arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۲۳۰۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۱۹ مرداد ۱۳۷۷

خاطرات آیت الله هاشمی: بعد از ظهر، سه روز خاطرات را نوشتم. اخبار را روى کامپیوتر دیدم. کار‌ها را آوردند، انجام دادم. یاسر آمد؛ براى چاپ خاطرات سال ۱۳۶۰ مذاکره شد. مسئولیت چاپ و توزیع را به‌عهده گرفته و پیشنهادهاى خوبى داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.

 

اذان صبح بيدار شدم. بعد از نماز، براى كوه‌نوردى رفتيم؛ حدود هفت ساعت طول كشيد. فوق‌العاده خسته شدم. از طريق كُلَك‌چال به طرف توچال رفتيم كه پس از عبور از ارتفاعات، به جاى رفتن به توچال به طرف شيرپلا فرود آمديم. در كنار چشمه‌اى در رودخانه پيازچال، استراحت‌كرديم وكمى خوابيدم. در مسير فرود، ماهيچه ساق پاى راستم به شدت گرفت، ولى با مالش زود باز شد. آبشارهاى جالبى دارد. در محل شيرپلا توقف كرديم. دوكارگر افغانى و سنندجى، آنجا براى صبحانه نان تهيه‌كردند و انعام هم‌گرفتند. ساختمان و رستوران خوبى دارد.  به سوى ايستگاه پنج تله‌كابين حركت كرديم كه خسته شدم و در آخر ارتفاع، در هر 30 متر فاصله، توقف مى‌كردم. آفتاب هم اذيت مى‌كرد. ساعت یک بعد از ظهر به ايستگاه رسيديم و با ماشين‌ها به سوى شهر و خانه آمديم. در اثر خستگى مفرط، ناهار نخوردم و خوابيدم.

بعد از استراحت و استحمام و بعد از ظهر، سه روز خاطرات را نوشتم. اخبار را روى كامپيوتر ديدم. كارها را آوردند، انجام دادم. ياسر آمد؛ براى چاپ خاطرات سال 1360 مذاكره شد. مسئوليت چاپ و توزيع را به‌عهده گرفته و پيشنهادهاى خوبى داد. عفت و فاطى از اسپانيا تلفن كردند. از سفرشان راضي‌اند.

آقاى خاتمى، [رییس‌جمهور]، تلفني‌گفت، وضع دادگاهاى تجديدنظر و جزوه جديد آیت‌الله منتظرى دربارة ولايت‌فقيه را مى‌فرستد. قبلاً هم گفته بودكه نامه‌اى توسط آقاى منتظرى تهيه شده كه به گونه‌اى، بعضى از حرف‌هاى تُند خود را پس بگيرد؛ براى حل مشكل، ولى چون در نامه شرط اعلميت رهبر و نيز نقش ساير مراجع و نيز تأكيد بر ناظر بودن رهبر آمده، نقض غرض است. شب جزوه رسيد؛ همان نكات را هم دارد. گويا همان نامه تكميل شده است.

محسن و اعضاى خانواده‌اش آمدند. شام آوردند. احسان، فرزندكوچك محسن، تازگى راه افتاده و شيرين‌كارى‌هاى زيادى داشت.

نظرات بینندگان