باشگاه خبرنگاران: عزتالله اکبری تالارپشتی رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی مهمان این هفته برنامه دستخط بود.
مهمان ارجمند این هفته برنامه «دستخط»، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. از مجلس پنجم حضور دارد و بعد مجلس هشتم و الان نیز در مجلس یازدهم بعنوان رئیس یکی از کمیسیونهای مهم مجلس فعالیت میکند. هم سابقه مدیریت اقتصادی و هم سابقه مدیریت سیاسی دارد.
به عنوان فرماندار، معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران و همچنین کارشناس ارشد وزارت امور خارجه در دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو انجام وظیفه کرده است. رئیس سازمان صنایع و معادن استان تهران در مقطعی بوده است. به نوعی در باب مسائل اقتصادی و سیاسی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. الان هم در مجلس یازدهم تعاملات ویژهای با وزارتخانههای اقتصادی دارد. به نظرم حرفهای گفتنی و شنیدنی فراوان خواهد داشت.
در خدمت آقای عزتالله اکبری تالارپشتی رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی که بخشهایی از سوابق ایشان را خدمت شما عرض کردم.
سلام عرض میکنم و خیلی خوش آمدید.
سلام علیکم. ما هم خدمت شما و همه بینندگان و همکاران عرض سلام داریم.
جلسات رای اعتماد چطور بود؟ چقدر رضایت داشتید و فکر میکنید کابینه خوب و مستحکمی درآمد؟
کابینه باید با شخص رئیس جمهور کار کند. آقای رئیس جمهور این ترکیب را معرفی کرد، مجلس هم ترجیح داد که با توجه به انبوه کارهای زمین مانده توسط دولت قبلی در حوزه معیشت و سلامت و سایر حوزه ها، به همه وزرا و اکثریت قاطع رای بدهد و اینها کارشان را شروع کنند. در مسیر هم مجلس کمک میکند، هر جایی دولت نیاز به کمک داشته باشد و بخواهد از مجلس، مجلس کمک میکند تا انشاالله دولت هم موفق شود.
یک جواب تقریبا دیپلماتیک دادید که اگر مجلس میخواست خیلی دقیق عمل کند نتیجه این نمیشد؟
یک سری انتظارات، دغدغهها، نظرات کارشناسی وجود دارد، من در حوزه کمیسیون خود بیان میکنم که سختگیریهایی میتوانستیم انجام دهیم، ولی وقتی آقای رئیس جمهور در آخرین صحبتش در مجلس حرفهای اطمینانبخش زد و اطمینان داد که کارها را بلافاصله شروع میکنیم، با این ترکیب میتوانیم خوب کار کنیم و طوری نشود که مجلس با دولت اختلافی داشته باشد که کارها روی زمین بماند... خب نمایندگان نیز نمایندگان ملت هستند، عاقل هستند؛ به هر حال تشخیص داند به اکثریت وزرا رای قاطع بدهند، در عمل کارشان را شروع کنند و ان شاالله موفق باشند. هر جایی در ارتباط با مجلس مشکلی داشتند مجلس بتواند کمک کند، حتماً کمک خواهد کرد.
دو وزارتخانه مهم بعنوان وزارتخانه اصلی در کمیسیون شما مطرح است که یکی وازرت خانه صنعت، معدن و تجارت که آقای فاطمی امین وزیر شدند و دیگری هم وزارت ارتباطات و فناوری است که آقای زارع پور مسئولیت کار را برعهده گرفتند. هر دو رایهای خوبی آوردند. فکر میکنید با آنها چطور پیش خواهید رفت و اولویت اصلی این دو وزارتخانه باید چه باشد؟
من به آقای فاطمی امین در جلسات کمیسیون عرض کردم که ظرفیت بخش خصوصی را جدی بگیرید. اینطور نباشد که دنبال بودجه باشید و اگر بودجه نبود کار روی زمین بماند، روی سرمایه بخش خصوصی، سرمایه مردم کار کنید. این نکته کلیدی است. اگر دولت و نظام ما چرخش اینچنینی داشته باشد... در استانها الان نگاه کنید استانداران ما میگویند بودجه نرسیده و کار روی زمین است، در صورتی که این غلط است. بعد از ۴۰ سال الان باید یک دگرگونی اساسی بشود، ولذا از سرمایه مردم چه فکری و چه مالی باید استفاده شود.
اگر ما سازوکار را طوری فراهم کنیم که حضور مردم و بخش خصوصی تضمین بشود، هیچ مشکلی نخواهیم داشت. این نکته را خدمت آقای فاطمی امین وزیر محترم، بیان کردم و ایشان هم قول داد که بر همین منوال حرکت کنند و بخش خصوصی را جدی بگیرند، حضور و نظرات این بخش را جدی بگیرند. در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات هم خدمت آقای زارع پور عرض کردیم، منهای بحثهای اینترنت، در حوزه هواوفضا هم که حوزه کار کمیسیون ماست، به ایشان عرض کردم خیانتهایی شده و بر اساس گزارشهایی که داده میشود و بازدیدهایی که انجام میدهیم، مثلاً در حوزه پهپادهای کشاورزی، ماهوارهها و ... کشورهای دیگر مثل ترکیه دنبال جوانان ما هستند و انواع لطایفالحیل را بکار میگیرند، اما در دولت آقای روحانی به این جوانان توجهی نمیشد. ما سفارشی به ایشان کردیم که این استعدادها را جمع کنید. برنامه به این جوانان بدهید، مسئولیت بدهید که این جوانان مشکلات را برطرف میکنند.
در حوزه صمت هم اینطور است یعنی به آقای وزیر بیان کردم، چند اولویت تعیین کنید، در قوانین بالادستی تعریف شده، در قانون برنامه تعریف شده، در قانون بودجه کارهایی تعریف شده که مثلاً در حوزه لوازم خانگی، نساجی، صنایع دارویی، صنایع غذایی، خودرو، معادن و ... اولویت بدهید و به مردم بسپارید. وقتی به دست مردم بسپارید باید سازوکار مردم بصورت قوی فراهم شود. منتهی دولت قبلی همه استعدادها را تعطیل کرد چرا که در وین در حال مذاکره بودند.
من اصالتاً وزارت خارجهای هستم و استخدام این وزارتخانه هستم. این چه منطقی دارد که همه بخشها تعطیل شوند و درست عکس منافع ملی حرکت شود؟ اگر در داخل قوی باشید، همه ظرفیتها به میدان بیایند، هر کسی کار خودش را انجام دهد، در پشت میز مذاکره دست پُری دارید. شما الان ارزش پول ملی ما را ببینید! آقای روحانی و دولت ایشان چه به روز پول ملی ما آورده اند! وقتی من در وزارت نفت بودم، یک روز وزیر نفت آمد و بحث ساخت داخل مطرح شد. وزارت نفت صنعت مهمی است. به من گفت سه روز قبل خدمت حضرت آقا بودم و آقا فرمودند ساخت داخل! ما باید چه کار کنیم؟ گفتم پاشنه من کشیده است، شما حمایت کنید، من تحریم را در حوزه صنعت نفت با مخ پائین میآورم. میفهمم چه چیزی میگویم. زیر ۴ ماه با همین استعدادهای مملکت و با همین بخش خصوصی کار را جمع کردیم. دو جلد کتاب که همه پروژهها را در خود دارد یعنی ۱۰ مگاپروژه که ۷۰۰-۶۰۰ قلم کالا است، در آن تعریف شد و بخش خصوصی را به میدان آوردیم و هیئت داوری تشکیل دادیم...
زمان وزارت آقای رستم قاسمی؟
نه، در زمان همین آقای زنگنه. من آنجا بودم که ایشان دوباره وزیر شد. زیر ۴ ماه نوشتم که ما آماده هستیم؛ باور نمیکرد! به آقا هم گفتیم آماده هستیم و ایشان هم جلسه گذاشتند و سه ساعت و نیم وقت گذاشتند، از ۱۰ پروژه به ششمین پروژه رفتیم و سه ساعت و نیم طول کشید. ایشان قدم زد و گفت خدا را شکر آن چه آقا از من خواست به بهترین شکل آماده شد. چرا ما از کانال دولت برویم که آنها براحتی ببندند و بگویند شما تحریم هستید؟ همه میدانند تحریمهایی که الان امریکا علیه ما اعمال کره برخلاف همه قوانین بین المللی است؛ تحریم یعنی سیاستهای داخلی در سطح بین الملل را تعمیم میدهد و این خلاف است. وزارت خارجه ما در بیان همین منطق و توجیح دنیا و توجیح افکار عمومی در دنیا چه کار کرد؟ این موضع را تقویت میکرد. ما ۶ کشور عضو بریکس اعم از روسیه، چین، هند، برزیل، افریقای جنوبی را ... دنیا مگر فقط آمریکاست؟ الان خروجی سفارتخانههای ما چیست؟ چرا این همه خدم و حشم در خارج از کشور داریم؟ یکی دو نفر در خارج از کشور بنشینند و بگویند فلانی را ملاقات کردیم و گزارش این بود. برای این کار ۳-۲ نفر کافیست. وقتی یک سفارتخانه است حتی تجار مملکت ما ترجیح میدهند آنجا نروند، چون زیر سوال میروند. سفارتخانه چه کار میکند که اینها این چنین رفتار میکنند؟ حالا تجار مقیم که هیچ!
ما با آقایان صحبت کردیم که شما دیپلماسی اقتصادی را در متن بیاورید. چهره سفارتخانهها را اقتصادی کنید، این خیلی به نفع امنیت ملی و منافع ملی ماست. دقیق این مطلب را عرض میکنم. در جبهه داخل استانداران ما چه نقشی در اقتصاد ملی، در تولید ملی ما دارند؟ هیچ نقشی ندارند. چه کسی برای اینها نقش تعریف کرده است؟ خدمت وزیر جدید آقای وحیدی این نکات را عرض کردم که شما استاندارانی را انتخاب کنید که سهمی به اینها داده شود. وقتی سهم کلی را کنار هم میگذارید یک اقتصاد ملی و تولید ملی شود. خب این فضا و انتظاراتی است که از دولت جدید داریم. حرفهای فضایی و هپروتی نمیزنیم.
یک چیزی از شما میخواندم که اشاره میکردید ما یک میلیارد دلار آلومینیوم در سال وارد میکنیم.
پودر آلومینیوم وارد میکنیم.
بله، در صورتی که میشود با یک سرمایه گذاری در سراب نیاز خودمان را برطرف کنیم.
بله، وقتی اوضاع رها شود، شما در خانهای بعنوان پدر مدیریت نداشته باشید همه چیز بهم میریزد؛ در جامعه هم همینطور است. به سرمایه گذاران باید تفهیم کنیم که نیاز مردم و کشور چیست، چه چیزی منافع ملی ما را تامین میکند. اگر رها باشد فرد واردات را بهترین چیز میداند، درآمدهای بادآوردهای دارد؛ این مسئله هدایت شده نبود. مثلاً وقتی مجلس یازدهم شروع شد یک روز سراغ ایران خودرو دیزل رفتیم، ۷-۶ هزار پرسنل دارد، اما تعطیل بود! صحبت کردیم که چرا وضعیت اینچنین است. گفت با ما قرارداد تضمین خرید نمیبندند. چه کسی باید ببندد؟ سازمان همیاری وزارت کشور، شهرداریها و وزارت راه باید این را ببندند. خب ما سهمی دادیم و جلسات فشرده برگزار کردیم، آقای نیکزاد هم به ما کمک کرد و جلساتی را ایشان تدارک کرد. یکباره تماس گرفتند که مدیران ایران خودرو تشریف بیاورید و آثار کار را ببینید. شهردار تهران آقای حناچی، پیشقدم شد و قرارداد بست. گفت برای شهرداری را تحویل دادیم. رفتیم دیدیم اتوبوس، مینی بوس، ون، آمبولانس، کشنده کامیون و ... همه آنجا است. خیلی خوشحال شدیم. دو روز بعد متوجه آقای معاون اول وقت، در دولت قبلی، اعلام کرد برای واردات اتوبوس دست دوم در ستاد کرونا تصویب کردیم در سقف ۵۰۰ میلیون یورو وارد کنیم.
وقتی خودروهای دست دوم وارد میشود از نظر ما هیچ شناسنامهای ندارد. خدمات پس از فروش ندارد، قطعه هم ندارد. حالا چطور راننده بیچاره را در بیابان رها میکنید، بدون خدمات پس از فروش و قطعه! از این طرف زور داشتند به ایران خودرو که شما خدمات را قبول کنید. ایران خودرو گفت اگر بخواهم خدماتی قبول کنم قطعات بنز را شاید بتوانم تامین کنم، برای بقیه را ندارم، شما هم انواع و اقسام تریلی و کشنده و ... را با هم وارد کردید. از آقای جهانگیری در جلسهای در اتاق ایران توضیح خواستیم که چرا این کار را کردید؟ پول را از کجا میخواهید تامین کنید؟ گفت پول را از نفت تامین میکنیم. گفتم چرا زیرساختهای بخش دیزلی را با این پول درست کنید؟ اضافه هم میآید. بعد چرا اتوبوسها و خودروهای نو وارد نمیکنید؟ وقتی با یک کمپانی که آن را قبول دارید، با آن مراوده دارید بگوئید دستگاه نو بدهید و بعد از این تعداد هم شما این خط را داخل بیاورید و سالی ۳۰ درصد ساخت داخل کنیم و سه ساله، چهار ساله تمام کنیم. این ساخت داخل شود. بعد بازار ایران و منطقه دست ما باشد. چرا این کار را نمیکنید؟! واردات شیرینی خاصی برای عدهای دارد.
پاسخ آقای جهانگیری چه بود؟
هیچ پاسخی نداشت! چند روز بعد متوجه شدیم وزیر راه و شهرسازی آقای اسلامی که متاسفانه الان به انرژی اتمی رفت، گفته است سه هزار دستگاه کشنده دست دوم از رئیس جمهور مجوز میخواهم که وارد کنم و الان وارد شده و پشت خط است. قبل از این که بگوید وارد کرد و بعد گفت! شما اگر به این راننده خودروی نو بدهید این خدمت جامعه است یا ...؟ میدانید بخش حمل و نقل مستقیم به امنیت ملی ما متصل است. این باید به شرکتهای دانشبنیان وصل شوند و هر چه میخواهند برای اینها تامین میکنند، هر چه بخواهند میسازند.
تجربه این را در چند مورد داشتیم.
بله، چرا این کار را نمیکنیم؟ مگر میشود یک کشور در حوزه نانو، بیو، هوافضا، سلولهای بنیادی، انرژی هستهای و ... قلهها را فتح کند و در خودرو که ۴ چرخ روی زمین است، نتواند؟ این نقص در جای دیگر است.
نکات ویژهای را عنوان کردید. در مورد وزارت ارتباطات مطلبی که بارها رهبر انقلاب تاکید کردند شبکه ملی اطلاعات است که خیلی ضروری است. آیا در این زمینه صحبتی در کمیسیون شد؟
بله، طرح ما الان در زمینه شبکه ملی اطلاعات نهایی شده است. این طرح نهایی است و برای صحن دادیم.
چه زمانی در دستور قرار میگیرد؟
یک بحثهایی در مجلس داریم که دستور کارهایی از قبل رفت. ما خدمت دکتر قالیباف عنوان کردیم و الان کمیتهای تشکیل میشود و نائب رئیس مجلس این کار را میکند، یکی از مشکلاتی که در مجلس داریم آئیننامه مجلس است و دیگران هم گفتند و من هم عرض کردم که آئین نامه وحی منزل نیست و میتوانیم به تناسب نیاز کشور تغییر بدهیم.
زمانی که آقای رئیسی، رئیس قوه قضائیه بودند جلسه مشترکی داشتیم و ۳-۲ طرح اولویت دار داشتیم. به ایشان عرض کردیم طرحی داریم که چند بند دارد. بند اول این است که هیچ واحد صنعتی، تولیدی و خدمات وابسته پلمپ نشود. یعنی فردی تخلفی کرده و ان کارخانه چرا باید بسته شود؟ کارمندان و کارگران چه گناهی کرده اند؟ در این عقل هست؟ آقای رئیسی گفتند خیر! گفتم پس خواهش میکنم بسترسازی کنید. خط مجازات در کشور عوض شود. اگر کسی ولو مدیر متخلفی بود به او بگویید مجازات این است که دو کارخانه تاسیس کنید. ظرفیت را ۱۰۰ درصد اضافه کنید، ۱۰۰ شغل ایجاد کنید، ۲۰۰ شغل ایجاد کنید. این مجازات بهتر است یا این مدیر را به زندان بیندازیم و کارخانه تعطیل شود و در پی آن پرسنل، اقتصاد کشور و ... آسیب ببیند؟
این را آقای رئیسی قبول کرد؟
بله. واقعاً هم خوب عمل کردند. دو روز بعدش ایشان بخشنامه خیلی خوبی ابلاغ کرد. گفتم شما قضات نیاز به قانون دارید، اما فرهنگسازی باید شود. یک جاهایی که دست آنها باز کارخانه را تعطیل نکنند. الان نقص این است که در نوبت است. باید اولویتها را مشخص کنیم.
نمیتوانستید با فوریت بدهید؟
باید این کار را انجام بدهیم.
شرایط اقتصادی مهمترین مسئله است.
حتی من با شورای نگهبان صحبت کردم که اصل هشتاد و پنجی کنیم، ولی در مجلس مقاومتهایی است.
امسال را حضرت آقا سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزدایی ها» نامگذاری کردند یعنی دو مولفه اصلی برای تولید را ایشان ابلاغ کردند. برای این ابلاغ باید در همه چیز اولویت این باشد.
بله، شما در برنامه ها، برنامه ریزیها کمک کنید و ما هم مصمم هستیم. در بحث نظامات جامع که مطرح کردیم و برنامه ما و خود بنده است. وقتی نظام جامع تامین مالی نداشته باشیم، ندانیم وقتی پروژهای میآید و نیاز به تسهیلات دارد در چند بخش میتوانیم سرویسدهی کنیم و آن را کمک کنیم. فلش مالیات ما به چه سمتی است؟ آیا تقویت زیرساخت اقتصادی، تولید یا صنعت است؟ یا همینطور مالیاتی میگیریم و هزینه میکنیم؟ باید نظام جامع مالیاتی داشته باشیم. نظام جامع گمرکی و تعرفه داشته باشیم. تعرفه مرتب باید به نفع اقتصاد و تولید ملی بازی کند.
در بورس شاهد بودید یک حرکت شد، همه دعا میکنند پول سرگردان به بورس برود و به هدف بخورد و به جاهایی که مشکل دارد، بخورد و مشکلات را حل کند، مردم پولهای خودشان را در بورس ریختند و بعد رئیس جمهور قبلی مملکت حرفی زد و پشت همه را خالی کرد. یکباره بورس سقوط کرد. از نظر ما این اتفاقی و شیرخطی نیست. اینها نشان میدهد اقتصاد ما احتمالاً بازیگرانی در آن سوی آب دارد و از آنجا توسط مقامات داخلی هدایت میشود.
خب این خیلی پیچیده است. از این لحاظ که شما بعنوان رئیس کمیسیونی که کار اجرایی هم کرده اید، باید کار عملیاتی صورت بگیرد که ما شاهد چنین مسائلی نباشیم. لطمات زیادی در این زمینه خوردهایم. درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی صحبت کنم که نقل از آقای رزم حسینی است که بیان میکرد این مدت که ارز ۴۲۰۰ تومانی را حساب کردیم چند هزار میلیارد تومان رانت در این بوده است.
بله؛ رانت دارد. همین آقای رزم حسینی که اسم بردید، در ۳-۲ حوزه ورود کرد مثلاً قبل از عید سال گذشته با وزیر جهاد کشاورزی نشست و من هم توصیه کرده بودم، هم به وزیر قبلی ایشان و هم به ایشان توصیه کردم که شما مشغول گوشت و مرغ و تخم مرغ نشوید، شما معاون دارید و این مسائل را به معاونین بسپارید. از این معاونین مسئولیت بخواهید. یک مصوبهای از دولت بود و گفت ما نشسته ایم گوشت مرغ و تخم مرغ را به جهاد دادیم و دو وزیر با هم نشسته بودند و توافق کردند که این مسائل را به جهاد بسپارند، صورتجلسه کردند، من صبح با ایشان ملاقات داشتم و گفت این چنین شد و من هم تشویق کردم. اتفاقی شب با وزیر جهاد جلسهای نیم ساعته داشتم. گفتم این کاری که دو وزیر کردید کار خوبی بود. گفت کنسل شد! علت را پرسیدم گفت رئیس جمهور کنسل کرد. گفتم چیزی جایگزین شد؟ پیشنهادی داشتند؟ گفت خیر.
البته یک نکتهای هم بیان کنیم که جایگاه مجلس محفوظ است و در راس امور است و تلاشهایی که میکند دیده میشود، اما اولویتبندیهای دستورات یا اولویتبندیهای طرحها خیلی میتواند اثرگذار در جامعه باشد. امیدواری برای مردم ایجاد میکند. یک باره طرحی به نام صیانت از فضای مجازی میآید که چکشکاری هم نشده است. در مجموع بگوئیم طرح خوبی است، ولی چکش کاری نشده است، پیوست رسانهای برای آن نشده است و این هزینهای برای مجلس است.
این طرح متعلق به کمیسیون ما بود. رئیس کمیسیون فرهنگی گفت سال گذشته با رئیس مجلس صحبت شده و این کار ماست. من با ایشان صحبت کردم و گفت این حوزه کار ماست. ما یک ظرفی را ایجاد میکنیم و شما درباره محتوا و بخشی از محتوا که برای شماست کار میکنید. ایشان هم حرف من را تائید کرد. گفتم میخواهید دکل بزنید یا کار فنی کنید؟ گفت خیر. گفتم این کار ماست و این ظرف را ایجاد میکنیم، بخشی از محتوا برای شماست و اصلاً آنجا ورود نمیکنیم و شرایط این را نداریم. قبول کرد، ولی در کمیسیون فرهنگی عجله کردند و بستند و اینقدر هزینه به بار آمد.
یکسری از عکس العملها درست بود و یکسری از عکسالعملها هیاهو بود.
بله، درست است. میتوان گفت ۶۰ تا۷۰درصد این عکس العملها هیاهو بود.
بله.
نباید این بهانه به کسی داده شود.
اگر درست پیش میرفتیم این هزینه را نداشتیم. هر چیزی جای خود دارد. ولیکن من وقتی میگویم حتی بدون یک ریال بودجه دولتی میتوانیم کشور را اداره کنیم جدی صحبت میکنیم؛ این شدنی است. حتی سراغ داریم و متاسف هستیم که خبری به ما میرسد که مثلاً در دولت قبلی حتی تاجر امریکایی از نفت میخواهد و به او نمیدهند. تمام پرچمشان بالاست که تحریم هستیم و امریکا دشمن است و تحریم میکند، تاجر امریکایی نفت میخواهد به او نمیدهند.
میگوید چه تجهیزاتی میخواهید برای شما میآورم. من در نفت بوده ام. بعد از مجلس یازدهم که تشکیل شد جناب آقای زنگنه در جلسهای که دوستان اصرار کردند ما همدیگر را ببینیم، من به ایشان گفتم چرا نفت را نمیفروشید؟ گفت نمیتوانیم. گفتم به راحتی میتوانید، گفت نمیتوانیم. وقتی من پافشاری کردم گفت داریم کارهایی انجام میدهیم. اولین سفر خارجی آقای روحانی در دوره اولش به عمان بود. شاه آن زمان عمان که الان مرحوم شد، به آقای روحانی میگوید اینجا مخازن بزنید و ما هم داریم، نفت را داخل این مخازن بریزید و بروید و نگرانی نداشته باشیم و ما نفت را میفروشیم. بعد از ۲۰-۱۵ روز هیئتی آمدند که معمولاً پیش من میآمدند و من آن زمان نفت بودم. گفتند ما آمدیم و باید چه کار کنیم؟ میخواهیم مخازن را ایجاد کنیم. یکی ایرانی و دیگری خارجی بود. به یکی از مدیران نزدیک آقای زنگنه زنگ زدم، گفتم آقایان آمده اند؛ خب الان چه شد؟
گفت آقای اکبری فراموش کنید! این خیلی مسخره است. گفتم فراموش کنم؟ گفتم رئیس جمهور به آن کشور رفته و به آنها قول داده، آنجا پروتکل امضا کرده است بعد به من میگویید فراموش کنم؟ اشخاصی آمدند و گفتند ما نفت میخواهیم و به ما نمیدهند. حرفهای تندی زدند و به من برخورد. من به مسئول بین الملل زنگ زدم و گفتم کجا هستید، گفت دفتر هستم و گفتم میخواهم خدمت شما برسم. ما رفتیم و اینها را با خود بردم. اینها گفتند نفت به ما نمیدهند. یک آقایی را صدا کرد و گفت من بعد فقط این آقا باشد. اسم ایشان را هم فراموش کردم. گفت فقط با ایشان صحبت کنید و با بقیه کار ندارید. آنها به اتاقی رفتند تا مذاکره کنند. در آنجا جلسه پرسیدند نفت برای کجا میخواهید؟ گفت نمیتوانیم بیان کنیم، چون بحث رقابت و حسادت مطرح است، ولی یکی را بیان میکنم، که ما برای ۸ پالایشگاه نفت میخواهیم، یکی از اینها را گفت. بعد از یک هفته آمدم و پیگیری کردم. گفت فردای روزی که همان یکی که اسم بردیم دلالها به آنجا زنگ زدند و گفتند نفت میخواهید چرا به ما نگفتید. چرا از طریق این آقایان اقدام کردید؟ خیلی زمان نیاز است تا این مسائل را عنوان کنیم. اینها قابل لمس است. نفت را براحتی میتوانیم بفروشیم. وقتی در جبهه داخل، در حوزه اقتصاد، صنعت، تولید، نفت، پتروشیمی و ... دست بالا را ببرید قبل از این که آنها حمله کنند، بعد آنجا بنشینید و مذاکره کنید این مذاکره تا قیامت هم نتیجه ندارد.
برخی مطالب واقعا دردناک است و امیدوارم از این تجربیات استفاده شود و با این نیتهای خالصی که وجود دارد و امیدواریم بماند، بتوانیم در این مسیر مشکلات مردم را حل کنیم.
الان همین قرارداد تضمین خرید برای شما ساده است یا خیر؟ شهرداریهای ما نیاز به اتوبوس دارند، با خودروسازیها قرارداد ببندند. قرارداد تضمین خرید برای یک مدیر و یک وزیر و یک شهردار چه هزینهای دارد؟ هیچی! جز اینکه او تکلیف خودش را میداند. او وقتی بداند برای ۸ سال یا ۱۰ سال قرارداد دارد، خط مجهز را میآورد، تقویت مسیر میکند، به روز میکند، بر اساس سلیقه مصرف کننده کار میکند. فقط مطمئن باشد که ۱۰ سال آینده قرارداد دارد. چرا نباید این قرارداد را ببندیم؟ چرا وزارت راه و شهرسازی برای خودروهای سنگین با این شرکتها قرارداد نبندد؟ چرا وزارت کشور و سازمان همیاری با اینها قرارداد نمیبندد؟ چرا شهرداریها قرارداد نمیبندند؟
نکته دیگر این است که من یک روزی به شهاب خودرو رفته بودم، دیدم یک اتوبوسی خیلی تمیز آنجا بود. گفت ما این را نوسازی کردیم. با تریلر از شهرداری همدان اینجا آوردند. میگفت با یک ششم قیمت این اتوبوس را نو کردیم. این همه اتوبوسهای قراضه است، اگر بتوانیم با یک ششم و یک چهارم و یک سوم قیمت نو کنیم چرا نکنیم؟ این چه میزان اشتغال ایجاد میکند؟ چقدر به نفع گردش اقتصاد ماست؟ چقدر به نفع تقویت اقتصاد ماست؟ این غفلتهایی است که انجام شده است. امید ما این است که این دولت مستقر شد کارها را پیگیری کند. بنده قول میدهم هیچ حرفی نمیزنم که ندانم اجرای آن چطور است.
درباره شبکه ملی اطلاعات هم گفتید، عزم آقای زارع پور در این خصوص وجود دارد؟
ایشان قول داد و در جلسات کمیسیون و غیرکمیسیونی که با ایشان داشتیم، ایشان را با انگیزه و دانا دیدم. هم علم و هم انگیزه دارد و نیاز به کمک دارد. این انگیزه داشتن مهم است. وزیر محترم قبلی رفته بود در میادین دیگری بازی میکرد، در میادین تخصصی نبود. در اختلافات سیاسی و اینها کار میکرد. او هم از این اتفاق آسیب دید، ولی آقای زارع پور به نظرم موفق میشود و ما هم ایشان را کمک میکنیم. اراده و علم این را دارد، انگیزه خیلی خوبی دارد و میتواند خیلی خوب موفق شود.
ان شاالله در این مسیر پیش بروید. دورانی است که میشود کارهای بزرگی کرد و مردم هم خیلی امیدوارند.
احسنت. ما هم چنین باوری داریم. کمک میکنیم که کار بزرگ انجام شود.
(بخش دوم برنامه)
متولد ۱۳۳۲ در قائمشهر هستید.
طبق فرموده مادر متولد ۳۶ هستم، ولی شناسنامه سال ۳۲ است.
پدر چه کاره بودند؟
کشاورز بودند. پدر من ابتدا کارمند راه آهن بود و بعد رها کرد.
چه کشاورزی میکردند؟
برنج کاری میکردند.
مادر هم خانهدار بود؟
بله.
چند خواهر و برادر هستید؟
ما ۷ برادر و دو خواهر هستیم.
چه سالی ازدواج کردید؟
سال ۵۸
چطور با حاج خانم آشنا شدید؟
رئیس دبیرستان در شهر ما بودندف اشخاصی را سپرده بودیم که اگر کسی را میشناسید معرفی کنید. اشخاصی را معرفی رکردند و با ایشان منجر به ازدواج شد.
مهریه چقدر است؟
مهریه ۱۴ تا سکه رایج روز؛ منظورم طلا نیست.
خطبه عقد را چه کسی خواند؟
مرحوم آیت الله روحانی، نماینده ولی فقیه استان مازندران خطبه را خواندند.
چند فرزند دارید؟
۵ فرزند دارم.
چه میکنند و چه تحصیلی داشته اند؟
آقا سجاد پسر بزرگ من است و ایشان تا مقطع فوق لیسانس میخواند و الان حقوق میخواند، کار آزاد دارد. بچههای من برخلاف من که ته کارمندی هستم آنها خیلی دنبال شغل کارمندی نرفتند. شاید هم سختیهای کار من را دیدند.
حاج خانم هنوز فعالیت اجتماعی دارند؟
ایشان دبیر شدند، بازنشسته شدند. فعالیت اجتماعی ندارند و الان خانه هستند و به ما کمک میکنند.
شما چقدر به ایشان کمک میکنید؟
ما گاهی ظرف میشوییم و کار دیگری بلد نیستم.
غذا درست نمیکنید؟
بلد نیستم.
تفریح آقای اکبری چیست؟
تقریباً تفریحی نداریم. گاهی که فرصتی است بچهها را سوار میکنم و تا مرقد امام و شاه عبدالعظیم و زیارتی میکنیم. اگر شرایط مساعد باشد مشهد میرویم. قبلاً فرصت بهتر بود و چند باری کربلا رفتیم.
اهل ورزش نیستید؟
ورزش اصلی و رسمی من ژیمناستیک بود. چون شاگرد ممتاز بودم و در رشته ریاضی درس میخواندم، درسخوان بودم، حرفهای وارد ورزش نمیرفتم. خیلی خوب والیبال بازی میکردم، خیلی خوب بودم، ولی حرفهای کار نکردم، چون محور اصلی برای من درس بود.
اهل سینما، تلویزیون، سریال هستید؟
سینما اصلاً نمیروم. سریال هم وقت نمیکنم تماشا کنم. سریال گاندو را یکی در میان نگاه میکنم.
سریال گاندو چطور است؟
خیلی خوب است. ما در بخش صنعت، تولید و معدن که بیان کردم استعدادهایی داریم در بخش تولید فیلم و هنر نیز استعدادهای برجستهای داریم منتهی باید سرمایه گذاری شود.
اهل فوتبال هستید؟
در نوجوانی فوتبال بازی میکردم.
قرمز یا آبی؟
من خیلی در قید این نبودم. فوتبال وقتی تیم ملی میرود حساس میشوم و مسابقات را تماشا میکنم.
روی نساجی هم حساسیتی ندارید؟
حالا نساجی برای شهر ما بود و خوب بود. نساجی هم مظلوم واقع شد، چرا که باید کارخانجات آن باشد که اینها را حمایت کند.
بهترین رفیق شما در مجلس چه کسی است؟
دوستی که پیگیر کارها بخوبی است من آقای دکتر دهنوی را میتوانم نام ببرم. ایشان عضو هیئت رئیسه مجلس هستند و عضو کمیسیون صنایع است و بسیار باانگیزه است. دوست جدیدی است، ولی دوست بسیار بامرامی است.
فعالیت قبل از انقلاب داشتید؟ دستگیر شدید؟
بله. من چند بار موقت دستگیر شدم، اما زندان نرفتم.
نخستین مسئولیت شما بعد از زندان فرمانداری سوادکوه بود؟
نخیر. دادستان انقلاب قائمشهر بودم و بعد فرماندار سوادکوه شدم و اینجا استخدام نشدم. بعد زمانی که فرماندار بودم روزنامه فرم پر کردم تا وزارت خارجه بروم. ۸ ماه بعد من را خواستند و گفتند روز جمعه امتحان دارید. امتحان شبیه کنکور، ۵ ساعته از ما گرفتند و در آنجا ممتاز شدم. وقتی مصاحبه کردند زیر برگه من همانجا نوشتند اعزام به دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو که آن زمان سرقفلی داشت و در بدنه وزارت خارجه و شاید الان هم دارد. زیر برگه مصاحبه من آن زمان این را نوشتند.
در ۶ فروردین سال ۶۲ در وزارت خارجه مشغول شدم و در وزارت خارجه هم اذیت میشدیم. نمیدانم میتوانم اسم ببرم یا خیر. من در اداره کل سازمانهای بین المللی بودم، مدیر کل آن آقای محمدجعفر محلاتی بود که بعداً دستگیر شد. ایشان اذیت میکرد و رفتارهای غیرمعقول و غیرمتعارف داشت. برخوردهای او مشخص بود جهت دهی دارد. آقای جعفر محلاتی، سیروس ناصری، آقای ظریف بود، آقای ظریف را کمتر در تهران دیدم، ایشان بیشتر نیویورک بود ولذا وقتی آقای ظریف درباره سیاست خارجه و ماموریت هایش صحبت میکرد، البته من اعتقاد داشتم دیپلماسی در زمان آقای ظریف نداشتیم.
زمان دادگاه انقلاب قائمشهر چند نفر را محاکمه کردید؟
زمان ما زمان محاکمه نبود. در زمان ما محاکمه بعد از انقلاب تمام شده بود. ما در مقطعی بودیم که اصلاً محاکمه نداشتیم به این علت که زمان درگیریهای خیابانی منافقین بود. هنوز دست به اسلحه نبرده بودند که با آنها برخورد شود. همان زمان که جوان بودیم وقتی حضرت امام فرمودند منافقین آمریکایی هستند، برای ما خیلی جالب بود، چون شعار مرگ بر امریکا را برای خودشان مصادره کردند.
از ژنو، خاطره و یا ناگفتهای ندارید؟
احساس در آن زمان این بود که ما خیلی بصورت منظم در عرصههای بین المللی حضور نداریم. آن زمان اوایل انقلاب قدری این طبیعی بود، ولی بعدها که محمدجعفر محلاتی دستگیر شد ... او رشد کرد و بعد نماینده دائمی ایران در سازمان ملل شد. بعد، من این زمان وزارت خارجه نبودم. من به این شخصیت اعتراض کردم و گفتم از وزارت خارجه میروم. آن روز که اخبار اعلام شد که جلسه ستاد جنگ در استان داشتیم، من گفتم ایشان خائن هستند و خیانت به کشور میکند. وقتی زمان گذشت و صلح شد و مذاکرات ژنو پیش آمد، ایشان نفر اصلی بود، در آنجا دستگاههای نظارتی ما متوجه میشوند ایشان اطلاعاتی که از ما میگیرد به امریکا میدهد و امریکا بخشی را به عراق میدهد و بقیه را برای خود نگه میدارد.
جبهه هم رفته اید؟
بله. من در جبهه مسئول ستاد جنگ بودم و نمیگذاشتند بروم، ولی ۶ ماه رفتم.
اگر بخواهیم نگاهی به انتخاباتها داشته باشیم، انتخابات بعد از رهبری حضرت آقا به آقای هاشمی رای دادید؟
آن زمان همه به ایشان رای دادند.
دوره دوم هم به آقای هاشمی رای دادید؟
بله. جامعه با ایشان بود. حرفهایی که درباره هاشمی میزنند، از آقای هاشمی ما هیچ رانتی ندیدم و نه مقامی بهرهمند شدیم، این حرفها الان جالب نیست، چون ایشان مرحوم شدند. من بعداً از طریق آقای شمسایی و رفقا جویا شدم، من را به دفتر آقای هاشمی دعوت کردند و کار کردم.
در دوره ریاست جمهوری ایشان بود؟
بله. آخر سال ۷۴ بود که من انتخاب شدم و در سال ۷۵ رسماً نماینده مجلس پنجم شدم.
چه کسی شما را برای مجلس پنجم تشویق کرد؟ با چه کسی مشورت کردید و چطور به مجلس رفتید؟
تشویق نبود، یکسری از نیروهای اصلی شهر بچههای رزمنده و معلمین فعال و سیاسیون از من دعوت کردند و قبول نمیکردم. خیلی اصرار کردند، چون من ذاتاً آن زمان کار اجرایی دوست داشتم. حضرت آقا سال ۷۶ بیان کردند که هیچ کسی برای من هاشمی نمیشود. دیدم برخی از گروههای بیظرفیت از این امر سوءاستفاده میکنند و در انتخابات مجلس یازدهم خیلی ما را به همین نام تخریب کردند، تخریب روانی و غیراخلاقی بود.
سال ۷۶ به آقای خاتمی یا آقای ناطق رای دادید؟
من به آقای خاتمی رای ندادم، به آقای ناطق رای دادم. شاخص بودند و مشخص بود.
برای ایشان کار هم میکردید؟
بله. کار کردم. آن زمان آقای ناطق مثلا ولایی بود و آقای خاتمی اصلاحطلب بود.
فکر میکردید آقای ناطق رای نیاورد؟
ما در کوران کار دیدیم کارهای زمین است و عدهای خاطرجمع شدند، تکیه آقای ناطق به همین مجموعه مدیرانی بود که در کار حضور داشتند، یعنی به جامعه و جوانان باید بیشتر تکیه میکرد که نشد.
آقای خاتمی را چطور دیدید؟
آقای خاتمی که انتخاب شد در مجلس پنجم نماینده بودم، ما منطقی داریم که هر سلیقهای از دولت که سرکار است، بالاخرهدو دولت نداریم بلکه یکی است، باید در جهت حمایت از مردم کاری کنیم که دولت تقویت شود و موفق شود. این منطق و تز ماست. همراهی سیاسی و جناحی با خیلیها ندارم. سعی کردیم ایشان را کمک کنیم و ایشان هم در دوره اول خوب بود، اواسط دوره اول یکسری تندروهای اصلاحطلب با ایشان دست به یقه شدند و در دوره دوم کارهای دیگری کردند.
در مجلس پنجم همه کابینه آقای خاتمی رای آورد.
فکر میکنم اینطور بود
کسی در اولین کابینه آقای خاتمی نیفتاد.
به یاد ندارم.
اصل ماجرا، استیضاح آقای مهاجرانی بود.
بله. استیضاح آقای مهاجرانی شروع شده بود. آقای عبدالله نوری که وزیر کشور بود خیلی شلوغ میکرد و به هر حال کارهای ایشان استاندارد نبود. حضوری هم به او گفته بودیم، چون وزیر کشور بود. آقای مهاجرانی هم علی رغم ادعای خود خیلی عاقل نبود. من با ایشان صحبت کردم که این کارها را میکنید به چه علت است؟ وقت خودت و مملکت را تلف نکن، خودت را فدای این جریانات نکن. اصل و محور را کار قرار دهید. این مطالب را که عنوان کردم ۲۰-۱۵ دقیقه زمان برد، این که گفتم خودت را فدای جریانات نکن ایشان گفت من نمیدانستم این کار من فداکاری است. گفتم خب من صحبتی با شما ندارم.
در سال ۸۴ به آقای احمدی نژاد رای دادید؟
مرحله اول به آقای هاشمی رای دادم.
مرحله دوم چطور؟
فکر میکنم به آقای احمدی نژاد رای دادم. الان دقیق به خاطر ندارم.
به نظر شما ۸ سال آقای احمدی نژاد چطور بود؟
شخصیت آقای احمدی نژاد را قبول داشتم. در سمتهایی که ایشان بود مثلاً شهردار تهران شد و مقالات در روزنامه مینوشت شخصیت ایشان را قبول داشتم هر چند شناختی روی ایشان نداشتم. ایشان هم وقتی رئیس جمهور شد، رفقای ایشان از من دعوت کردند و من مدیر سازمان صنایع و معادن استان تهران شدم. آنجا هم خیلی خوب کار کردم و آثار این فعالیتها هنوز وجود دارد.
سال ۸۸ چطور؟ در آنجا هم به آقای احمدی نژاد رای دادید؟
بله، در فتنه ۸۸ پنج شبانه روز بیدار بودم. پشت فرمان بودم. ۳-۲ نفر از رفقا همراه من بودند و شب تا صبح بیدار در خیابانهای تهران بودم. در واقع در دفاع از ولایت، انقلاب، نظام کار میکردیم. بچههای من نیز همینطور بودند. خیلی خوب در حوزه بسیج کمک میکردند.
فکر میکنید آقای رئیسی سال ۹۶ با سال ۱۴۰۰ تفاوتی کرد؟
من تفاوتی نمیبینم و قدری تجربه ایشان بیشتر شده و الان شروع کار است. شروع کار همین که اولین اولویت را بین مردم خوزستان قرار میدهد، این امید را در مردم ایجاد میکند و وقتی طرف بخواهد کار کند خدا هم کمک میکند.
در انتخابات مجلس یازدهم برخی با شما بیاخلاقی کردند و مسائلی را مطرح کردند؛ شما بیشتر سکوت کردید.
بله. برادری که ۴ سال نماینده بود، با هم بودیم، به ما تاخته بود. مهدی ما تماس گرفت و گفت این کسی که تخریب میکنید پدر من است. آن آقا گفته بود من اکبری را نمیشناسم؛ ما را تالار پشتی صدا میکردند بخاطر پسوندی که داشتیم. من ایشان را در مجلس دیدم.
چه زمانی بود؟
نماینده شدیم. اوایل مجلس یازدهم بود. من ایشان را در مجلس دیدم و ماسک را برداشتم و گفتم سلام، من عزتالله اکبری تالارپشتی هستم. من را شناختید؟ گفت ارادت دارم. گفتم کجا ارادت دارید؟ شما یک فرصت داشتید و این میزان من را تخریب کردید. گفت من ایراد به شما نداشتم بلکه ایراد به این داشتم که تیم را چرا اینطور انتخاب کردند. گفتم در آن من نقشی نداشتم چه کسانی در لیست باشند. گفتم همه را رها کردید و به من چسبیدید؟ گفت اینکه طرف در تراز تهران باشد را حرف داشتیم. گفتم شما نماینده تهران بودید در تراز تهران بودید و الان هستید؟
عذر خواهی نکردند؟
نخیر. عذرخواهی کجا بود؟!
مجلس یازدهم را چطور دیدید و نقاط قوت و ضعف چطور بود؟
مجلس یازدهم در کلیت امر یک مجلس انقلابی و باانگیزه است و خوب میشود کار کند منتهی یکسری موانع وجود دارد. بحث اولویتها که هیئت رئیسه و آقای قالیباف به این میپردازند که اولویتهای جامعه را در نوبت جلو قرار دهیم و قانون را وضع کنیم و نیاز جامعه را برطرف کنیم.یا همین بحث طرح صیانت که عنوان کردیم نظر ما این بود که با توجه به استقرار دولت جدید، که آقای رئیسی انتخاب شده بود، اجازه دهیم دولت مستقر شود و لایحه بدهد و بگوید نیاز من این است. ولی به هر حال حق قانونی مجلس است که میتواند طرح بدهد.
فکر میکنید مجلس یازدهم در مسیر پختهتر شدن و بهتر شدن و پیشرفت است؟
بله. مجلس، انقلابی و کارآمد است. الان دولتی که روی کار آمد این کمک میکند.
برخی میگویند الان ماه عسل دولت و مجلس است. ممکن است در ادامه به اختلاف بخورند. پیشبینی شما چیست؟
واقعیت این است که ممکن است چنین شود، ولی من به اختلافات جدی فکر نمیکنم که اتفاق افتد.
خیلی لطف کردید. ان شاالله موفق باشید. من خداحافظی میکنم و آخر برنامه را به مهمان ارجمند میسپارم که با دست خط خود یادگاری برای ما بنویسند.
«بسم الله الرحمن الرحیم.
حضور بنده در این برنامه مصادف است با هفته دولت و استقرار دولت جناب آقای آیت الله رئیسی.
درود بر شهدای دولت و شهید رجائی و شهید باهنر و آرزوی موفقیت برای دولت انقلابی جناب آقای رئیسی داریم.
تقارن حضور اینجانب در برنامه دست خط با هفته دولت، استقرار دولت انقلابی را به فال نیک میگیریم و از جناب آقای رنجبران و تیم همکار ایشان که زحمت زیادی را متقبل شده اند، سپاسگزاریم.
ان شاالله این برنامهها برای ملت بزرگ ایران مفید باشد. در پایان درود بر امام راحل و همه شهدا و شهید بزرگوار سردار دلها، حاج قاسم عزیز، میفرستیم و آرزوی تندستی و سلامتی برای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای و موفقیت ایشان در مصاف با استکبار جهانی را از خدا و آقا امام زمان طلب مینماییم».