حسام أبو حامد در العربی الجدید نوشت: به دنبال حادثه ترور فخری زاده، نتانیاهو در این باره اظهار نظری نکرد، که البته قابل پیش بینی بود، همانطور که در طول سالهای گذشته اسرائیل همواره منکر انجام عملیات ترور و خرابکاریهای سری علیه تاسیسات و دانشمندان هسته ای ایران شده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این در حالی است که نیویورک تایمز در مطلبی نوشت فخری زاده از مدتها پیش هدف اول موساد بوده و مسئولان آمریکایی هم معتقدند این اقدام کار اسرائیلی ها و پیام تهدیدی برای دیگر دانشمندان ایرانی در عرصه هسته ای است.
با وجود اهمیت فخری زاده و دانش او، ممکن نیست که تهران این دانش را منحصر به یک نفر کرده باشد و قطعا فوت وی یک زیان دائمی برای برنامه های هسته ای ایران نخواهد بود. علاوه بر این، با وجود تلاش رسانه های ایرانی، ترور وی به اندازه ترور سردار سلیمانی باعث برانگیخته شدن خشم ملی در ایران نشد، به این دلیل که فخری زاده به اندازه سلیمانی در بین مردم شناخته شده نبود و در انظار عمومی حاضر نمی شد.
بنابراین، این بار فشار روانی از سوی مردم بر مسئولان نیست، که مستلزم واکنش سریع و محدود باشد و با اینکه مسئولان ایرانی به تکرار عبارت روتین «پاسخ در زمان مناسب» روی آورده اند، حسن روحانی تصریح کرده است که ملت ایران در دام نظام صهیونیستی گرفتار نمی شود. در واقع تهران نمی خواهد به اسرائیل و دولت ترامپ فرصتی برای تنش زایی بدهد و به نظر می رسد عزم جدی برای سیاست آتش بس دارد و منتظر روی کار آمدن بایدن است. همانطور که به شبه نظامیان خود در عراق و نیروهای حزب الله نیز دستور توقف حمله به منافع آمریکا در عراق و منطقه را داده است.
به احتمال زیاد، ترامپ و هم پیمانان او در منطقه، به سنگ اندازی در مسیر دیپلماسی که با روی کار آمدن بایدن فعال خواهد شد، ادامه می دهند. ضمن اینکه ایشان آمادگی لازم برای وارد آوردن ضربه نظامی برق اسا به ایران را ندارند و نمی توانند در برابر عکس العمل های ایران در صورت ادامه حملاتشان به مراکز هسته ای و نظامی آن ساکت بمانند.
در این میان، اسرائیل در حالی برای مقابله با ایران شتاب دارد، که مشخص نیست در این باره با هم پیمانانش در خلیج فارس هماهنگی هایی انجام داده است یا نه، بویژه انکه این دولتهای عربی هم پیمان اسرائیل، در تیر رس ایران قرار دارند و کشورهایشان می تواند به میدانی برای تسویه حساب بین ایران و اسرائیل تبدیل شوند.
در شرایطی که ترامپ و معاونانش از وارد آوردن ضربه نظامی به ایران صحبت می کردند، تحرکات غیر عادی برخی از نیروهای آمریکا، تنها در قالب پیامهای سیاسی برای ایران است و حتی حرکت ناو آمریکایی به سمت خلیج فارس، تنها چند ساعت پس از ترور فخری زاده، در چارچوب برنامه قبلی قرار می گیرد که هدف از آن، فراهم کردن پوشش هوایی و حمایت از نیروهای آمریکایی، پس از خروج آنها از عراق و افغانستان است.
اسرائیل می دانست که اگر این ترور را انجام نمی داد و خود را از تبعات دیپلماسی آمریکا در سایه دولت ترامپ دور نمی کرد، در سایه دولت بایدن و کادر دموکرات او نمی توانست این عملیات را انجام دهد، عملیاتی که برنامه ریزی برای آن حداقل چند ماه طول می کشد.
دولت ترامپ زمینه ای را فراهم می کند تا اسرائیل ضرباتی را در قالب جنگهای اطلاعاتی و سایبری به تهران وارد کند، اما همین دولت ترامپ هم فرصت و اجازه عملیات نظامی مستقیم علیه ایران را نمی دهد. با این حال، ممکن است اسرائیل با همکاری هم پیمانانش در خلیج فارس خود دولت ترامپ را وادار به انجام حماقتی فاجعه بار برای تمام منطقه کنند.
حسام أبو حامد در العربی الجدید نوشت: به دنبال حادثه ترور فخری زاده، نتانیاهو در این باره اظهار نظری نکرد، که البته قابل پیش بینی بود، همانطور که در طول سالهای گذشته اسرائیل همواره منکر انجام عملیات ترور و خرابکاریهای سری علیه تاسیسات و دانشمندان هسته ای ایران شده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این در حالی است که نیویورک تایمز در مطلبی نوشت فخری زاده از مدتها پیش هدف اول موساد بوده و مسئولان آمریکایی هم معتقدند این اقدام کار اسرائیلی ها و پیام تهدیدی برای دیگر دانشمندان ایرانی در عرصه هسته ای است.
با وجود اهمیت فخری زاده و دانش او، ممکن نیست که تهران این دانش را منحصر به یک نفر کرده باشد و قطعا فوت وی یک زیان دائمی برای برنامه های هسته ای ایران نخواهد بود. علاوه بر این، با وجود تلاش رسانه های ایرانی، ترور وی به اندازه ترور سردار سلیمانی باعث برانگیخته شدن خشم ملی در ایران نشد، به این دلیل که فخری زاده به اندازه سلیمانی در بین مردم شناخته شده نبود و در انظار عمومی حاضر نمی شد.
بنابراین، این بار فشار روانی از سوی مردم بر مسئولان نیست، که مستلزم واکنش سریع و محدود باشد و با اینکه مسئولان ایرانی به تکرار عبارت روتین «پاسخ در زمان مناسب» روی آورده اند، حسن روحانی تصریح کرده است که ملت ایران در دام نظام صهیونیستی گرفتار نمی شود. در واقع تهران نمی خواهد به اسرائیل و دولت ترامپ فرصتی برای تنش زایی بدهد و به نظر می رسد عزم جدی برای سیاست آتش بس دارد و منتظر روی کار آمدن بایدن است. همانطور که به شبه نظامیان خود در عراق و نیروهای حزب الله نیز دستور توقف حمله به منافع آمریکا در عراق و منطقه را داده است.
به احتمال زیاد، ترامپ و هم پیمانان او در منطقه، به سنگ اندازی در مسیر دیپلماسی که با روی کار آمدن بایدن فعال خواهد شد، ادامه می دهند. ضمن اینکه ایشان آمادگی لازم برای وارد آوردن ضربه نظامی برق اسا به ایران را ندارند و نمی توانند در برابر عکس العمل های ایران در صورت ادامه حملاتشان به مراکز هسته ای و نظامی آن ساکت بمانند.
در این میان، اسرائیل در حالی برای مقابله با ایران شتاب دارد، که مشخص نیست در این باره با هم پیمانانش در خلیج فارس هماهنگی هایی انجام داده است یا نه، بویژه انکه این دولتهای عربی هم پیمان اسرائیل، در تیر رس ایران قرار دارند و کشورهایشان می تواند به میدانی برای تسویه حساب بین ایران و اسرائیل تبدیل شوند.
در شرایطی که ترامپ و معاونانش از وارد آوردن ضربه نظامی به ایران صحبت می کردند، تحرکات غیر عادی برخی از نیروهای آمریکا، تنها در قالب پیامهای سیاسی برای ایران است و حتی حرکت ناو آمریکایی به سمت خلیج فارس، تنها چند ساعت پس از ترور فخری زاده، در چارچوب برنامه قبلی قرار می گیرد که هدف از آن، فراهم کردن پوشش هوایی و حمایت از نیروهای آمریکایی، پس از خروج آنها از عراق و افغانستان است.
اسرائیل می دانست که اگر این ترور را انجام نمی داد و خود را از تبعات دیپلماسی آمریکا در سایه دولت ترامپ دور نمی کرد، در سایه دولت بایدن و کادر دموکرات او نمی توانست این عملیات را انجام دهد، عملیاتی که برنامه ریزی برای آن حداقل چند ماه طول می کشد.
دولت ترامپ زمینه ای را فراهم می کند تا اسرائیل ضرباتی را در قالب جنگهای اطلاعاتی و سایبری به تهران وارد کند، اما همین دولت ترامپ هم فرصت و اجازه عملیات نظامی مستقیم علیه ایران را نمی دهد. با این حال، ممکن است اسرائیل با همکاری هم پیمانانش در خلیج فارس خود دولت ترامپ را وادار به انجام حماقتی فاجعه بار برای تمام منطقه کنند.
