پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مجید جمالی بامداد امروز دقایقی پیش از اجرای حکم اعدام در مصاحبه با واحد مرکزی خبر تاکید کرد: پایان این راهی که من رفتم جز پشیمانی، عصیان و طناب دار چیز دیگری نیست.
وی با بیان این که تبلیغات ماهواره ای، سخنان پوچ رسانه های خارجی پیش زمینه ای برای انحراف فکری وی شد گفت: پس از آن که در ذهن خود مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران شدم تصمیم گرفتم از کشور خارج شوم و کار ورزشی خود را در کشورهای دیگر ادامه دهم.
جمالی افزود: عوامل رژیم صهیونیستی که روی کسانی که به خارج می روند کار می کنند
در یکی از کشورها با من آشنا شدند و کم کم مرا جذب خود کردند تا جایی که دیدم در کنسولگری اسراییل نشسته ام.
قاتل دانشمند هسته ای کشورمان با اشاره به این که آنان می دانستند من عاشق توجه و شهرت هستم اضافه کرد: به صورت حرفه ای و پله پله از نقطه ضعف های من استفاده کردند تا این که از من قاتل و خائن به وطن ساختند و اگر در برابر برخی چیزها مقاومت نمی کردم الآن یک صهیونیست تمام عیار بودم.
جمالی گفت: پله اول رژیم صهیونیستی برای جذب من، بهانه آزادی در ورزش و رسیدن به پولی هنگفت بود، اما در اواخر کار نه از ورزش خبری بود و نه از پولی که آنان قولش را داده بودند و زمانی که وارد زندان اوین شدم ده میلیون تومان بدهکار بودم.
وی گفت: این روند ادامه داشت تا آموزش ها در چند کشور آغاز شد و این آموزش ها از جمع آوری اطلاعات محرمانه به صورت حرفه ای تا تیراندازی با سلاح های مختلف بود.
وی افزود: این روند چند سالی طول کشید تا وارد اسرائیل شدم.
جمالی با بیان این که در اسرائیل آموزش ها به صورت تکمیلی و دقیق تر انجام شد گفت: صحنه تروری که در اسرائیل برای من بازسازی کرده بودند کپی برابر اصل بود.
عامل قتل شهید علیمحمدی افزود: موتورسیکلتی که باید در کوچه ای به درخت می بستم حتی رنگ در خانه، نوع پل و میلگرد به کار رفته در آن و موزاییک کوچه تماماً مانند صحنه واقعی ترور بود.
وی افزود: در اسرائیل به من گفتند می خواهیم عملیات انجام دهیم اما درباره شخصی که باید ترور می شد هیچ صحبتی نکردند و فقط گفتند او در حال ساخت بمب اتم، جانی بالفطره و با ماندنش بشر در خطر است.
جمالی ادامه داد: آن قدر روی فکر و ذهن من کار کردند تا کاملاً باورم شده بود من نجات دهنده کره زمین هستم.
جمالی گفت: نکته جالب اینجاست که هیچ گاه نام ترور یا قتل و بمب گذاری در آموزش ها به کار نمی رفت و حتی آنها آن بمب بسیار قوی که قرار بود با آن دکتر علیمحمدی را ترور کنند نامش را پیشرفت تکنولوژی گذاشتند.
جمالی با بیان این که اولین کسی که من را به این راه سیاه کشاند و دائماً از اسرائیل و زندگی راحت، برای من صحبت می کرد خودش در جهنم است گفت: او چند ماه پس از اینکه من را به سرویس موساد وصل کرد وظیفه اش تمام شد و موساد هم وی را حذف کرد.
وی افزود: در این راه صد درصد خودم مقصر بودم چرا که انسان دارای عقل، شعور و تفکر است و اگر دستگیر نمی شدم ترورها را ادامه می دادم و الآن روی این صندلی باید برای ترور چهار نفر دیگر هم جواب پس می دادم.
جمالی گفت: آموزش های من به صورتی بود که پس از ترور دکتر علیمحمدی قرار بود مسئولیت چند ترور دیگر هم برعهده من باشد.
وی تأکید کرد: ترور دانشمندان هسته ای ایران پس از شهید علیمحمدی نیز قطعاً کار صهیونیست هاست و هنگامی که از تلویزیون صحنه های ترور را می دیدم تمام نقشه عملیات که به چه صورت دانشمندان هسته ای را ترور کردند در ذهنم بازسازی و مجسم می شد.
جمالی گفت: نشانه ها و آدرس هایی می دهم که فقط افرادی که به اسرائیل سفر کرده اند و حرفه ای هستند از آن آگاهی دارند.
وی همچنین با بیان این که در این مدت به زبان عبری کاملاً آشنا شده است به تشریح دقیق موقعیت جغرافیایی پادگان های موساد در شهرهای مختلف رژیم صهیونیستی پرداخت.
وی گفت: آموزش ها به جایی رسید که مانند پازل تکمیل شد و من که روزی خیال می کردم اطلاعات جمع کردن از یک خیابان به چه درد آنها می خورد فهمیدم چند سال من تکمیل کننده یک پازل جنایتکارانه موساد بودم.
جمالی افزود: پس از انجام عملیات تا منزل احساس افتخار می کردم که چه کار بزرگی برای بشر انجام داده ام اما زمانی که از تلویزیون تصاویر جنایت خود را دیدم و اینکه یک دانشمند هسته ای را ترور کرده ام، فهمیدم تمام حرف های آنها دروغ محض بوده است.
وی گفت: زمانی فهمیدم که دیگر راه بازگشت نداشتم و فاجعه ملی به بار آورده بودم چرا که علیمحمدی سرمایه مملکت، دانشمندی زحمت کشیده و افتخار آفرین برای کشور بود.
جمالی با بیان این که آنها فهمیده بودند که من بریده ام اما باز دست بر نداشتند و من را به خارج از کشور منتقل کردند تا ضمن توجیهات لازم آموزش های جدیدی به من ارائه کنند.
وی گفت: آن سفر آخرین ملاقات من با آنها بود و بعد از آن کاملاً من را رها کردند و دیگر حمایت و پشتیبانی در کار نبود.
جمالی گفت: آنهایی که یک روز دم از حمایت همه جانبه از من می زدند و می گفتند یک لحظه تو را تنها نمی گذاریم الآن ببینند که من اینجا هستم و نه هلیکوپتری می بینم و نه کماندویی که مرا فراری دهد.
جمالی فشی گفت: به صراحت می گویم در آخر خط هستم و آخر خط یعنی طناب دار و فقط به آنهایی که آن طرف نشسته اند و جوانان مثل من را با حیله های مختلف جنایتکار بار می آورند می گویم شانس آوردید که می خواهم اعدام شوم وگرنه همه آموزش هایی که به من داده بودید و همه چیزهایی که یاد گرفته بودم سر خود شما خراب می کردم.