Yanis Varoufakis در پراجکت سیندیکت نوشت: سال 2020 ثابت کرد یکسری از مجموعه دروغهایی وجود دارد که ما ناخودآگاه پذیرفتهایم. اتفاقات سال جاری باعث شد تا ما با بسیاری از واقعیات عریان رو به رو شویم. مثلا ما قبلاً فکر می کردیم که جهانی شدن موقعیت دولتهای ملی را به خطر انداخته است، اما در واقعیت اینطور نبود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در سال جاری همه گیری کرونا رخ داد. با شیوع بیماری دولتها یک شبه همه مرزها را بستند، پروازها را قطع کردند، مقررات منع رفت و آمد وضع کردند، تئاترها و موزه های را تعطیل کردند و حتی ما را از دیدار پدر و مادرهای پیرمان هم منع کردند. آنها حتی همه رویدادهای ورزشی را لغو کردند. در مجموع اتفاقاتی که رخ داد بیانگر آخرالزمان بود.
بنابراین اولین راز محرمانه و مهم آشکار شد، اینکه دولتها هنوز قدرتهای غیرقابل نفوذی هستند. آنچه در سال 2020 کشف کردیم این است که دولتها همچنان قدرتهای برتر هستند که جهانی شدن هم نتوانسته قدرتشان را محدود کند.
حقیقت دوم واقعیتی است که بسیاری از مردم به آن شک داشتند اما نمیتوانستند آن را بیان کنند، اینکه داستان درخت پول، واقعی است! درخت پول از داستانی قدیمی منشأ میگیرد که در آن مردی فقیر برای ثروتمند شدن دعا میکند و در راه، بوته این گیاه عجیب را پیدا می کند، آن را به عنوان نشانهای نیک به خانه خود میبرد و پس از مدتی از فروش گیاهانی که از دانههای آن رشد کرده بودند، ثروتمند میگردد.
یونان یک مطالعه موردی کامل از سومین واقعیتی است که در سال جاری نشان داده شد، اینکه پرداخت بدهیها در غرب ثروتمند یک تصمیم سیاسی است. در سال 2015، بدهی عمومی یونان به ارزش 320 میلیارد یورو معادل 392 میلیارد دلار ،بیش از درآمد ملی تنها 176 میلیارد یورویاش بود. مشکلات این کشور اخبار صفحه نخست در سراسر جهان بود و رهبران اروپا از ورشکستگی کامل آتن ابراز تاسف میکردند.
امروز، در میان یک بیماری همه گیر که شرایط اقتصادی جهانی را بدتر کرده، یونان دیگر مسئله اصلی نیست، حتی اگر بدهی عمومی این کشور 33 میلیارد یورو بیشتر و درآمد آن 13 میلیارد یورو کمتر از سال 2015 است. تا زمانی که یونان دولتهایی را انتخاب کنند که ثروت را به بیرون انتقال دهد، بانک مرکزی اروپا هر کاری را که لازم است انجام میدهد.
راز چهارمی که سال 2020 آشکار کرد این بود که انبوه ثروت شخصی متمرکز که در دست عده ای خاص است، لزوما ارتباط زیادی با کارآفرینی ندارند. تردیدی ندارم که جف بزوس، ایلان ماسک یا وارن بافت تبحری در کسب درآمد و بازارهای پیچیده دارند، اما تنها درصد کمی از ثروت انباشته شده آنها نتیجه خلق ارزش افزوده است.
افزایش حیرت انگیز ثروت 614 میلیاردر در آمریکا را از اواسط ماه مارس در نظر بگیرید. 931 میلیارد دلار اضافی که آنها جمع کردند، ناشی از هیچ نوآوری یا نبوغی نبود بلکه به نوعی آنها در خواب ثروتمندتر شدند، زیرا بانک های مرکزی با پول تولید شده سیستم مالی را پر کردند که باعث افزایش سرسام آور قیمت داراییها و در نتیجه ثروت این میلیاردرها شد.
با تولید سریع و پخش واکسنهای کووید-19، راز پنجم نیز فاش شد، اینکه علم کاملا به کمک دولتی بستگی دارد. بسیاری از مفسران در مورد توانایی بازارها برای پاسخگویی سریع به نیازهای بشریت مردد هستند، اما نباید فراموش کرد که حتی ضد علمی ترین دولت تاریخ آمریکا و رئیس جمهوری که حتی در بدترین بیماری همه گیری یک قرن گذشته کارشناسان را نادیده گرفت 10 میلیارد دلار برای ساخت واکسن هزینه کرد.
با این حال یک راز مهمتر وجود دارد: در حالی که سال 2020 سال پرچم داری برای سرمایه داران بود، سرمایه داری دیگر وجود ندارد. چطور ممکن است؟ چگونه سرمایه داران می توانند شکوفا شوند؟
پاسخ روشن است، به آسانی! بزرگترین منادیان سرمایه داری، مانند آدام اسمیت، بر پیامدهای ناخواسته آن تأکید کردند، دقیقاً به این دلیل که افراد سودجو به دیگران احترام نمیگذارند، در نهایت آنها به جامعه خدمت میکنند. کلید تبدیل رذیلت خصوصی به فضیلت عمومی از نظر این اقتصاددانان رقابت است، این رقابت سرمایه داران را وادار میکند فعالیتهایی را که سود آنها را به حداکثر میرساند، دنبال کنند. در یک بازار رقابتی، این امر با افزایش دامنه و کیفیت کالاها و خدمات موجود ضمن کاهش مداوم قیمتها، در خدمت منافع عمومی است.
درک اینکه سرمایه داران با رقابت کمتر می توانند خیلی بهتر عمل کنند، کار سختی نیست. این ششمین رازی است که سال 2020 برای ما افشا کرد. شرکتهای بزرگی مانند آمازون به طرز حیرت انگیزی از فروپاشی سرمایه داری و جایگزینی آن با چیزی شبیه فئودالیسم نتیجه خوبی گرفتند.
اما هفتمین رازی که امسال فاش شد نشان دهنده یک پوشش نقرهای است. اگرچه ایجاد تغییرات بنیادی هرگز آسان نیست، اما اکنون کاملاً روشن است که همه چیز میتواند متفاوت باشد. دیگر هیچ دلیلی وجود ندارد که ما همه چیزها را همانطور که هست بپذیریم. برعکس، مهمترین حقیقت سال 2020 این نکته است که همه چیز به همان شکلی است که هستند.