العربی الجدید در مطلبی به قلم إیاد الدلیمی نوشت: «کنفرانس همکاری و مشارکت» روز شنبه در بغداد، شاهد دیدارهایی بین طرفهای منطقهای بود که روابط آنها در دوره گذشته متشنج بوده. از این میان، امیر قطر شیخ تمیم بن حمد با محمد بن راشد، حاکم دبی دیدار کرد. امیر قطر با عبدالفتاح السیسی هم دیدار کرد، که این دیدار در چارچوب تلاشهایی برای ذوب شدن یخ رابطه بین دوحه و قاهره، جای میگیرد. در واقع عراق تلاش کرد تا با برگزاری این نشست، یک پل ارتباطی بین دولتهای منطقه باشد و به این شکل، صفحه تازهای در روابط آنها گشوده شود، که این امر قطعا به نفع عراق هم خواهد بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اما دیداری که احتمالا بغداد در انتظار آن بود، در برابر دوربینها برگزار نشد و هیچ اطلاعاتی در خصوص آن منتشر نگردید، منظور از این دیدار، نشست بین مسئولان ایران و عربستان است.
فواد حسین، وزیر خارجه عراق در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از نشست بغداد گفت که دیدارهای ایرانی سعودی ادامه مییابد. وی، اما به سوالی در مورد اینکه آیا نشست بغداد شاهد چنین دیدارهایی بوده یا نه، پاسخ نداد. صرفنظر از اینکه دیدارهای مذکور ادامه داشته یا به اتمام رسیده باشد، مشخص است که سعودیها نسبت به تکمیل این روند در عراق، رضایت ندارند، چرا که ریاض در مناسبتهای مختلف از زبان منابع دیپلماتیک خود نقل کرده که عراق مکان مناسبی برای برگزاری اینگونه دیدارها نیست. چه بسا مسقط گزینه بهتری برای سعودیها باشد، اما ایران از زبان وزیر خارجه خود، امیر عبداللهیان، بعنوان وزیر خارجه دولت جدید رئیسی، پیامی برخلاف پیش بینیها را به نشست عراق رساند. وزیر خارجه ایران هیچ نرمشی در تعامل خود با هیئتهای حاضر در نشست نشان نداد و این امر بخوبی در اصرار وی برای ایستادن در صف اول به همراه سران دولتها در هنگام گرفتن عکس، در حالی که جای او صف دوم بود، نمایان شد.
عبداللهیان اصولگراست و انتخاب او توسط رئیسی بعنوان وزیر خارجه، پیامی است با این مفاد که دیپلماسی جدید تهران متکی بر سلاح بازدارندگی آن است... شاید همین امر اشارهای باشد برای بستن باب مذاکره ایران با عربستان و پایان دادن به گفتگوها بین دو کشور، که در بغداد و مسقط برگزار شد. پیام سختگیرانهای که عبداللهیان به نشست بغداد منتقل کرد، چه از طریق سخنرانی او یا نقض پروتکلها، ضرورتا به معنای آن نیست که ایران تمایلی به ادامه مذاکرات با عربستان ندارد، به این دلیل که براساس یک خوانش دیگر از تفکر دولت جدید ایران، زمانی که این کشور سقف چالشهای خود را بالا میبرد، عملا یک درِ سرّی را برای مذاکره باز کرده است. به هر حال، مذاکره سعودی و ایران نه تنها خواست عراق، بلکه خواست دولتهای منطقه و بویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس است، همانطور که این گفتگو برای ایران و عربستان نیز ضروری است.
نخست وزیر اسرائیل که به واشنگتن رفته و با رئیس جمهور آمریکا دیدار کرد، از نقشهای برای بازدارندگی ایران و جلوگیری از دست یابی آن به سلاح هستهای پرده برداشت. احتمالا اسرائیل به اقدام محدودی دست میزند تا تلاشهای ایران برای ساخت سلاح هسته ای- که طبق پیش بینی تل آویو، دو ماه با آن فاصله دارد- را معطّل کند.
زلزله خروج آمریکا از افغانستان و سیطره طالبان بر این کشور، نمیتواند از محاسبات سیاسی ایران دور باشد، چرا که تهران به خوبی میداند افغانستان طالبان به کلی با افغانستانی که توسط ایالات متحده در کابل اداره میشد، متفاوت است.
تمام این موارد این باور را تقویت میکند که تهران امروز تمایل زیادی برای مذاکره با عربستان و حل برخی اختلافاتی دارد که میتواند انعکاس مثبتی بر عراق و منطقه داشته باشد، اما این مساله مرهون آن است که تهران به چه وعدهها یا غنیمتهایی نظیر رفع تحریمهای اقتصادی آمریکا به صورت کلی یا جزئی، دست یابد. حال سوال آن است که آیا ممکن است آتش بس سعودی و ایران بر واقعیت عراق تاثیر داشته باشد؟ پاسخ مثبت است، اما این موضوع، تغییرات زیادی برای مردم عراق در پی نخواهد داشت، چرا که عراق امروز مشکلاتی در داخل خود دارد که هر ابزار تنفس خارجی هم نمیتواند به پیکر بی جان آن حیات تازهای دهد.