خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
ديشب هوا گرم بود و ناراحتى دندان داشتم و كمى خونريزى داشت، بد خوابيدم. صبح زود فائزه آمد و شماره آزمايشى ديگرى از روزنامه زن را آورد و براى مطالب آن مشورت كرد؛ بهتر از شماره قبلى است.
ساعت نُه صبح در دفترم بودم. آقاى [عبدالحمید باقری] بنابى، نماينده تبريز آمد. استمداد نمود، براى شهردار تهران كه محكوميت مهمى ندهند و اگر دادند، عفو داده شود و گفت، اكثريت قاطع مردم، با ديدن محاكمات، به خصوص آخرين دفاع، طرفدار آقاى كرباسچى شده‌اند. براى رهبرى و قوه قضایيه بد است كه محكوم كنند. از وضع بد مالى بعضى از روحانيون آذربايجان گفت و از من خواست، سفرى به تبريز و بناب بروم.گفت، باغ خوبى در بناب دارند.
آقاى [حسین] كريمى، معاون [قضايي] آقاى يزدى آمد. پيشنهاد عفو عمومى داشت و گفت، آمادگى داشته كه پرونده آقاى كرباسچى را به عهده بگيرد و غائله را جمع كند. معتقد است، قوه قضایيه بد عمل كرده و محكوم خواهند كرد.
آقاى [علی‌محمد] بشارتى، وزير سابق كشور آمد. گفت به خاطر دفاع از [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار [تهران] در دادگاه، مورد تشويق وسيع اقشار مردم قرار گرفته، ابتدا خيال مى‌كرده، جمع زيادى مخالف باشند و انتقاد كنند و به همين دليل سفر به مشهد كرده كه در اينجا نباشد، ولى در سفر مشهد و در برخورد با زوار و مردم مشهد و مسئولان احساس‌كرده، بيش از 80 درصد مردم طرفدار شهردارند و از او متشكرند. در مورد مشكلات كشور صحبت‌كرديم.
اخوى محمد آمد. گفت، جنازه دايى‌زاده، على‌آقا صفريان كه در كاظمين مفقود شده بود، پيدا شده است. رژيم عراق مى‌گويد، ماشينى به او زده و مرحوم شده و در سردخانه نگهدارى مى‌شود تا بستگانش بروند و تحويل بگيرند. احتمال هم هست كه رژيم عراق بخواهد بر سر جنازه معامله كند. از معرفى آقاى موسوى لارى براى وزارت كشور از سوى آقاى خاتمى، راضى نيست و گفت، چپى‌ها با كارگزاران ناسازگارند و آقاى [عبدالله] نورى هم هنوز معاونت آقاى خاتمى را نپذيرفته و از ضعف حمايت ايشان گله دارد. آقاى كرباسچى هم گله دارد.
عصر كار زياد انجام دادم. محسن براى امور دفتر و مترو و كتاب خاطرات آمد. سلمانى براى اصلاح آمد.
