مجمع تشخیص
مصلحت نظام بهعنوان بازوی مشورتی رهبري انقلاب، نهادی است که معمولا اعضای
حقیقی آن را افرادی با سوابق بالای مدیریتی و وزارتی پر میکنند. یکی از
این افراد که از دوره سوم (27/12/1375) با حکم رهبر معظم انقلاب به مجمع
تشخیص مصلحت نظام اضافه شد، سید مرتضی نبوی است. او در دوره چهارم و پنجم
نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است. سید مرتضی نبوی، وزیر اسبق پست،
تلگراف و تلفن در فعالیتهای حزبی هم فعال بوده و قائم مقام جامعه اسلامی
مهندسین (از گروههای اصلی تشکیلدهنده جبهه پیروان خط امام و رهبری) است.
در
گفتوگو با این عضو برجسته مجمع تشخیص، به نكات پیرامون این نهاد حکومتی
پرداختیم و مسائل و شبهاتی همچون سیاسی شدن مجمع، عدم حضور رییسجمهوری،
تداخل حوزه کاری مجمع تشخیص و شورای عالی حل اختلاف را بررسی کردیم.
ارزیابی کلی شما از عملکرد این دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟ و در مجموع آن را موفق میدانید یا ناموفق؟
بهنظر
میرسد در روند کلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در هر دوره نسبت به دورههای
گذشته یک سری دستآورد و نوآوریهایی وجود دارد که منحصرا برای همان دوره
است. بر همین اساس در این دوره از مجمع که دوره پنجم آن بود، شاهد تحول
مثبتی در امر سیاستگذاری بودیم.
سیاستهای در حال پیگیری، بهسمت
شفافتر شدن و راهبردیتر شدن پیش رفت و ما از کلیگویی خارج شده و بهسمت
شفافيت حرکت کردیم و با توجه به چشمانداز، جهتگیری سیاستها روی محور
چشمانداز قرار گرفت. بهنظر من این دستآورد مهم و جدید این دوره مجمع
بود.
مجمع معمولا جای بحثهای کارشناسی است؛ افراد از گرایشهای
مختلف و با تجربیات طولانی اجرایی، تقنینی و قضایی در جلسات حضور دارند.
همین امر موجب میشود تا مباحث مطرح شده با نگاهی کاملا کارشناسانه مطرح
شده و از پختگی لازم برخوردار باشد. اما متأسفانه در این دوره ما یک خلا
داشتیم و آن جای خالی رییس قوه مجریه در جلسات بود که در حقیقت دولت را از
جایگاه خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام محروم کرد. البته بهصورت پراکنده
نظرات کارشناسی دولت هم گرفته میشد و کارشناسانی از دستگاه اجرایی
میآمدند، اما به هر حال جای خالی شخص رییسجمهوری، یکی از چالشهای این
دوره از مجمع بود که بهنظر میآید توجیهی هم برای این امر وجود ندارد.
مشاور
حقوقی رییس جمهوری (غلامحسین الهام)، در پاسخ به موضوع عدم حضور
رییسجمهوری در مجمع تشخیص مصلحت مطرح کرده بود که مجمع در این دوره به
رقیب سیاسی دولت تبدیل شده است. نظر شما بهعنوان یکی از افرادی که با حکم
رهبري انقلاب عضو مجمع شدهاید، در اینخصوص چیست؟
این
حرف که مجمع تشخیص رقیب سیاسی دولت شده، بهنظر من یک توجیه نچسبی به مجمع
تشخیص مصلحت است. جالب است که برخی از رؤسای جمهوري سابق نظیر آقای خاتمی
هم همین برداشت را از مجمع داشتند. اینکه ما یک نهاد رسمی کشور را بخواهیم
با انگهای مختلف ضربه بزنیم، آنهم برای عدم حضوری که هیچ توجیه قانونی
ندارد، صحيح نيست. مجمع اساسا ساختارش اجازه نمیدهد که ماشین امضای کسی
شود، حتی رییس مجمع.
مجمع یک نهاد مشورتی برای مقام معظم رهبری است
و اعضای آن را هم رهبری منصوب میکنند و ایشان توجه دارند که گرایشهای
متفاوتی در اینجا حضور داشته باشند، در نتیجه مجمعی را که منتخب رهبری است
ما تعبیر کنیم به لجنه مخالف دولت این درست نيست و همانطور که اشاره شد،
اين حرف از جمله برداشتهای مختلف دکتر احمدینژاد و آقای خاتمی است.
نکته
بعدی این است که در برخی موارد بحثهای راهبردی و مهم در مجمع مطرح بوده و
اعضای این نهاد تلاش کردند تا نظر دولتیها را هم بگیرند و آنچه که مصلحت
نظام است برگزینند. بیان اینگونه حرفها بهخاطر اختلافهای شخصی
احمدینژاد با هاشمی است و ربطی به کلیت مجمع تشخیص مصلحت ندارد.
مقام
معظم رهبری بعد از بالا گرفتن اختلافات میان دولت و مجلس، شورای عالی حل
اختلاف را به ریاست آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل دادند. با توجه بهجایگاه
فراجناحی مجمع تشخیص و اینکه وظیفه این نهاد نیز رسیدگی به همین مسائل
است، ضرورت تشکیل این شورا چه بود؟
ببینید شورای عالی حل
اختلاف و مجمع تشخیص مصلحت نظام اساسا دو مأموریت جداگانه دارند. یکی از
وظایف عمده مجمع آنگونه که در قانون اساسی آمده، مشورت دادن به مقام معظم
رهبری است. یعنی رهبری سیاستگذاریها را بعد از مشورت با مجمع انجام
میدهند. دیگر وظیفه این مجمع نیز حل معضل است، یعنی اگر رؤسای قوا احساس
کردند که یک مسأله غامضی در کشور بهوجود آمده که از طرق عادی قابلحل نیست
از رهبری تقاضا میکنند و باز اگر ایشان آن مسأله را معضل تشخیص دادند، آن
را به مجمع ارجاع میدهند. یک وظیفه دیگر هم رسیدگی به اختلافات میان مجلس
و دولت است. اینها وظایف اصلی مجمع است.
اما رهبری در اصل 110،
یکسری وظایف دیگری هم دارند من جمله در بند هفتم آمده «مسئولیت حل اختلاف و
تنظیم روابط سه قوه» که این متفاوت با وظایف مجمع تشخیص است. ایشان برای
انجام بهتر این وظیفه، هیأت عالی حل اختلاف را تأسیس کردند که پشتوانه
کارشناسی و مشورتی ایشان باشد؛ در نتیجه هیچ تناقضی میان وظایف آن با مجمع
نیست. لازم به ذکر است که این وظیفه رهبری تاکنون هیچگاه به مجمع تشخیص
سپرده نشده بود.
اگر بخواهید چند اقدام مهم مجمع را در دوره اخیر نام ببرید، به کدام موارد اشاره خواهید کرد؟
رسیدگی به سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه که نسبت به برنامه قبل، تحولات خوبی (از جمله شفافیت و کمیتر شدن) پیدا کرده است.
همچنین
تصمیمات مهم درباره برخی از لوایح اختلافی مثل لایجه ارتقاي سلامت اداری
که در مجلس ششم تصویب شده بود و خیلی حاشیه بههمراه داشت، اما در مجمع
خیلی روی آن کار شد تا به یک نتیجه قابل قبولی برسد. رسیدگی به قانون
برخورد با جرائم خاص مانند قاچاق کالا و یا مواد مخدر و... هم از دیگر
اقدامات مهم و قابل ذکر مجمع در دوره پنجم است.
اولویتهای اصلی و مهم مجمع در دوره جدید را چه مسائلی میدانید؟
با
توجه به نامگذاری امسال به نام جهاد اقتصادی در ماههای اخیر خیلی در
مجمع تلاش کردیم که سیاستهای مربوط به این مسأله را هم تدوین کنیم که
متأسفانه برای امسال به نتیجه دلخواه نرسیدیم. اقتصاد در حال حاضر مهمترین
مسأله روز کشور ما است. سیاستهایی که بستر جهاد اقتصادی را فراهم کند از
جمله دستورهای مهم مجمع در دوره آینده خواهد بود.
سامان دادن به
رقابتهای سیاسی و اصلاح نظام انتخاباتی که منجر به پدید آمدن روالی
شایستهتر و کارآمدتر باشد یکی دیگر از اولویتهای مهم مجمع محسوب ميشود
که البته برای همین دوره انتخابات مجلس قرار بود تحقق پيدا كند ولی با توجه
به بعضی نکات، این مسأله انجام نشد.
در مجموع باید گفت که
ساماندهی به بسترهای موردنیاز جهاد اقتصادی و پیگیری مسأله تدوین الگوی
پیشرفت اسلامی - ایرانی دو وظیفه قابل توجه مجمع در دوره آینده خواهد بود.
با
هر کس که درباره پایان دوره مجمع صحبت میکردم اولین سؤالی که به ذهنش
میرسید ترکیب آینده مجمع و ریاست آقای هاشمی بود. بهنظر شما در دوره جدید
آیا ایشان باز هم از طرف مقام معظم رهبری بهعنوان رییس مجمع معرفی
میشوند؟
من فکر نمیکنم ایشان تغییر کند.
یعنی
اتفاقی که در انتخابات هیأت رییسه مجلس خبرگان رهبری افتاد و آقای هاشمی
با رأي اعضای مجلس خبرگان جای خود را به آیتالله مهدویکنی دادند، در مجمع
رخ نخواهد داد؟
نه؛ فکر نکنم اتفاق و جابهجایی خاصی در
مورد ریاست آقای هاشمی بر مجمع صورت بپذیرد. بالأخره مجمع جایی است که بايد
افرادي با سابقه و تجربیاتی بالا و اندیشههای گوناگون ولو اینکه تفکرات
انتقادی و متفاوت و مغایر با هم داشته باشند حضور پيدا كنند. اصلا تعریف
مجمع تشحیص مصلحت هم بر همین اساس است که اگر میخواهیم مصلحتها بهطور
واقعی دیده شود، باید تضارب آرا باشد تا از دل این تفاوت تفکرات و نگاهها
مصلحتها بیرون بیاید. بدین ترتیب من فکر میکنم مجمع جای خوبی برای آقای
هاشمی است. (خنده)
من خاطرم هست، در آن مقطع که ایشان پس از هشت
سال دوباره در سال 84 کاندیدای دوره ریاستجمهوری شد، ما موافق نبودیم و
فکر میکردیم ایشان بنا بر سابقه و تجربهای که دارد، باید در همان مجمع
تشخیص بماند؛ چراکه مجمع تشخیص سیاستها و راهبردهای کلی کشور را به رهبری
مشورت میدهد.
در واقع جریانی که امروز بنام جریان انحرافی مطرح است و حضرت امام در بیانیه اسفند 67 از آنها با نام متحجرین و نااهلان یاد میکند از اول انقلاب به تبع اختلاف با اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی با شاگردان حضرت امام نیز مشکل داشته اند و امروز که هاشمی در صدر قرار دارد بطور حتم کسانی که با اندیشه امام(ره) مشکل داشته و دارند طبیعی است که با هاشمی هم مشکل داشته باشند .