پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پدرم مسعود کيميايي اصرار دارد که من بازي کنم تا اين که به سمت کارگرداني
بروم. چندين بار مايوس شده ام و گفته ام نمي خواهم در سينما بازي کنم. صنف
خودم را دوست ندارم و سخت است که نتواني عقيده ات را بازي کني.
اين سينما
پر از باند بازي است و به سختي مي تواني انتخاب هاي خوب داشته
باشي.انتظارها از من زياد است چرا که از سينماي کيميايي آغاز کرده ام به
اين موقعيت افتخار مي کنم ولي همان قدر که اين موقعيت مي تواند کمک کننده
باشد، محدودکننده هم است. در اين فضا حتما بايد به يک بدنه اي وصل شوي. من
اين جايگاه را به سختي به دست آورده ام. رابطه من با پدر و من با مسعود
کيميايي دو موضوعي است که کاملا با هم شکل گرفته است. من در سينماي پدرم
رشد کردم. آرام آرام سهم ام را نسبت به سينمايش بيشتر کردم.پدرم مخالف بود
بازيگر شوم و فکر مي کرد به سمت فيلم سازي بروم اما خودم چنين فکري
نمي کردم. قهرمان سينماي کيميايي بودن خودش بزرگ ترين فرصت است، چون اين
فرصت آرزوي خيلي از ستارگان سينماست اما براي من در جاهايي هم فرصت هاي
زيادي را گرفته است.
قهرمان سينماي کيميايي شدن براي من راه طولاني و سختي
بود از سرب و تجارت و سلطان تا رئيس و حکم و محاکمه در خيابان و جرم. رسيدن
به اين نقطه خيلي سخت بود. در «جرم» خودم را شايسته سيمرغ مي دانستم ولي
اين اتفاق نيفتاد اما درس بزرگي براي من بود و استقلالم را بيشتر کرد.
هميشه ريشه هايم در سينماي پدر را حفظ خواهم کرد.هميشه سينماي قهرمان پرور
را دوست داشته ام، سينمايي که در آن مردان با قاعده و متعهد وجود دارند.