پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مردي كه سه قتل، يك مورد تجاوز به عنف و جعل اسناد از جمله اتهامات موجود در سابقه كيفرياش است بار ديگر به اتهام قتل محاكمه شد.
در ابتداي اين جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد نماينده دادستان جزيياتي از پرونده را شرح داد و گفت: «ساعت 24 روز 28 ارديبهشت سال گذشته وقوع آتشسوزي در كارگاهي در ريحانآباد ورامين به پليس اعلام شد. ماموران كلانتري وقتي به محل حادثه رسيدند كه آتشنشانان حريق را خاموش كرده بودند. آنها بعد از ورود به كارگاه فهميدند خانوادهاي در آنجا سكونت داشتند و مردي به شدت سوخته و جان باخته است. اين مرد 70ساله به نام جمشيد شناسايي شد و در ادامه كارشناسان آتشنشاني اعلام كردند حريق عمدي است. به اين ترتيب فرضيه قتل مطرح شد.»نماينده دادستان ادامه داد: «كارآگاهان ابتدا يكي از پسران جمشيد را تحت بازجويي قرار دادند. اين مرد به ماموران گفت: «زمان حادثه مادر، برادران و خواهرم به جشن عروسي يكي از اقوام رفته بودند. من وقتي وارد خانه شدم ديدم پدرم به همراه يكي از دوستانش به نام عليرضا در يكي از اتاقهاست من هم به طبقه بالا رفتم و خوابيدم تا اينكه متوجه آتشسوزي شدم و سريع با آتشنشاني و پليس تماس گرفتم و از خانه بيرون آمدم.» ماموران بعد از شنيدن حرفهاي اين مرد عليرضا را كه سابقه قتل و تجاوز به عنف داشت و از اعضاي گروهك منافقين بود، بازداشت كردند.نماينده دادستان در ادامه اظهاراتش گفت: «متهم به قتل جمشيد اعتراف كرد و توضيح داد: «شب حادثه جلو در خانه نشسته بودم كه جمشيد را ديدم. آن روز حال روحيام اصلا خوب نبود و همسرم من را ترك كرده بود. موضوع را با جمشيد در ميان گذاشتم و او گفت در خانه تنهاست و ميتوانيم در آنجا با هم ترياك بكشيم. من پيشنهادش را قبول كردم. حين مصرف مواد من به جمشيد گفتم پسران او در محل موادمخدر ميفروشند و باعث سلب آسايش اهالي ميشوند. جمشيد با شنيدن اين حرف به شوخي ضربهاي را به صورتم زد من هم عصباني شدم و با چاقو ضربهاي به گردن او زدم و وقتي خون فواره زد از خانه فرار كردم. در كوچه يكي از دوستانم به نام علي را ديدم و به او گفتم با جمشيد دعوا كردهام اما از او خواستم موضوع را با كسي در ميان نگذارد. بعد هم به خانه خودم رفتم تا اينكه بازداشت شدم.»نماينده دادستان خاطرنشان كرد: «ماموران با توجه به اعترافات متهم به خانه وي رفتند و لباس او را كه لكه خون هنوز رويش مشهود بود پيدا كردند بنابراين جرم اين مرد محرز است و خواستار مجازات قانوني او هستم.»در ادامه اين جلسه اولياي دم مقتول در جايگاه حاضر شدند و براي عليرضا درخواست قصاص كردند. دختر مقتول گفت: «اگر عليرضا، پدرم را فقط با چاقو به قتل رسانده بود رضايت ميدادم اما او با بيرحمي پدرم را به آتش كشيد طوري كه از پدرم فقط يك مشت استخوان باقي ماند به همين دليل حاضر به گذشت نيستم.»سپس متهم در جايگاه حاضر شد و به دفاع از خودش پرداخت. او اتهام قتل را رد كرد و گفت: «من تحتفشار به قتل اعتراف و همان حرفهايي را كه در اداره آگاهي گفته بودم در دادسرا هم تكرار كردم. من قبول دارم كه روز حادثه به خانه جمشيد رفتم و با او دعوا كردم ولي قتل كار من نيست و شايد بعد از من كسي وارد منزل او شده و وي را كشته است.»در اين هنگام قاضي سوابق اتهامي عليرضا را كه شامل سه قتل در تهران، مشهد و قم در سالهاي 65 و 66 و همچنين تجاوز به عنف در سال 65 و جعل اسناد و عضويت در گروهك منافقين بود به عليرضا يادآوري كرد و متهم پاسخ داد: «من فقط يك قتل انجام دادم و دو مورد ديگر را قبول ندارم. در آن قتل هم از اولياي دم مقتول رضايت گرفتم و آزاد شدم. درباره تجاوز به عنف هم شاكي رضايت داد و من باز هم آزاد شدم. درباره گروهك منافقين و جعل اسناد نيز دوران محكوميتم را طي كردم.»بنا بر اين گزارش بعد از پايان دفاعيات متهم، هيات قضات ختم جلسه را اعلام كردند و براي صدور راي وارد شور شدند.