رسول جعفریان، رییس کتابخانه دانشگاه تهران و از تاریخدانان برجسته جهان اسلام، ده سال قبل در گفتگویی با بازتاب نسبت به انحرافات فکری پناهیان انتقاد صریحی کرد که با قدردانی مراجع تقلید و علمای حوزه مواجه شد
به گزارش انتخاب، گزیده آن مصاحبه را می خوانیم:
متاسفانه به جای آن که متفکران و اندیشمندان از روحانی و دانشگاهی رشته فکر را در دست گرفته و باب اندیشه و اندیشیدن را باز نگاه دارند،، قریب هشت سال است که در این کشور مشتی روضه خوان و مداح ـ با همه ارزشی که از باب مرثیه خوانی برای اباعبدالله(ع) قائلیم ـ سردمدار فکر و اندیشه شده اند.
نوعی انحطاط فکری کشور را فرا گرفته است، این که کسانی در همه فنون و علوم اظهار نظر کرده، کشور را با لاطائلات به ظاهر دینی خود که هیچ سنخیتی با افکار اصیل شیعی ندارد و مراجع دینی هم آنها را تایید نمی کنند، پر کرده اند، و سیما هم به آنها میدان داده، همه اینها نشان می دهد که ما در حال فرو رفتن در باتلاقی از انحطاط فکری هستیم که به سادگی از آن بیرون نخواهیم آمد.
داستان تفکر طوری است که جامعه دیر و در یک تدریج طولانی وارد آن می شود؛ اما وقتی در جامعه جاگیر شد، عوارض و تبعاتش تا دیرهنگام حتی تا قرنها خواهد بود و جامعه را از جاده علم و دانش و پیشرفت و نوعی تمدن اسلامی به روز باز می دارد.
با این حرفها که نمی شود برای کشور راهبرد درست کرد و آینده نگری کرد. اینها مشتی بافتنی است که به درد اداره مملکت نمی خورد.
این قبیل افکار در باره ظهور که برای آن قاعده درست می کنند و نمودار می کشند و وقت ظهور تعیین می کنند و هشدار باش آمادگی برای همین نزدیکی ها می دهند، در حالی که نه علم غیب دارند و نه دانش درست دینی و نه شرایط عالم را می شناسند، به راحتی می تواند زمینه ظهور فرقه هایی شبیه بابیت را در ایران فراهم کنند.
در این باره شک نباید کرد و بدون مجامله باید گفت احتمال دارد که در وقت خطر، گروهی از کسانی که در حال حاضر با پولهای بادآورده علیه جریان های سیاسی و افرادی فعال هستند، یک مرتبه تحت هدایت یکی از این افراد که خیلی هم مجهول نیستند، راهشان را کج کرده، بدعتی در شیعه بگذارند که قابل جبران نباشد. اگر چنین شد، مسوولیت آن با افرادی است که الان سکوت کرده و یا حتی به این قبیل افراد میدان می دهند
افرادی مثل پناهیان به راحتی فرصت می یابند که مدام در سیما مطالب و افکار و اندیشه های بی اساسشان منتشر شود
این شخص در کجا درس خوانده؟ چه قدر فقه می داند؟ چه قدر با مبانی فلسفی اسلام آشناست؟ چه قدر تاریخ اسلام خوانده؟ کجا تحصیل کرده که که در هر بابی نظر می دهد؟ آیا واقعا قرار است هر کس خوش صحبت است و چند جمله را به هم وصل می کند و حرفهای درشت و تازه می زند که هیچ کدام محک خود را نزد علما پس نداده، باید بتواند از وقت سیما که متعلق به تمام مردم است استفاده کند؟
بیم آن می رود تا مدتی دیگر، آن قدر این حرفها زده شود که جزو مسلمات شود و دیگر کسی نتواند از آنها انتقاد کند. البته این که این افراد در محضر رهبری این مطالب را می گویند، معنایش این نیست که آن مطالب از نظر ایشان درست است. بارها شده است که رهبری بعد از سخنرانی از آنها انتقاد کرده اند
اظهارات علیرضا پناهیان در یک سال گذشته، شاید به اندازه کل سه دهه اخیر حاشیه ساز بوده. اما هیچ یک از این اظهارات، به اندازه سخنانش درمورد ثروت اندوزی جنجالی نشده. سخنانی که حمایت او از شفافیت همراه شد. اما حالا که پرسش های درمورد خود او پیش آمده، به جای شفاف سازی، واکنش های دیگری نشان می دهد.