تا انتخابات ۱۴۰۰ حدودا چند ماه بیشتر زمان نمانده و به نظر میرسد جامعه روحانیت مبارز میخواهد پیش از آنکه فرزندان سرکش وضعیت را بحرانی کنند بار دیگر رشته کار را خود به دست بگیرد.
چند سالی بود که چراغ خانه پدری اصولگرایان اگرچه روشن بود اما کور سویی بیشتر برایش نمانده بود و از همان سال ۹۲ که برخی کاندیداهای اصولگرا تماسهای آیتالله مهدوی کنی را برای تعین خط مشی جناح راست را بیپاسخ گذاشتند کمکم جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که محور وحدت بودند به حاشیه رانده شد. این وضعیت با ظهور و بروز نواصولگرایان پررنگتر شد و آهستهآهسته انتقادات تند هم از سوی همین نو اصولگرایان چاشنی شد تا اینکه عملا با روی کار آمدن جمنا و بعد از آن شورای وحدت تلاشی مضاعف صورت گرفت تا قرارگاه فرماندهی در اردوگاه اصولگرایی تغییر کند؛ اما اختلافات درونی در همین سازوکارهای فصلی آنقدر گستردهتر شد که نه تنها این ساز و کارها نتوانستند اقبال بلندی در برپایی علم وحدت به دست بیاورند بلکه خود به یک نقطه اختلافی تبدیل شدند.
حالا تا انتخابات ۱۴۰۰ چند ماه بیشتر زمان نمانده و به نظر میرسد جامعه روحانیت مبارز میخواهد پیش از آنکه فرزندان سرکش اصولگرا وضعیت را بحرانی کنند بار دیگر رشته کار را خود به دست بگیرد.
«جمنا» توانست ۱۶ میلیون رای به سبد کاندیدای اصولگرایان بریزد و «شورای وحدت» هم در شرایط ناپایدار مشارکت ۴۰ درصدی و غیاب رقیب، کرسیهای مجلس را به نام خود ثبت کنند اما همه این دستآوردها حاصل عملکرد این محفلهای سیاسی نبود و اختلافات بعد از انتخابات در درون و بیرون این دو سازوکار انتخاباتی رخ نمایی کرد و ناکارآمدی در گردهم آوردن همه طیف های اصولگرا علنی تر شد.
برهمین اساس بود که جامعه روحانیت مبارز که طی چند انتخابات اخیر مجبور به سکوت نصفه و نیمه و عزلت نشینی شده بود برای انتخابات ۱۴۰۰ پیش از آنکه ساز و کار دیگری سر از تخم بیرون بیاورد، ابتکار عمل را به دست گرفت تا اینبار همان ریشسفیدان باشند که راه و چاه را برای رسیدن به خیابان پاستور ترسیم کند.
«ما میخواهیم با ساماندهی کار تشکیلاتی و ایجاد ارتباط منسجم و تعریفشده، همه اضلاع و جریانهای همسو با نیروهای انقلابی و ولایی و ارزشی را تجمیع کنیم.» این را مصطفی پورمحمدی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز وقتی دومین نشست این تشکل با احزاب سیاسی اصولگرا برگزار شد به زبان آورد. موضوعی که بیشتر از هر زمان دیگری از حضور متفاوت جامعه روحانیت مبارز خبر میداد.
عزم جامعه روحانیت برای حضور همه جانبه در انتخابات تنها به اظهارات پورمحمدی ختم نشد و مصباحی مقدم سخنگوی این تشکل از ایجاد یک ساز و کار جدید اینبار به فرماندهی جامعه روحانیت مبارز خبر داد. او گفت: «جامعه روحانیت مبارز در حال شکل دادن ساختاری است که ماندگار باشد و برای هر انتخابات تغییر نکند. البته این ساختار را با موافقت و مشارکت جریانهای سیاسی همسو شکل میدهیم. در این راستا، یک هیات عالی خواهیم داشت؛ یعنی نهادی شکل خواهد گرفت که تمام جریانات سیاسی مرتبط را پوشش بدهد. البته هنوز عنوان آن مشخص نیست اما بنابر پیشنهاد احزاب، قرار است ۵ نفر به نمایندگی از هر حزب برای عضویت در این تشکل معرفی شوند.»
هرچند این صحبتها وقتی از پشت بلندگو مطرح شد که مدتها بود جامعه روحانیت مبارز بر روی چند و چونش برنامهریزی کرده بودند اما پس از این اظهارات دایره تحرکات آنقدر شدت گرفت تا جایی که هنوز شورای وحدت قدمی برنداشته بود جامعه روحانیت مبارز به سمت عملیاتی کردن ساز و کار خود با مبنای وحدت قدم برداشت.
وقتی صحبت بازگشت ریشسفیدان اصولگرا به میان میآید نمیشود از «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» سخن نگفت؛ تشکلی که در چند سال اخیر وقتی هنوز آیتالله محمد یزدی در قید حیات بود و ریاست آن را به عهده داشت، حسابی از فضای تاثیرگذاری بر احزاب اصولگرا فاصله گرفته بود اختلافات درونی هم مزید بر علت شده بود. اختلافاتی که آیتالله مسعودی خمینی هم بر آن مهر تائید زد و آن را از همان ابتدای امر بین طیف آیتالله مصباحی یزدی و آیتالله محمد یزدی با طیف آیات مقتدایی و حسینی بوشهری امری مشتبه دانست. مسئلهای که نهایتا به جای محور قرار گرفتن به بیانیههای اخلاقی، آن هم دمادم انتخابات تقلیل پیدا کرد.
از آنجا که کاروان مرگ در سال ۹۹ برای بسیاری از احزاب سیاسی تغییرات اساسی به دنبال داشت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از این تغییرات اجباری مصون نماند و مهمترین موضوع فوت آیات مصباح یزدی و محمد یزدی بود. که به دنبال این واقعه اعضای جامعه مدرسین به آیتالله حسینی بوشهری رای مثبت دادند تا سکان ریاست را پس از آیتالله محمد یزدی او به دست بگیرد. موضوعی که در معادلات سیاسی اصولگرایان به ویژه حساب و کتاب جامعه مدرسین برای انتخابات ۱۴۰۰ بسیار موثر بود. در واقع با این تغییرات به نظر میرسد جامعه روحانیت مبارز امید تازهای پیدا کرده است که با فعال شدن دوباره جامعه مدرسین کفه اصولگرایان سنتی به ویژه ریشسفیدان سنگینتر شود و ادامه کار تا موعد انتخابات بهتر از گذشته به پیش برود؛ از همین رو آنطور که اخبار جسته و گریخته به گوش میرسد گویا جامعه روحانیت مبارز برای ایجاد وحدت در اردوگاه راست از حربه احزاب استفاده کرده است و میخواهد با قرار دادن کرسیهایی برای احزاب تصمیم گیری را به جای افراد به احزاب بسپارد اما نکته مهم اینجاست که کرسیهایی هم برای جامعه مدرسین حوزه علمیه کنار گذاشته است تا در کنار جامعه روحانیت دوباره شاقول وحدت را به جامعتین بازگرداند.
البته این موضوع وقتی فراتر از گمانهزنی میرود که اعضای جامعه روحانیت مبارز دائما پالسهایی را به سوی جامعه مدرسین ارسال میکند تا آنها را به سمت این همکاری و خارج شدن از کنج عزلت تشویق کند. اینجاست که صحبتهای غلامرضا مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز بعد از انتخاب آیتالله حسینی بوشهری به عنوان رئیس جامعه مدرسین نمود بیشتری پیدا میکند. او گفته بود: «همکاری بین جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یک همکاری قدیمی هست و از آغاز شکلگیری، این دو نهاد روحانی که هر دو نهاد مردمی و انقلابی بوده و هستند با هم همکاری نزدیکی هم در انتخابات خبرگان و خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری داشتهاند. البته در انتخابات مجلس غالبا جامعه محترم مدرسین ورود نمیکنند ولی به صورت کلی از اقداماتی که جامعه روحانیت مبارز داشته حمایت و همراهی کردهاند.»
این صحبتها تنها به مصباحیمقدم ختم نشد و حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز نیز گفته بود: «بر این باور نیستم که شورای ائتلاف به وحدت برسد حال شاید اصولگرایان محوریت جامعتین را بپذیرند جامعه مدرسین هم ممکن است به صحنه بیایند به هر حال از اوایل انقلاب، محوریت با جامعتین بوده، ائتلافی هم نبوده است و اسمشان جریانات همسو با جامعتین بوده است بنابراین جریان اصولگرایی به تنهایی نمی توانند کاری کنند. ممکن است در نهایت به این نتیجه برسند که محور را جامعتین قرار داده و به وحدت برسند در عین حال جامعه روحانیت مبارز نه خودش کاندید دارد و نه برای خودشان کاری می کنند بلکه هدف و تلاششان این است که جریان اصولگرایی به وحدت برسد افرادی که سهم نمیخواهند میتوانند کاری کنند که جریان اصولگرایی به وحدت برسند.»
به نظر میرسد با فعال شدن جامعه روحانیت مبارز و احتمالا وارد شدن جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به این دایره شیخویت در میان اهالی جناح راست بتواند قدرست از دسترفته را دوباره بازیابی کند و دوباره به جایگاه سابق خود بازگردند. درواقع چندان هم دور از ذهن نیست که انتخابات ۱۴۰۰ رنسانسی در جریان اصولگرا باشد و برای فاصله گرفتن از چند دستگی بار دیگر ریش و قیچی به دست جامعتین سپرده شود.
منبع: خبرآنلاین