arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۷۸۲۸
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۸ - ۲۴ شهريور ۱۴۰۰
فارن پالیسی:

چرا پیروزی طالبان به معنای پیروزی القاعده است؟

بیست سال پس از ویرانگرترین حملات تروریستی در خاک آمریکا، خروج آمریکا از افغانستان و تصرف فوری این کشور توسط طالبان به معنی بزرگترین تقویت القاعده و جنبش های بنیادگرایانه جهانی از زمان ۱۱ سپتامبر تا کنون است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ریتا کاتز در فارن پالیسی نوشت: بیست سال پس از ویرانگرترین حملات تروریستی در خاک آمریکا، خروج آمریکا از افغانستان و تصرف فوری این کشور توسط طالبان به معنی بزرگترین تقویت القاعده و جنبش های بنیادگرایانه جهانی از زمان ۱۱ سپتامبر تا کنون است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: شکی نیست که پیروزی‌های طالبان چیزی است که جشن جامعه القاعده در سالروز ۱۱ سپتامبر امسال را بسیار شدیدتر از سال‌های گذشته کرده است. القاعده، همراه با حامیان خود و گروه‌های رسانه‌ای همسویش محتوا‌های متنوعی را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته است. سخنرانی‌های رهبران و پوستر‌هایی در فضای مجازی منتشر شده اند و هشتک‌های تعیین شده مرتبط با این گروه نیز در شبکه‌های اجتماعی مشاهده می‌شوند. همچنین کانال‌هایی را می‌بینیم که به ۱۱ سپتامبر اختصاص یافته اند. یکی از گروه‌های رسانه‌ای وابسته به القاعده حتی یک فیلم مستند تهیه کرده است که در آن در کمال تعجب از ویدئو‌های طالبان استفاده شده است. القاعده مرکزی و وابستگان آن، علمای همسو و گروه‌های رسانه‌های اجتماعی اشت، همگی شادی خود را ابراز کرده و احساس پیروزی مشترکی دارند. این در حالی است که القاعده در شبه جزیره عربستان فتح طالبان را آغاز تحولی محوری نامید. شاخه‌های القاعده در شمال آفریقا و شاخه‌های مستقر در منطقه ساحل به طور مشترک تلاش کرده اند به اثبات این موضوع بپردازند که جهاد تنها راه رسیدن به پیروزی است. تعداد زیادی از گروه‌های رسانه‌های اجتماعی جدید ظهور کرده که فقط به این تحولات اختصاص داده شده اند. در همین حال، تروریست‌ها در سراسر جهان در مورد مهاجرت جهادی جدید به افغانستان فکر می‌کنند و مدعی هستند که این کشور اکنون بدون شک مرکز جهاد جهانی است.

دو دهه است که طالبان از تسلیم اسامه بن لادن به ایالات متحده امتناع کرده است و این گروه اکنون با شرایط توافقنامه دوحه موافقت کرده که طبق آن نباید اجازه دهد القاعده از خاک افغانستان علیه ایالات متحده استفاده کند. آیا طالبان با میزبانی گروهی که دقیقاً می‌خواهد همین کار را انجام دهد، قدرت جدید خود را به خطر می‌اندازد؟

درست است که طالبان مانند سال ۲۰۰۱ نیستند. آن‌ها از نظر نظامی بسیار قدرتمندتر هستند و پس از تصرف افغانستان با رهبران منطقه ارتباط برقرار کرده و خود را به جامعه بین المللی متصل کرده اند. آن‌ها حتی با دقت یک کمپین روابط عمومی جهانی طراحی کرده اند که شامل کنفرانس‌های مطبوعاتی، وعده‌های مدنی، حضور گسترده آنلاین و مقالاتی که رفتار‌های خوب با زنان را وعده می‌دهد، است.

با این حال، فعالیت طالبان و همچنین القاعده در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که آن‌ها قصد قطع روابط با شریک دیرینه خود را ندارند. طالبان چند چهره دارد. جنبه مدنی آن به جامعه بین المللی نشان داده می‌شود و طرف دیگری دارد که اهمیت زیادی برای مخاطبان این گروه دارد و آن چهره‌ی این گروه در قالب جهادگران متحد و حامیان اسلامگرای افراطی است. هنگامی که خروج آمریکا از افغانستان آغاز شد، طالبان تمام تلاشش را کرد که چهره‌ی دوم خود را پنهان کند.

در ۳۱ آگوست، در آخرین ساعات خروج آمریکا، طالبان شماره جدیدی از نشریه عربستانی خود به نام الصعود را منتشر کرد. در این نشریه طالبان با اتهاماتی که از سوی دشمن منطقه‌ای خود یعنی داعش مطرح می‌شود، مبنی بر اینکه طالبان به دلیل توافق دوحه به مامور ایالات متحده تبدیل شده است، مخالفت کرد.

طالبان بدون هیچ ابهامی به خوانندگان اطمینان داد: طالبان امروز با طالبان دیروز هیچ تفاوتی ندارد، با همان ایدئولوژی که از سال ۱۹۹۶ بر عهده گرفت به کارش ادامه می‌دهد و هر کس غیر این را بگوید یا تلاش کند طالبان را با تصویری متفاوت عرضه کند، منحرف است.

از ۱۱ سپتامبر تا به امروز، طالبان یک بازی بلاغی تناقض آمیز داشته است. از طرفی حملات ۱۱ سپتامبر را پذیرفته، اما ادعا می‌کند هیچ مدرکی وجود ندارد که این حملات را به بن لادن نسبت دهیم.

داعش مدتهاست که طالبان را به عنوان یک سازمان مرتد در نظر می‌گیرد، به این امید که اعضای ناراضی را به صفوف خود بکشاند. با این وجود، تا زمان خروج کامل ایالات متحده از افغانستان طالبان هرگز این اتهامات را تا این حد به صورت برجسته نپذیرفته است.

در تاریخ ۱ سپتامبر، یک روز پس از آنکه ارتش ایالات متحده آخرین سربازان خود را به وطن بازگرداند، طالبان سومین قسمت از مجموعه ویدئویی نیرو‌های پیروز خود را از طریق تلویزیون دولتی افغانستان قبل از پخش آنلاین آن پخش کرد. این تنها یکی از سرنخ‌های اخیر در مورد وضعیت این گروه بود.

در این ویدیو طالبان تلاش کرد خود را از حملات ۱۱ سپتامبر دور کند، در حالی که این حملات را نتیجه سیاست تجاوزگری ایالات متحده علیه جهان اسلام اعلام کرد. طالبان همچنین از افغان‌ها خواست در هر لحظه برای دفاع از استقلال، سرزمین و نظام اسلامی حاضر باشند.

این نوع پیام‌ها چیز جدیدی نیست. از یازده سپتامبر تا به امروز، طالبان یک بازی شامل لفاظی‌های متناقض را به اجرا گذاشته است. طالبان در یک ویدیو در ژوئیه ۲۰۱۹ به زبان پشتو به توصیف ۱۱ سپتامبر به عنوان یک سیلی سنگین به چهره شهروندان آمریکایی پرداخت و این رویداد‌ها را نتیجه سیاست‌های مداخله جویانه آن‌ها و نه اقدامات خودشان توصیف کرد.

حال سوال این است، اگر طالبان همانی هست که ادعایش را دارد، القاعده دقیقاً باید از آن چه انتظاری داشته باشد؟ اغلب تصدیق می‌شود که القاعده به طالبان وفادار است. با این حال، نمی‌توان فهمید که این تعهد تا چه اندازه است. آنچه مشخص است اینکه تعهد القاعده به طالبان بیش از یک حرکت صرف اتحادگونه است. این یک رابطه مقدس است که به ندرت لغو می‌شود. رابطه‌ای که تا الان ادامه داشته است.

اسامه بن لادن در دهه ۱۹۹۰ با ملا عمر رهبر وقت طالبان بیعت کرد. در سال ۲۰۱۶، در پی کشته شدن ملا منصور، رئیس گروه طالبان، القاعده ویدئویی ۱۴ دقیقه‌ای منتشر کرد که در آن ایمن الظواهری، رهبر این گروه بار دیگر با طالبان و رهبر جدیدش یعنی هبت الله آخوندزاده بیعت کرد. القاعده حکومت آخوندزاده را در بالاترین درجه قرار می‌دهد، این از جهاتی شبیه اعتباری است که داعش به ابوبکر البغدادی و ابو ابراهیم الهاشمی القرشی خلیفه‌های خود داده است.

ظواهری که از طرف القاعده مرکزی و وابستگان آن در سومالی، یمن، شمال آفریقا و فراتر از آن صحبت می‌کرد، اظهار داشت: من به عنوان امیر القاعده با شما دوباره بیعت و روش شیخ اسامه را تجدید می‌کنم. خداوند او را بیامرزد که از امت اسلامی می‌خواست از طالبان حمایت کرده و با آن بیعت کند. ظواهری به آخوندزاده که وی را امیرمومنان خطاب می‌کند، می‌گوید: ما برای ایجاد خلافت به روش نبوی بیعت می‌کنیم. ما سربازان و حامیان شما و یک لشگر در میان لشگریان شما هستیم؛ بنابراین وقتی آخوندزاده بر اماراتی حکومت می‌کند، القاعده آن را به رسمیت می‌شناسد و تسلیم اقتدار آن می‌شود. به همین دلیل است که القاعده و جامعه جهانی جهادی از طالبان به این عنوان یاد نمی‌کنند بلکه از طالبان به عنوان "امارت اسلامی افغانستان" نام می‌برند. با توجه به تمامی آنچه در بالا گفته شد می‌توان این طور نتیجه گرفت که پیروزی طالبان در افغانستان به معنی پیروزی القاعده است و این ادعایی گزاف نیست.

نظرات بینندگان