازات در خانواده داشته باشد.
بحث ستمگری جنسیتی مطرح است
احمد بخارایی هم با بیان اینکه مسأله زنان در ایران فراتر از تفاوت جنسیتی و نابرابری جنسیتی است، توضیح داد: شاهد یک نوع ستمگری جنسیتی هستیم که ریشه آن در الگوهای فرهنگی است. در این حوزه برای رفع بیعدالتی نسبت به زنان با موانع ساختاری از نوع ارزشی مواجه هستیم.
درخصوص قتلهای ناموسی ایجاد رابطه با جنس مخالف عامل قتل است و این قضیه به مفهوم شرف از تاریخ دور تا امروز بازمیگردد. داستان شرف از قوانین حمورابی یعنی ۳۴۰۰ سال پیش مطرح شده و تا امروز در جامعه ما هم دیده میشود و اینچنین است که امروز نظام مردسالارانه خود را توجیه میکند تا دست به قتل ناموسی بزند.
به گفته این جامعهشناس، به لحاظ آماری ۲۰ هزار قتل ناموسی در سال در دنیا اتفاق میافتد و بنابر آمارهای موجود در کشور ما ۲۰ درصد کل قتلها ناموسی هستند و ۵۰ درصد قتلهای خانوادگی به مسائل ناموسی مربوط میشود و تقریباً در هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران ۲۵ صدم اختصاص به قتلهای ناموسی دارد. لذا درخصوص قتلهای ناموسی میتوان گفت که ارزش و فرهنگ علتهای اصلی بروز چنین قتلهایی هستند، در این میان قوانین هم بشدت دچار نقص هستند و ریشه ۳ هزار ساله تعصب مردانه سبب میشود که مرد دست به قتل ناموسی بزند و بعد از آن هم با تفاسیر مختلف قانونی حکم بر برائت او داده میشود، اما در واقع چه باید کرد؟
بخارایی میافزاید: وقتی میخواهیم یک پدیده اجتماعی را زیر ذره بین بگذاریم، باید سازمان یافته و با کمترین هزینه به نتایج مورد نظر آن دست پیدا کنیم. در جوامع مختلف در این حوزه جنبشهای متعددی در کل دنیا شکل گرفتند که با یکدیگر نیز متفاوت بودند اما در جامعه ما باید بحث ستمگری جنسیتی را مد نظر داشته باشیم و جنبشها به این سمت پیش بروند.
مهمترین علل قتلهای ناموسی
حسن محدثی هم در این نشست درباره دلایل قتلهای ناموسی میگوید: متأسفانه جامعهشناسی خانواده در ایران عملاً بیخاصیت بوده به نوعی که در حد کلیگویی متوقف شده یا آرای غربیان را در این مسأله مطرح کرده، بدون اینکه توانسته باشد به مسائل خانواده ایرانی بپردازد و راه حل دهد.
برای حل هر مسألهای باید جامعهشناسان زنجیرهای از علل را مطرح کنند.به اعتقاد این جامعهشناس، قتلهای ناموسی در زمینه اجتماعی سنتی با دو ویژگی فرهنگ پدرسالار و نظارت خویشاوندی نیرومند رخ میدهد. علل بعید قتلهای ناموسی عبارت است از نگرش مالکانه مردان نسبت به زنان و تقابل بین ارزشهای اجتماعی مقدس واجد ضمانت اجرایی نیرومند با امیال و خواستههای فردی.
متغیرهای قریب قتلهای ناموسی هم شامل فرآیند محاسبهگری و برنامهریزی برای مواجهه با فرد متهم به رفتار ضد ارزشی و نیز هزینه اجتماعی و قانونی پایین قتل است.او در ادامه میافزاید: در پدیده قتلهای ناموسی، نگرش مالکانه مردان نسبت به زنان دیده میشود و در این خصوص زن کاملاً تحت سیطره مرد قرار میگیرد و در بسیاری از موارد در خصوص تصمیمگیری با زنی که تمرد کرده، مردان و زنان فامیل هم نقشآفرینی میکنند و با فردی که به قولی مقدسات ارزشمند خانواده را زیر سؤال برده به بدترین شکل ممکن برخورد میکنند.
در این میان سعی میکنند که هزینه اجتماعی این تنبیه نیز پایین باشد و به دنبال راهی هستند که کمترین هزینه را داشته باشد. اگر در فرآیند محاسبه، افراد به این نتیجه برسند که قتل ناموسی کمترین هزینه را دارد، همین کار انجام میشود؛ بنابراین نخستین اقدامی که میتوان برای کاهش این قبیل قتلها انجام داد، بالابردن هزینههای قتل ناموسی است، به عنوان مثال افزایش میزان مجازات در این زمینه میتواند بسیار کارآمد و مؤثر باشد و تا اندازه زیادی سبب کاهش آمار قتلهای ناموسی شود، البته در کنار آن تغییر نگرش و بهبود فرهنگ هم میتواند گام مؤثری در این عرصه باشد.
روزنامه ایران