المیادین در مطلبی به قلم علی مراد و قتیبة الصالح نوشت: در ایالات متحده دیگر صحبت از امکان بازگشت به توافق هستهای با ایران مطرح نیست، بلکه بحث اصلی مربوط به چگونگی این بازگشت از سوی دولت جدید آمریکا، زمان و بهای آن است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: از نظر رئیس جمهور منتخب امریکا، جو بایدن، تسریع در برنامههای هستهای ایران و تنشهای منطقهای شعله ور، نتیجه فشارهای شدیدی است که دونالد ترامپ علیه ایران اتخاذ کرده است. بایدن اماده است تا تحریمهای هستهای ایران را لغو کرده و آمریکا را به توافق بازگرداند. این مختصر اولین گام آمریکاست.
گامهای بعدی را جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن مشخص کرد: «پس از بازگشت به توافق، بایدن به مذاکرات برای کنترل رفتار منطقهای ایران ادامه میدهد».
در طرف ایرانی، تهران آمادگی خود برای بازگشت به توافق را از زبان حسن روحانی بیان داشته، اما این مهم را به رفع تحریمها ارتباط داده است. افزون بر این، محمد جواد ظریف از عدم آمادگی کشورش برای مذاکره در خصوص موضوعاتی غیر از برنامههای هستهای اش، خبر داده است.
در نتیجه، ایران میگوید تنها در صورتی به مذاکرات باز میگردد که ایالات متحده تحریمها را برطرف کند، در حالی که بایدن میگوید با برگشت ایران به پایبندی به توافق، تحریمها را رفع میکند.
راب مالی، مشاور اوباما در مسائل خاورمیانه معتقد است که مسیر امور توسط رهبر جمهوری اسلامی مشخص میشود. همانطور که آیت الله سید علی خامنهای استراتژی ایران در مر حله آینده را اینگونه ترسیم نموده است: «اگر تحریمها رفع شود، بازگشت آمریکا به توافق هسته ای، معنایی دارد، اما اگر اینگونه نشود، بازگشت آمریکا چه بسا به منافع ما زیان وارد کند، ما هم باید اقتصادمان را به شیوهای سازماندهی کنیم که حتی در صورت ادامه تحریمها بتوانیم کشور را اداره کنیم.»
کاترین اشتون، کمیساریای اروپایی که مذاکرات برنامههای هستهای ایران را رهبری کرد، این شرایط را خوش بینی محتاطانه میداند و میافزاید: «ایرانیها در همان زمان امضای توافق، از نگرانی خود در مورد پایبندی دولت جدید آمریکا به این توافق صحبت میکردند».
برای بایدن مقابله با موانع بازگشت به توافق دشوار خواهد بود، نگرانیهای ایران که پیش از امضای توافق در سال ۲۰۱۵ وجود داشت، به واقعیت بدل شد، از این رو، مسئولان این کشور خواستار پایههای ثابت تری هستند و میخواهند تضمینی در مورد پایبندی به این توافق داشته باشند. اما این موارد احتمالا با مخالف جمهوری خواهان و برخی دموکراتها درکنگره مواجه میشود.
در سطح دیگر، دولت ترامپ تلاش کرد در مسیر بایدن برای بازگشت به توافق، کارشکنی کند، به این ترتیب که به دلایل مسائلی غیر از موضوع هسته ای، تحریمها علیه ایران را افزایش داد، بدین معنا، بازگشت به توافق هسته ای، مستلزم رفع این تحریمهاست و دولت بایدن بدون موافقت کنگره نمیتواند چنین تصمیمی بگیرد.
بایدن همچنین با مخالفت شدید اسرائیل و دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز مواجه است، علاوه بر اینکه طرفهای دیگر حاضر در توافق هستهای نیز تغییراتی داشته اند، بریتانیا امروز خارج از اتحادیه اروپاست، چین در حال افزایش نفوذش بوده و روسیه هم از گذشته قاطعتر شده است.
زمان زیادی نمانده
مخالفان توافق هستهای از بایدن میخواهند عجله نکند، ایشان بر عامل زمان و ظهور تعدادی از نشانههایی تکیه دارند که میتواند باعث شود تمایل بایدن با موانع زیادی مواجه شود.
در همین رابطه، رابرت اینهورن، مذاکره کننده جلوگیری از انتشار سلاح اتمی در اندیشکده بروکینگز پیشنهاد عمل براساس یک توافق موقت را میدهد، که در آن ایران از بخشی از برنامههای هستهای خود عقب نشینی کند، تا در مقابل تحریمها به صورت جزئی رفع شود. اما پیچیدگیهای انتقال قدرت در ایالات متحده و حوادثی که واشنگتن اخیرا شاهد آن بوده، امکان برگزاری یک نشست سریع را دشوار میکند. بر همین اساس، الی گرانمایه، کارشناس ایرانی در شورای روابط خارجی اروپا، به ضرورت ایجاد سریع یک «کانال پشتی» بین تهران و واشنگتن دعوت میکند، که وظیفه آن وضع پایههای بازگشت به توافق یا حداقل پایههایی برای مذاکره باشد.
مثلث شر
با ظهور نیتهای بایدن برای بازگشت به توافق هسته ای، همراه با اشتیاق اروپا برای اجرایی شدن این نیتها، مثلث ترامپ، اسرائیل و عربستان به دنبال مانع تراشی بودند. در همین چارچوب چند هفته پیش، بایدن از این موضوع شکایت کرد که پنتاگون گزارشهای امنیتی و اطلاعاتی را در اختیار تیم او نگذاشته است.
در همین چارچوب، سانام وکیل، پژوهشگر اندیشکده چاتام هاوس در لندن معتقد است که یک تلاش واضح برای کارشکنی در برابر بازگشت سریع دولت بایدن به توافق هستهای وجود دارد و تسریع در روند «توافقهای ابراهام»، تلاشها برای صلح خلیج فارس و ترور دانشمند هستهای ایران در همیت چارچوب جای میگیرد.
این مثلث با رفتن ترامپ ضلع اصلی خود را از دست میدهد، اما این به معنای دست برداشتن آنها از مشکل تراشی و ایجاد مانع در برابر تلاشهای احیای توافق هستهای نیست، بلکه برعکس، آمادگی اسرائیل و عربستان برای دوره پساترامپ هم اکنون آغاز شده است.
در ۲۹ دسامبر گذشته و براساس دستور مستقیم نتانیاهو، مشاور امنیت ملی اسرائیل این خطاب برای وزیر دفاع بنی گانتس ارسال شد: «براساس اموزشهای نخست وزیر، موضع دولت اسرائیل در مورد توافق هستهای ایران مشخص میشود».
به دور از واکنشهای اسرائیل، قطعا نتانیاهو برای اتخاذ موضع شدیدتری نسبت به بازگشت بایدن به توافق هستهای آماده میشود و براساس ان، ترجیح میدهد با، ولی عهد سعودی، محمد بن سلمان وارد شراکت شود، نه با مسئولان دولت خودش که به دنبال خط مشی آرام تری در رابطه با دولت آمریکا هستند.
موضع اسرائیل و عربستان در مرحله بعدی مبتنی بر تلاش برای تشدید فشار بر ایران و دولت بایدن، از طریق تشکیل جبههای با حضور اسرائیل و دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس است، به نحوی که دولت آمریکا نتواند بدون موافقت این جبهه تصمیم به مذاکره با ایران بگیرد.
در همین رابطه، روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «شتاب برای صلح در چارچوب وارد کردن یک ضربه اقتصادی به ایران بود، تا بازگشت سریع به توافق هستهای را دشوارتر کند». این روزنامه آمریکایی از یک منبع دیپلمات نقل میکند که کوشنر طی دیدار با سران قطری، احتمال تغییر مسیر پروازهای هوایی تجاری از قطر، از طریق مسیر هوایی عربستان، به جای ایران را مطرح کرد.
این اقدام میتواند ایران را از عوارض حدود ۱۰ میلیون دلاری در سال محروم کند، علاوه بر اینکه بر روابط اقتصادی که طی سالهای بحران خلیجی بین دوحه و تهران بهبود یافته بود نیز اثر میگذارد.
در هر حال، ایران به خوبی از این مسائل آگاه است، همانطور که در چهار سال گذشته، با حکمت و هوشیاری با این رفتارها برخورد کرد؛ و امروز در حالی که ترامپ از صحنه حوادث طرد میشود، تهران تاکید میکند که توافق هستهای خود هدف نیست و میداند که پیروزی و پایداری اش در برابر فشارهای شدید ترامپ، نباید خارج از محاسبات جای بگیرد.