سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح به هوتل موریس رفتم و ناهار با وحیدالملک و انتظام‌الملک به اتفاق علاءالسلطنه و میرزا حسین‌خان به رستوران میرو رفتیم. خوب محلی بود. با هم ناهار خوردیم و بعد با علاءالسلطنه و میرزا حسین‌خان وداع کردیم، چون ساعت هفت عازم سوئیس هستند و ما هم عزم داشتیم که در وقت معهود در گار [ایستگاه] حاضر شویم اما میسر نشد.
باری خواستیم بلیط برای تئاتر بگیریم پیدا نشد، برگشتیم به هوتل موریس.
کمیسیون نشان‌ها منعقد شد و مقداری حرف زدیم و متفرق شدند. این کمیسیون هم چیز غریبی است و کسی نمی‌گوید که ما چند نفر در پاریس به چه مناسبت برای ترتیب و تغییر دادن نشان‌های دولت ایران جمع می‌شویم.
برای مسیو بونور هم کاغذ نوشتم. مسئله معلمین طب را هم با نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] مذاکره کردم. عصر به اتفاق وحیدالملک و انتظام‌الملک رفتیم قدری راه رفتیم و در یک رستوران ایطالیایی در شانزلیزه شام خوردیم و رفتیم به تئاتر امپریال که بالنسبه خلوت است و جهت آن را نمی‌دانم. این‌قدر هست که خیلی عالی نیست. این دفعه بهتر از سابق بود که رفته بودیم. نصف شب به منزل آمدیم. چون شب عید است در خیابان ازدحام بود اما نه خیلی زیاد.
منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۸۴.
