arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۰۷۵
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۰۱ - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱

فرانسه جديد به "خانه" باز مي‌گردد

سيد محمد اسلامي
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

فرانسوا اولاند وقتي رقابت هاي انتخاباتي اش را شروع کرد، به مردم فرانسه قول داد 2 کار را انجام بدهد. اول اينکه وزنش را کم کند. دوم هم اينکه دست از شوخي کردن بردارد. واقعيت اين است که او درباره قول اولش با مردم شوخي نکرده بود و با کم کردن 15 کيلوگرم از وزنش، واقعا "تغيير" کرد. او در نطق پيروزي خود، در ميان هوادارانش حاضر شد و گفت: «فرانسه "تغيير" را انتخاب کرد.» نيکلا سارکوزي يک هفته فرصت دارد تا از کاخ اليزه رخت بربندد و قدرت را به رقيب سوسياليست اش واگذار کند. در اين مدت بسياري از کارشناسان در سراسر جهان تلاش مي کنند تا پيش بيني شان را درباره فرانسه بدون سارکوزي و با اولاند ارائه کنند. سياست هاي فرانسوي در درون و برون اين کشور چگونه "تغيير" خواهد کرد؟

* خداحافظي با ماجراجويي هاي سارکوزي

در 2 روز گذشته دموکراسي رويه تلخ اش را به سارکوزي نشان داده است. چه فرقي دارد که يک راي يا 10 ميليون راي؟ بيش از 20 ميليون نفر از مردم فرانسه سارکوزي را ترجيح مي دادند، اما او فقط با اختلاف يک ميليون راي رقابت را واگذار کرد. يک ميليون نفري که ارزش راي شان به اندازه خداحافظي با ماجراجويي هاي رئيس جمهور شد. سارکوزي در 5 سال حکومت اش، از 2007 تا 2012، بيش از درون فرانسه، به برون و سياست خارجي اين کشور پرداخت.

* اتحاديه مديترانه اي

ايده بلند پروازانه "اتحاديه مديترانه اي" يکي از اين موارد بود. او سال 1386 با همراهي ايتاليا و اسپانيا و علي رغم کراهت آلمان، تجربه جديدي را شکل داد و 16 کشور از شمال آفريقا، خاورميانه و بالکان را کنار 27 کشور از اروپا نشاند. معمر قذافي، زين العابدين بن علي، حسني مبارک و البته بشار اسد کساني بودند که نام شان در کنار نام سارکوزي قرار گرفت.

* بازگشت به فرماندهي ناتو پس از 40 سال

هرچند سارکوزي در "اتحاد مديترانه اي" اصرار داشت که مي خواهد "صلح و دوستي" را براي اين منطقه از جهان به ارمغان آورد، اما اين تنها يک روي ماجراجويي هاي او بود. فرانسه از سال 1966 با تصميم ژنرال دوگل تصميم گرفت از فرماندهي ناتو خارج شود تا سياستي "مستقل از آمريکا" در عرصه هاي سياسي و نظامي اتخاذ کند. اما سارکوزي اين تصميم را لغو کرد و به جمع کشورهاي فرماندهي ناتو پيوست. احياي حضور فرانسه در ناتو بعدها بيشتر خودش را نشان داد. فرانسه در عراق و افغانستان کنار آمريکا و انگليس قرار گرفت. در سال 2011 هم هنگامي که مخالفان معمر قذافي در بنغازي جشن پيروزي مي گرفتند، سارکوزي و ديويد کامرون، نخست وزير انگليس، هم دعوت بودند. حاکمان جديد ليبي در سرنگوني قذافي مديون حملات هوايي فرانسه و انگليس هستند. شيريني پيروزي در ليبي کار را براي سارکوزي تا جايي پيش برد که زبان به تهديد عمومي باز کرد: «هر امير و حاکمي و به ويژه هر کدام از حکام عرب بايد دريابد که واکنش جامعه جهاني و اروپا از اين لحظه به بعد مشابه برخوردي خواهد بود که با حکومت قذافي در جريان است.» هرچند روزگار به او فرصت نداد تا با ديگران نيز چنين کند.

*حضور دوباره نظامي در خليج فارس پس از 200 سال

فرانسه در دوره سارکوزي پس از 200 سال دوباره به خليج فارس بازگشت. امارات متحده عربي سال 2009 ميلادي به سارکوزي اجازه داد تا پايگاه دائمي نظامي در گوشه اي از تنگه هرمز تاسيس کند. از آن زمان تاکنون حدود ٥٠٠ نظامي فرانسوي در امارات و يک سوم آنها در بندر تجاري ابوظبي، مستقر شده اند. هرچند وظيفه اين نيروها در آن زمان پشتيباني از نيروي دريايي ملي فرانسه در خليج فارس و اقيانوس هند اعلام شد، اما مجموعه سياست هاي خارجي سارکوزي نشان مي دهد که نفس حضور در خليج فارس براي او "ارزش اساسي" داشته است.

* نزديکي به محور آنگلوساکسون

همکاري در ناتو، هم رزم بودن در ليبي، هم سنگر بودن در افغانستان و عراق، يک صدا بودن در اعمال تحريم ها و فشارهاي بين المللي عليه ايران، افزايش همکاري هاي اتمي و بسياري موارد ديگر نشانه هايي از تغيير جدي فرانسه در نزديکي به محور آنگلوساکسون (انگليس و آمريکا) در سال هاي رياست جمهوري سارکوزي هستند.

* روابط سرد با ترکيه، که هميشه حسرت اروپايي شدن دارد

ر اين ميان خوب است يادآوري کنيم که سارکوزي پس از به قدرت رسيدن، رويه تعامل با ترکيه را تغيير داد. هرچقدر که شيراک به ترک ها روي خوش نشان داده بود، سارکوزي جبران کرد و مانع نزديکي آنها به اتحاديه اروپا شد. او به جاي عضويت در اتحاديه اروپا، عضويت در اتحاديه مديترانه را به ترک ها پيشنهاد کرد، گويي آنها لياقت بيشتر از آن را ندارند. دميدن در آتش اختلافات بر سر نسل کشي ارامنه در دوره عثماني هم از ديگر مواردي بود که ترک ها بسيار عصباني کرد و حتي بر روابط متعارف ديپلماتيک 2 جانبه هم اثر گذاشت. ترک ها بي ترديد از باختن سارکوزي در انتخابات شادمان هستند.

* مردي که بيشتر به "خانه" فکر مي کند

اما در مقايسه با سارکوزي، به نظر مي رسد فرانسوا اولاند "خوي خانگي" دارد. او در رقابت هاي انتخاباتي خود چندان از موضوعات مرتبط با سياست خارجي سخن نگفت. جالب تر اينکه در اندک مواردي هم که به خارج از فرانسه پرداخت، رويکردش "خانگي" بود. او متعهد شد تا سربازان فرانسوي را در سال جاري ميلادي از افغانستان خارج کند و به حضور 2 ساله نيروهاي فرانسوي در افغانستان، قبل از ضرب الاجل ناتو (2014) پايان دهد. اولاند گفت: «گمان مي کنم بهتر است تا خطري جدي براي سربازان فرانسوي ايجاد نشده تا پايان سال 2012 ميلادي نيروهاي کشور را از افغانستان خارج کنيم.» اولاند در سياست خاورميانه اي در عين حال به وضوح از اسرائيل حمايت مي کند و در موضوع هسته اي نيز قائل به تداوم رويکرد تحريم و مذاکره با ايران است.

* مخالفت با سياست اعمال رياضت هاي اقتصادي

اولاند صراحتا با اعمال سياست هاي رياضت اقتصادي در اروپا مخالف است. اين موضوع هرچقدر که ممکن است براي مردم اروپا خوشحال کننده باشد، براي برخي سياست مداران اروپايي نگران کننده است. بي جهت نبود که آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، در طول رقابت هاي انتخابات، از سارکوزي حمايت کرد. خانم مرکل از اين پس بايد به فکر اين باشد که چه طور رئيس جمهور چپ گرا و ملي گراي فرانسوي را قانع کند تا مانند سارکوزي قاطعانه به اروپاي واحد و اتحاد منطقه يورو بينديشد. مجموعه صاحب نظران بر اين باورند که مرکل تنها در خاطراتش خواهد توانست دوباره فرانسه اي "بسيار هماهنگ" را بيابد. زيرا اولاند دقيقا با شعارهاي متفاوت توانست پيروز شود. او پس از اعلام نتايج به هوادارانش گفت که پيروزي او بايد براي "مردم سراسر اروپا" اميد به همراه داشته باشد و به اقدامات رياضتي پايان دهد. اولاند معتقد است به جاي سياست هاي رياضتي مانند افزايش ماليات، افزايش سن بازنشستگي، اخراج کارمندان و کارگران و فشار به مردم، بايد تلاش کرد تا رشد اقتصادي اروپا افزايش پيدا کند. او البته وعده افزايش ماليات ثروتمندان و سياست هايي از اين دست، را براي کاستن از رنج هاي مردم عادي را داده است. بااين حال او وعده داده که در يکي از اولين اقداماتش به عنوان رئيس جمهور فرانسه، از رهبران ديگر کشورهاي اروپايي بخواهد تا دوباره درباره برنامه هاي اقتصادي حوزه يورو مذاکره کنند. به هر روي هرچقدر هم که آلماني ها در مجاب کردن رئيس جديد جمهوري فرانسه هنرمندي کنند، کند شدن روند اعمال اين سياست ها ناگزير خواهد بود.

* ناچار از سامان دادن به اوضاع اقتصادي فرانسه

با توجه به مجموعه نشانه ها، پيش بيني مي شود اولاند همت اش را صرف تحقق وعده هايش درباره عدالت اجتماعي، برابري فرصت هاي اجتماعي، بازگرداندن سن بازنشستگي به 60 سال، ايجاد مشاغل جديد در آموزش و پرورش، از بين بردن تبعيض، فاصله گرفتن از سرمايه داران و گرفتن ماليات بيشتر از افراد پردرآمد براي تامين کسر بودجه کم شود و ... کند. تقريبا نيمي از مردم فرانسه به رئيس جمهور جديد راي نداده اند. اولاند در سال هاي نخست بايد خودش را به آنها نيز ثابت کند تا باور کنند او رئيس جمهور آنها نيز هست.

نظر غالب درباره سياست هاي خارجي فرانسه با روي کار آمدن اولاند اين است که سياست خارجي فرانسوي تر و مبتني بر اهداف داخلي اين کشور مي شود. هرچند اصول سياست خارجي تغيير شگرف نخواهد کرد، اما از تندخويي و رفتارهاي غيرقابل پيش بيني سارکوزي نيز ديگر خبري نخواهد بود. با اين حال تحولات جهاني در حداقل 2 سال گذشته به همه آموخته است که نبايد در مورد هيچ موضوعي با قاطعيت سخن بگويند.

نظرات بینندگان