پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ، هاشمي در خاطرات خوددر روز 22 فروردين 1360 چنين نوشته است : « پاکتي
آوردند که در آن يک صورت حساب جعلي به عنوان حساب من، در يکي
ازبانکهاي اروپا بود که مبلغ کلاني موجودي نشان ميداد. خوشبختانه
من در خارج از کشور ابدا و اصلا حساب بانکي و غيربانکي ندارم. ظاهرا
اين جعل، توطئهاي براي بدنام کردن روحانيونمسئول است. خوشبختانه
جاعل، فاميل واقعي من را نميدانسته و به اسم مشهور من جعل
کردهاست. بايد تحقيق کنيم و به موقع توطئه افشا شود.راستي که ضد
انقلاب چه بي وجدان و بي اخلاق است». سند جعل شده که چندروز بعد، تصوير آن
در روزنامه کيهان هم چاپ شد ، حسابي بانکي را نشان مي داد که متعلق به
هاشمي رفسنجاني است ، حال آنکه نام خانوادگي هاشمي ، هاشمي بهرماني است ؛
اين موضوعي بود که آن روزها افراد کمي مي دانستند و همين عدم اطلاع ، سند
مزبور را بي اثر ساخت!ه
اشمي در گفتوگويي که در روزنامه کيهان مورخ
27 فروردين 60 منتشر شد ، ضمن تکذيب مورد ادعا شده در سند جعلي ، خواستار
شناسايي عاملان جعل اين سند شد . وي گفت: من به طور کلي در خارج از کشور
هيچ وقت حسابي نداشته و ندارم و در همين مصاحبه هم اعلام مي کنيم هر حسابي
در هر بانکي که در خارج از کشور دارم ، پولش (اگر هست!) بماند پهلوي خود
بانکها و مال خود آنها...اين گونه توطئه ها با وجود نو بودنش ، شکست خورده
است.يعني اين دفعه به اين شکل درست کرده اند و دفعه قبل ورقه ديگري را در
اين رابطه درست کرده بودند اما اينهايي که در تهيه اين ورقه ها کار مي
کردند از شهرت معروف من استفاده کردند و نام و مشخصات دقيق من را نمي
دانستند.هاشمي در آن مصاحبه از مردم خواست که در مقابل رويه هاي گوناگون
دشمنان براي ضربه زدن به انقلاب ، هوشياري خود را حفظ کنند ؛ خواسته اي که
گويي بايد همواره تکرار شود ، چرا که آن روش که در آن روزها به قول هاشمي
«نو» بود ، در اين سالها علي رغم نخ نما شدنش ، همچنان به شکل هاي متفاوت
تکرار شده است و سعي شده به تواتر برسد! مثلا درجريان مناظره هاي انتخابات
سال 1388 حرفهايي از اين دست بازگو شد که البته اين بار هاشمي مجال
پاسخگويي به آن را پيدا نکرد.
از نکات قابل ذکر اين است که در همان
سال 1360 و دو ماه پس از افشاي اين سند!، طرح قانوني عدم کفايت سياسي بني
صدر ، رئيس جمهور وقت در مجلس شوراي اسلامي به رياست هاشمي رفسنجاني مطرح
شد . در ميان افرادي که اين طرح را با قيد دو فوريت درخواست کرده بودند اين
نامها به چشم ميخورد: سيد محمد موسوي خوئيني، حسن روحاني ، مجيد انصاري ،
حبيب الله عسگر اولادي، منوچهر متکي ، دري نجف آبادي ، محمد يزدي ، علي
اکبر ناطق نوري ، عبدالمجيد معاديخواه ، اسدالله بيات ، علي اکبر ولايتي ،
مهدي کروبي ، مرتضي الويري ، عطاء الله مهاجراني ، محمد منتظري ، محمد
امامي کاشاني ، هادي غفاري و اسدالله کيان ارثي.
ابوالحسن بني صدر
در جلسه علني 31 خرداد 1360 ، در روزهايي که مخفي بود ، با راي نمايندگان
از رياست جمهوري برکنار شد . هاشمي رفسنجاني در خاطراتش در اين زمينه نوشته
است : « جلسه علني در ساعت هفت و نيم شروع شد و بحث عدم کفايت سياسي رئيس
جمهور ادامه يافت . امروز موافقان طرح خيلي خوب صحبت کردند ، مخصوصا آقايان
موسوي خوئيني ها و سيد علي خامنه اي و مخالفها بعضي منصرف شدند و بعضي
غيبت داشتند و بعضي در موافقت صحبت کردند و رئيس جمهور هم که مخفي است ،
براي دفاع نيامد. بعد از ظهر راي گرفتيم . عده حاضر 190 نفر ، راي در
موافقت با عدم کفايت سياسي 177 ، راي مخالف يک راي متعلق به آقاي بياتي
نماينده خواف و راي ممتنع 12 راي . عده اي از مخالفان هم نيامده بودند».
* مردمسالاری