arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۰۲۴۲
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۶ مرداد ۱۴۰۰

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، چهارشنبه ۶ مرداد ۱۲۹۹؛ حالت معطله و منتظره و بی‌تکلیفی به ما اذیت می‌کند

بر حسب وعده رفتیم میرزا محمدخان را در زیر برج ایفل برداشته به بالای برج صعود کردیم. خود برج چه بنای عظیمی است به جای خود، منظر پاریس از بالای برج چیز غریبی است. هم باصفاست هم بامزه، حیف قدری سرد بود و هوا تیره و بارانی... بعد برگشتیم... با میرزا محمدعلی‌خان رفتیم کافه رژانس تا نصف‌شب صحبت کردیم. حالت معطله و منتظره و بی‌تکلیفی به ما اذیت می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح برای مسیو لاواشری کاغذ نوشته، بعد از ناهار قرار گذاشته بودیم با میرزا محمدعلی‌خان به دیدن انوالید برویم. انتظام‌الملک معطل کرد، دیر شد. رفتیم، اما باز موزه را نتوانستیم ببینیم. مقبره‌ی ناپلئون را دیدیم و کلیسای جنب آن را. بنای عظیمی است و فرنگی‌ها چه احساساتی دارند.

خلاصه میرزا محمدعلی‌خان کاری داشت رفت. ما بر حسب وعده رفتیم میرزا محمدخان را در زیر برج ایفل برداشته به بالای برج صعود کردیم. خود برج چه بنای عظیمی است به جای خود، منظر پاریس از بالای برج چیز غریبی است. هم باصفاست هم بامزه، حیف قدری سرد بود و هوا تیره و بارانی. قرار گذاشتیم روز دیگری که هوا خوب باشد بیاییم همین بالا ناهار بخوریم. اتوبوس‌ها که در خیابان‌ها راه می‌رفتند عینا مثل سوسک‌های زرد پردار به نظر می‌آمدند و خیلی مضحک بود.

بعد برگشتیم و میرزا محمدعلی‌خان را باز پیدا کرده رفتیم پوکاردی شام خوردیم. میرزا محمدخان میعادی داشت رفت. با میرزا محمدعلی‌خان رفتیم کافه رژانس تا نصف‌شب صحبت کردیم. حالت معطله و منتظره و بی‌تکلیفی به ما اذیت می‌کند.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، صص ۴۴۲ و ۴۴۳.

نظرات بینندگان