arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۸۳۱۴
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۲۲ - ۲۷ شهريور ۱۴۰۰

نماینده حزب الله در تهران: اوباما دو گزارش علیه حزب‌الله را منتشر نکرد تا ایران ناراحت نشود

عبدالله صفی الدین، نماینده حزب الله لبنان در ایران، گفت:زمان اوباما از بس فشار اسرائیلی‌ها بود، کمیته‌ای به نام کاساندرا ۱ و کاسندرا ۲ تشکیل دادند. کمیته‌هایی از قسمت‌های مختلف اطلاعات آمریکا از جمله CIA، FBI، خزانه آمریکا و ... تشکیل دادند و نوشتند که فلان فعالیت‌های حزب الله پولشویی هستند و فلانی مسئول قاچاق مواد مخدر است. بعد گزارش را به اوباما فرستادند؛ هیچ چیزی عملی نشد. زمانی فاش شد که آقای ترامپ آمد. وقتی که ترامپ آمد قسمت مبارزه با حزب الله و مقاومت این گزارش‌ها را منتشر کردند. بعد خود مسئول این گزارش‌ها به تبلیغات آمد و اعلام کرد ما دو گزارش به اوباما دادیم، اما اوباما منتشر نکرد تا ایران ناراحت نشود و ما در دادگاه فدرال آمریکا از اوباما شکایت کردیم؛ چون ایشان به علت کسب رضایت ایران این گزارش را فاش نکرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جماران: عبدالله صفی الدین، نماینده حزب الله لبنان در ایران،گفت: من به عنوان شاهد این ارتباط درازمدت بین حزب الله و جمهوری اسلامی ایران می گویم که هیچ روزی و در هیچ مقطع سیاسی، دوستان در جمهوری اسلامی هیچ درخواستی نداشتند که یک کاری به نفع ایران در لبنان انجام بدهیم و انصافا جمهوری اسلامی در مسائل داخلی لبنان و حتی مسائل مربوط به مقاومت هیچ دخالتی نکرده اند. همیشه آنها از فرهنگ مقاومت و برنامه مقاومت حمایت می کردند. هرچه ما از ایران درخواست می کردیم هیچ کس دریغ نکرد و حمایت کرد.

مشروح گفت و گوی با عبدالله صفی الدین را در ادامه می خوانید:

آقای صفی الدین! لطفا برای مخاطبان ما خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه سالی به عنوان نماینده حزب الله لبنان به ایران تشریف آورده اید و مسئولیت دارید.

بنده عبدالله صفی الدین هستم. از 32 سال قبل(1989) برای پیگیری کار حزب الله لبنان در ایران به تهران آمده ام و تا حالا هستم.

 

از ابتدا مسئولیت نمایندگی را بر عهده داشتید؟

بله. قبلا اینجا دفتر نداشتیم، وقتی که من آمدم دفتر باز کردیم و شروع کردیم.

 

در ملاقات هایی که شورای رهبری حزب الله با حضرت امام داشته اند هم حضور داشته اید؟

متأسفانه نه؛ اما بارها خدمت امام رسیده ایم.

 

اولین ملاقاتی که بعد از پیروزی انقلاب داشتید با کدام یک از مسئولین ایرانی بود؟

آن زمان بیشتر ملاقات های ما با دوستان سپاه و وزارت خارجه بود.

 

آن موقع نیروی قدس هم به تازگی تشکیل شده بود.

بله؛ بودند. نیروی قدس سپاه در کنار ما است.

 

آن زمان هماهنگی های شما با مسئولین جمهوری اسلامی ایران فقط از طریق سپاه بود یا وزارت خارجه و بقیه نهادها هم بودند؟

هر دو؛ بالأخره متصدی کار حزب الله برای تربیت نیرو، ساماندهی و ایجاد تشکیلات نظامی و مقاوتی حزب الله دوستان عزیزمان در سپاه بودند و در مسائل دیگر ارتباط ما با وزارت خارجه بود.

 

اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری حضرت امام، الگوی حزب الله لبنان

در خصوص ابعاد مختلف رابطه جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان در افکار عمومی سؤالات زیادی هست. می شود این بحث را برای ما باز کنید که در چه ابعادی حزب الله و جمهوری اسلامی با هم ارتباط دارند؟

اولا می شود گفت که حزب الله لبنان اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری حضرت امام را به عنوان الگو گرفت. بالأخره اولین تجربه حاکمیت اسلام است و از لحاظ اعتقادات، تفکر و منش سیاسی به روشی که امام تبیین کرد اعتقاد داریم. ارتباط ما با جمهوری اسلامی برای گرفتن این الگو است و در مواضعی که مناسب منطقه ما است تلاش کرده و می کنیم که این الگو را به جامعه منتقل کنیم. به این دلیل ما با نهادها و سازمان های ذیربط در ایران ارتباط خوبی داریم و اعتراف می کنیم که در حد زیادی بعضی از سازمان هایی که تشکیل دادیم بر اساس همین الگوی ایران بود؛ اما متناسب با شرایط منطقه ای، جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی که ما در لبنان داریم.

ارتباط شما با حاکمیت ملی لبنان در تمام این دوره ها چطور بوده است؟

ارتباط ما متفاوت بود. چون حاکمیت لبنان از روز شروع حزب الله دچار تفاوت های مختلفی شد. مثلا بعضی از سال ها، مخصوصا سال های اول مقاومت، مشکل داشتیم. چون بعضی از آنها درک نکردند و تا حالا هم همه لبنانی ها قبول ندارند.

 

 

آمریکا در لبنان به دنبال قطع رابطه با ایران بود

یعنی می گویند ایران دخالت می کند؟

حرف های زیادی بود. در حدی که من یادم هست یک زمانی فشار آمریکا در لبنان به دنبال قطع رابطه با ایران بود. یک زمانی یکی از دوستان به عنوان قائم مقام سفیر ایران در لبنان قرار شد که لبنان را ترک کند. بعد یواش یواش اصلاح و تنظیم شده است. البته بعضی مواقع مثل دوره رئیس جمهوری امیل لحود رئیس جمهور لبنان، همکاری با مقاومت در حد خیلی عالی بود. می دانید که لبنان استقرار سیاسی نداشت، اما بعد از آزادی جنوب لبنان در سال 2000 میلادی یک مقدار استقرار سیاسی در لبنان ایجاد شد و الآن بین ارتش، دولت، مردم و بیشتر گروه های لبنانی با مقاومت حزب الله هماهنگی خوبی هست.

 

در طول این چند دهه کدام یک از انواع حمایت های معنوی، سیاسی، نظامی و مالی از طرف جمهوری اسلامی ایران برای حزب الله لبنان بیشتر بود؟

جمهوری اسلامی هیچ روزی هیچ یک از جوانبی که شما مطرح کردید را دریغ نکرد. مهم این است که راه مقاومت ادامه داشته باشد. چون جمهوری اسلامی به دفاع از مستضعفین و مظلومین دنیا اعتقاد دارد. به همین دلیل از حمایت های متعدد هیچ دریغ نکردند و نه تنها در زمان حضرت امام و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای تغییری ایجاد نشد بلکه در بعضی از مواقع به دلیل استقرار دولتی و سازمان های مختلف جمهوری اسلامی شدت این حمایت ها بیشتر شده است.

 

جمهوری اسلامی هیچ درخواستی نداشته که کاری به نفع ایران در لبنان انجام بدهیم

الگو، قالب و شکل ارتباط ایران و حزب الله چطور است؟ بعضی ها تعبیر «نیروی نیابتی ایران در لبنان» را دارند. آیا این گونه است؟ آیا شما نیروی نیابتی هستید؟

من به عنوان شاهد این ارتباط درازمدت بین حزب الله و جمهوری اسلامی ایران می گویم که هیچ روزی و در هیچ مقطع سیاسی، دوستان در جمهوری اسلامی هیچ درخواستی نداشتند که یک کاری به نفع ایران در لبنان انجام بدهیم و انصافا جمهوری اسلامی در مسائل داخلی لبنان و حتی مسائل مربوط به مقاومت هیچ دخالتی نکرده اند. همیشه آنها از فرهنگ مقاومت و برنامه مقاومت حمایت می کردند. هرچه ما از ایران درخواست می کردیم هیچ کس دریغ نکرد و حمایت کرد؛ در همه مقاطع سیاسی که در جمهوری اسلامی ایران رخ داد.

 

در رسانه ها و افکار عمومی بعضی اوقات روابط مالی بین ایران و حزب الله پررنگ می شود. مثل بازسازی زاویه بعد از جنگ 33 روزه یا سخنرانی آقای سیدحسن نصرالله که ما تمام پول، سلاح و امکاناتمان را از ایران می گیریم. نظر شما در خصوص این تبلیغات و فضاسازی ها چیست؟ جمهوری اسلامی ایران چقدر به حزب الله لبنان کمک می کند؟

در لبنان، مخصوصا مقاومت، دوستان زیادی در دنیا دارند. از قدیم لبنانی ها در دنیا پراکننده هستند. آنها از حمایت مقاومت دریغ نکردند. قسمت مهمی از مخارج مقاومت مرتبط به این دوستان است. به این دلیل آمریکایی ها عده زیادی را تحریم کردند و بنا کردند که از این نوع فشار و تحریم لبنانی های خارج حزب الله ضعیف تر شود.

اما به این معنی نیست که جمهوری اسلامی حمایت نکرد. در موارد متعددی حمایت کرد. مخصوصا بعد از جنگ 33 روزه خود ما اعلام کردیم و آقای نصرالله بارها اعلام کرد که برای بازسازی این مناطق از طرف جمهوری اسلامی کمک انجام شد و این هم طبیعی است که لزومی ندارد صرفا از طریق دولت باشد. ممکن است اموال حقوق شرعی برسد؛ چه در زمان حضرت امام و چه در زمان رهبری معظم انقلاب.

بعضی از مسائل هم به دولت مرتبط است که بالأخره اینها(حزب الله) هم بخشی از مستضعفین جهان اسلام هستند، مخصوصا در مقابل صهیونیست ها که آنها هم با جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند. {لذا} طبیعی است که آنها از ما حمایت می کردند.

این امر حد و مرزی ندارد. گاهی کمک ها حدی دارد و گاهی به حد پایین تر می رسد. بالأخره خود ما هم می دانیم مشکلات جمهوری اسلامی چیست و خود دوستان هم حتما این مسائل را رعایت می کردند.

 

 

جمهوری اسلامی در پیروزی های حزب الله شریک اصلی است

فکر می کنید چرا سیدحسن نصرالله در سخنرانی این حمایت های جمهوری را صریح بیان کرد؟

چند مسأله را مدنظر دارد. یکی اینکه می خواهد به دنیا اعلام کند تنها دولتی که از لحاظ مالی ما را حمایت کرد جمهوری اسلامی ایران است. این افتخار است و جمهوری اسلامی در پیروزی های حزب الله شریک اصلی است. دوم اینکه می خواهد به دنیا بگوید هرچه تحریم کنید تأثیری نخواهد داشت. چون ما از جهت های مختلفی کمک می گیریم و یکی از آنها جمهوری اسلامی است.

 

منظور شما دولت ها هستند؟

نه؛ از دولت ها نمی گیریم.

 

از هیچ دولت دیگری کمک نمی گیرید؟

اصلا. از سوریه هم حمایت سیاسی و بعضی از مسائل نظامی می گیریم اما سوریه از نظر اقتصادی مشکل دارند و از قدیم تا الآن هم هست؛ بلکه الآن بیشتر شده است.

اما از لحاظ کلی، نظر سید[حسن نصرالله] این است که به آمریکا و دنیا بگوید محاصره لبنانی های خارج هیچ فایده ای ندارد.

 

دولت های مختلفی در ایران آمده اند. دولت آیت الله هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد، آقای روحانی و الآن هم که در شروع دولت آقای رئیسی هستیم. آیا دولت های مختلف جمهوری اسلامی در رویکرد حمایت از مقاومت اختلاف نظری داشته اند؟

انصافا من می گویم در کل این دولت ها حمایت خوب است. گاهی بعضی از مسائل به وضعیت اقتصادی ایران مرتبط است. اما در کل هیچ فرقی ندارد و در هر مقطع زمانی که حزب الله نیاز داشت، هیچ کس کوتاهی نکرد و بلکه کمک بیشتری انجام داد.

به نظر شما نقطع عطف همکاری حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران در طول 40 سال گذشته کدام دوره بوده است؟

مسأله اصلی ما «ولایت فقیه» و رهبری حضرت امام است. بعد از پیروزی انقلاب و آشنا شدن دنیا با شخصیت عظیم و تاریخی حضرت امام، حزب الله نبود و ما در لبنان تشکل های مختلفی داشتیم که در حد امکانات فرهنگی، اجتماعی، حوزوی و غیره بودند. بعد از اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال 82 میلادی، کسانی که به حضرت امام اعتقاد داشتند و اطاعت می کردند خدمت امام آمدند و کسب تکلیف کردند. حضرت امام فرمود شما به لبنان برگردید، از صفر شروع کنید و مقاومت کنید؛ پیروزی از آن شما خواهد بود. از آن روزها دوستان عزیز ما در سپاه به لبنان تشریف آوردند و مستقر شدند و حمایت نظامی و آموزش نظامی به بچه ها دادند و یواش یواش مقاومت شروع شد.

در کل ارتباط ما با جمهوری اسلامی مربوط به اعتقاد ما به ولایت فقیه بود و تا حالا همین اعتقاد را داریم. این تنها راه نجات ملت ها بود و هست. ما تجربیات خودمان را می گوییم که هرچه داریم از «ولایت» است؛ چه در زمان حضرت امام و چه در زمان حال.

 

ایران همیشه همراه حزب الله بوده است

منظور من این بود که کدام برهه زمان یا اتفاق نقطه اوج این ارتباط بود؟

همین که بعد از اشغال جنوب لبنان خدمت حضرت امام آمدیم و کسب تکلیف کردیم. حضرت امام ابتدا به ما تکلیف نداد. خود ما سؤال کردیم که تکلیف ما چیست تا روشن شود. این نقطه عطف اطاعت از ولی امر است.

 

در جنگ 33 روزه چطور؟

ایران همیشه همراه حزب الله بوده است. ما سعی و تلاش کرده ایم که از ولایت منحرف نشویم و الحمدلله تا حالا نشده ایم.

 

وضعیت فعلی خاص است و ایران تحت تحریم های شدید قرار دارد و اوضاع داخلی لبنان هم ملتهب و خاص است. در این وضعیت خاص به عنوان یک فرد مطلع و کارشناس این حوزه، وضعیت امروز محور مقاومت را چگونه می بینید؟

محور مقاومت علی رغم محاصره هایی که در سوریه، ایران و لبنان هست، الحمدلله با فداکاری هایی که هست و کار مدبرانه مقام معظم رهبری، به یک مرحله خیلی حساس و مهم رسیده ایم. یعنی روزهای اول جنوب لبنان و بلکه کل لبنان در دست رژیم صهیونیستی بود و تا سال 2000 رژیم صهیونیستی هر روز به لبنان تجاوز می کرد. اما بعد از سال 2006، الآن تقریبا 14 سال است که اسرائیل هیچ کاری نمی تواند انجام دهد و «معادله ترس» در منطقه تثبیت شده است که اسرائیلی ها برای هر کار کوچک هزار تا حساب انجام می دهند.

به خود فلسطین بر می گردیم. فلسطین کجا بود و الآن به کجا رسیده است؟ الآن مقاومت مردم غزه و کرانه باختری را در جنگ اخیر «سیف القدس» ملاحظه کردید که واقعا با عزت و سربلندی مردم فلسطین پیروز شدند و بلکه درهای جدیدی در همان مناطق اشغال شده سال 1948 باز شد.

در سوریه هم همین است. فقط شکل جنگ سوریه تکفیری است اما اصل قضیه جدا کردن سوریه به عنوان یکی از محورهای اصلی مقاومت از محور مقاومت، فلسطین و جمهوری اسلامی است. الحمدلله امر محقق این نشد. یمن همین طور است. آنها زمزمه هایی شنیدند که در یمن مردمی به مبارزه با رژیم صهیونیستی معتقد هستند. می خواستند آنها را نابود کنند اما تا الآن نتوانسته اند کاری کنند. یعنی بعد از هفت سال جنگ علیه مردم مظلوم یمن نتوانسته اند کاری کنند.

ما الآن پیشرفت فوق العاده محور مقاومت و جبهه ضد استکبار را لمس کرده ایم. بلکه دشمنان ما یعنی آمریکا، رژیم صهیونیستی و حامیان آنها در منطقه کجا عقب نشینی کرده اند و به کجا رسیده اند؟! آنها الآن غیر از امکانات قوی چیزی ندارند.

 

مشخصا در خود لبنان وضعیت الآن حزب الله را چطور می بینید و چشم انداز آینده آن را با توجه به تشکیل دولت جدید چگونه می بینید؟

ما امیدواریم که دولت در محاصره مظلومانه مردم لبنان توسط آمریکا، به داد مردم برسد. چون آمریکا و حامیانش در منطقه به دنبال ایجاد جنگ داخلی بین مقاومت و مردم لبنان هستند. اما همه قبایل مردم لبنان قبول نکردند و به این دلیل تحریم شده اند.

امیدواریم زندگی مردم لبنان از طرف این دولت بهتر شود و به همین دلیل حمایت کرده ایم و می کنیم تا این دولت بتواند کارهایی انجام دهد که مشکلات زندگی مردم کم شود. در کل سعی ما این است که مردم لبنان بهتر زندگی کنند. خود ما از طرف حزب الله تلاش زیادی برای رفع محرومیت و کم شدن محرومیت همه مردم لبنان داریم.

اخیرا شاهد بودیم چند محموله سوخت به طرف لبنان رفت و آقای سید حسن نصرالله هم اشاره داشت که به تشخیص حزب الله یکی از این کشتی ها در سوریه پهلو گرفته است. اثرات این اقدام مشترک بین حزب الله و جمهوری اسلامی ایران در رفع مشکلات مردم لبنان و تثبیت موقعیت حزب الله و مقاومت در لبنان چیست؟

اولا مردم لبنان دنبال کسی هستند که از آنها حمایت کند؛ مخصوصا در مسائل معیشتی که الآن ناپدید شده است. با تأسف از نظر بعضی از کشورهای عربی که مدعی عرب و مسلمان بودن هستند انگار چیزی در لبنان نیست. چون نتیجه نگرفتند و نتوانستند یک فتنه بین لبنانی ها ایجاد و مقاومت را تضعیف کنند، به دلیل کینه های شخصی و سیاسی خودشان کنار کشیدند و لبنان را رها کردند.

حضور جمهوری اسلامی ایران و این کار که انجام شده البته بیشتر کمک معنوی و سیاسی و یک مقدار هم مادی است. چون کشتی هایی که از اینجا حرکت کرده با پول حمل شده؛ یعنی مجانی نیست. ما هم اعلام کرده ایم مقداری{از سوخت} را مجانی به بعضی از سازمان های بشردوستانه لبنان می دهیم و از بقیه مقدار معقولی پول می گیریم؛ و تخفیف هم به آنها می دهیم.

 

سوخت از ایران با پول خریداری شده است

یعنی از خود ایران هم رایگان خریداری نشده است؟

نه؛ چطور رایگان خریده می شود؟! بالأخره خود این گازوئیل، نفت و بنزین نیاز مردم لبنان است و هیچ کس بدون دادن دلار نمی فروشد. مشکل این است که تعاملات ما با دلار است، اما الآن در لبنان دلار نیست. ما به جای این موضوع با ایرانی ها توافق کردیم که بعدا لیر لبنانی می گیریم و دلار به آنها می دهیم. این محاسبات هست اما با پول خریداری شده است.

 

ظاهرا توسط یک تاجر لبنانی انجام شده است؟

بله؛ شرکت های لبنانی به عهده گرفتند و این کار را انجام می دهند. اما حزب الله برای ورود این کالا به لبنان تسهیلاتی انجام داد و با جمهوری اسلامی در این خصوص صحبت شده بود.

 

دولت لبنان هم اعلام مخالفت نکرد و سکوت کرد؟

نه. الآن این کالا در لبنان نیست و نیاز مبرم مردم است. الآن با تأسف در لبنان صف های طولانی جلوی پمپ های بنزین هست. یعنی می شود گفت افتضاح و ذلتی برای مردم شده است. ما این ذلت را تحمل نمی کردیم. دولت چه کار باید بکند؟! روی دولت هم فشار بود. کسی آمد که بدون هیچ قید و شرط سیاسی و حتی با تسهیلات اقتصادی به مردم بنزین بدهد، چه اشکالی دارد؟! اعتراض نکردند. لزومی نیست که اعلام موافقت کنند.

ما می توانستیم این کشتی ها را به بنادر نفتی لبنان بفرستیم، اما نفرستادیم تا مسئولین دولت در حرج نباشند و فشار را از دولت و مسئولین لبنان کم کنیم.

 

مثل اینکه بعد از انتقال این محموله ها دولت های دیگر مثل آمریکا و مصر هم ترغیب شده اند که به لبنان کمک کنند. درست است؟

معمولا همین طور است. یعنی چون ما با ارتش لبنان رابطه خوبی داریم، بارها آقای نصرالله اعلام کرد من می توانم برای خرید اسلحه با قیمت کم یا قسطی با ایرانی ها صحبت کنم. روز بعد آمریکایی ها آمدند و فریاد زدند که ما هستیم و کمک های کوچکی دادند. معمولا آنها تحریک می شوند وقتی شما به آنها بگویید که ایران می خواهد این کار را انجام بدهد و یا می تواند این کار را انجام بدهد.

الآن ایران علی رغم اینکه تحریم شده این محموله ها را فرستاد. سوریه تحریم قیصر بود اما به مردم لبنان چه بگویند؟! آمریکایی ها بگویند ما مانع شدیم این کالاها به شما برسد؟! برای آمریکا سخت است و این طور نیست. لبنانی ها از طرف آمریکا زیر فشار هستند، اما الحمدلله این تحریم شکسته شده است. به قول یکی از تحلیلگران سیاسی، سنگی از طرف آقای نصرالله و جمهوری اسلامی پرتاب شد و پنج، شش پرنده افتادند.

 

منظور شما همین بحث انتقال سوخت است؟

با بحث انتقال سوخت کلا تحریم ها شکسته شدند. چون چند سال پیش برق بخشی از سوریه قطع شده بود. چون اتکای آنها به نفت و گازوئیل مصر است و سوخت دستگاه های برقی سوریه را به علت محاصره قطع کردند. الآن آمریکایی ها گفتند ما اجازه می دهیم که آنها باز شود. ما هم در لبنان استفاده کردیم. چون وقتی برق باز شود گازوئیل به سمت ما می آید.

 

فشارهای سیاسی و اقتصادی چند سال اخیر به محور مقاومت به نظر شما گستره و قابلیت مقاومت را کم کرد؟

نه؛ ما از روز اول مقابله با تکفیری ها در سوریه، لبنان و مناطق مختلف بحث مقاومت همین طور هست و بلکه تقویت شده است. هرچه جنگ و محاصره بیشتر، مقاومت تجربیات گرانبها به دست آورده است. به قول آقای نصرالله این تهدید به یک فرصت تبدیل شده و الحمدلله الآن شاهد هستیم که این فرصت در لبنان روز به روز دارد بهتر می شود.

 

در بستر این فشارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم لبنان و ایران در سال های اخیر، جریان رسانه ای مخالف و دشمن محور مقاومت، به طور مشخص عربستان سعودی، خیلی سعی می کنند به لحاظ روانی در افکار عمومی هر دو کشور ایفای نقش کنند و حرف هایی از این قبیل که حزب الله در چهارچوب حاکمیت ملی لبنان نمی گنجد و گوش به فرمان ایران است مطرح می کنند و متقابلا در ایران هم علیه لبنان این جریان وجود دارد که پول ملت ایران به جیب حزب الله می رود، حق ملت ایران ضایع می شود و از این قبیل صحبت ها... . به نظر شما آیا این تبلیغات در افکار عمومی ملت ها اثرگذار بوده است؟ جریان مقاومت چطور با این تحرکات مقابله می کند؟

من نمی خواهم فقط به سمت بحث تبلیغات بروم. می گویم که نتیجه چیست؟ نتیجه اش در ایران این است که شما چند ماه پیش یک انتخابات خیلی خوب داشتید. حضور مردم خیلی خوب بود. تأثیر هست اما نه تأثیر اصلی و سرنوشت ساز؛ این هم طبیعی است. در مسیر انبیاء و اولیاء هم بعضی از همراهان اهل بیت(ع) و انبیاء در وسط راه می افتند و طبیعتا ریزش هست.

 

در ایران شکاف تبلیغاتی و فکری را زیاد ندیده ام

اما واقعا شکاف های اجتماعی به وجود آمده است.

من در ایران این شکاف تبلیغاتی و فکری را زیاد ندیده ام. الآن در ایران مشکل اقتصادی هست اما نه به خاطر چیزی که در لبنان هست. بالأخره ایران زیر محاصره 40 ساله است، نه یک روز و یک سال؛ و در همه مقاطع هم محاصره شده بود. اما روز به روز رونق جمهوری اسلامی بیشتر خواهد شد. اگر ایران فقط بگوید ما در مسأله اسرائیل دخالت نداریم به ایران قدیم، یعنی پلیس خاورمیانه، سرنوشت ساز منطقه و غیره، بر می گردد. اما بحث اسرائیل، بحث وجدان ملت ایران و بحث اصلی ایران است. ما می توانیم از فلسطین کنار بکشیم؟! نمی شود؛ دین ما این را قبول نمی کند. به این دلیل ما هزینه می دهیم.

اما انقلاب اسلامی خوب و مستقر است و از لحاظ مشکلات اقتصادی هم مثل بقیه جاهای دنیا است. الآن به جاهای مختلف دنیا بروید، کجا مشکل ندارد؟! حتی کشورهایی که پولدار بودند الآن مشکل زندگی دارند. اصلا جامعه جهانی مشکل دارند. مثلا در اروپا زندگی معقولی هست اما پیشرفت اقتصادی ندارند. همین قضیه در ایران هست به اضافه اینکه محاصره است. بالأخره یک فروپاشی اقتصادی بین المللی شد. مخصوصا در دو سال اخیر که کرونا آمده این طبیعی است. اما من اعتقاد دارم این مسائل ادامه خواهد داشت.

 

چه چیزهایی؟

بحث فشارها ادامه خواهد داشت. اما جمهوری اسلامی در دولت جدید با مدیریت بهتر ان شاء الله می تواند کارهایی انجام بدهد که مشکلات کم شود.

 

به عربستان اشاره کردید. ایران مذاکراتی با عربستان شروع کرده است. آینده این مذاکرات را چطور می بینید و فکر می کنید در بحث های آنها مقاومت چطور خواهد بود؟

ما تأثیر نداریم. چون نه ایران ضعیف است و نه حزب الله ضعیف است.

 

منظورم در این شکاف ها بود.

می دانم. شکافی نیست. بالأخره ایران دولت بزرگی در منطقه است و همسایگان زیادی دارد و طبیعی است که با آنها صحبت کند و این لازم است. بعضی از کشورها قبلا قبول نمی کردند چون احساس می کردند آنها قوی هستند. وقتی احساس ضعف کنند طبیعی است که به سمت مذاکره بر می گردند. یعنی ایران از ضعف مذاکره نمی کرد، بلکه از قوّت و قدرت مذاکره می کرد. بعضی از سران این مناطق منافع خودشان را درک نمی کردند و تا به بن بست می رسند سمت ایران بر می گردند؛ این هم طبیعی است.

ما برای حزب الله مشکل نداریم. ما به ایران اعتماد داریم و اعتماد ما خیلی قوی و محکم است. چون ما اعتقاد داریم در این مملکت شخصیت های مدبر و حکیم هست و در رأس آنها حضرت امام خامنه ای قرار دارند.

 

آینده توافق ایران با غرب و برجام را چطور می بینید؟ فکر می کنید اگر دوباره توافقی حاصل شود و فشار بین المللی کم شود در پیشبرد امور مقاومت چه نقشی خواهد داشت؟

بحث مقاومت از این مسائل جدا است. بحث مقاومت، بحث اصلی و وجود رژیم غاصب اسرائیل برای همه مناطق تهدید است. یعنی چه برای ما در لبنان و چه فلسطین، سوریه و حتی ایران تهدید است. اگر با کشورهای غربی توافق صورت بگیرد و محاصره ایران کم و وضعیت ایران در مناسبات بین المللی بهتر شود، به نفع ما است. چون ما یقین داریم که نه ایران درخواست می کند که مقاومت را متوقف کند و نه مقاومت قبول می کند. چون بالأخره یک توافق کامل است و همین که حضرت امام فرمود تا حالا هست.

ممکن است جمهوری اسلامی با همه دنیا، حتی آمریکا، رابطه برقرار کند اما با اسرائیل نمی شود و ان شاء الله نخواهد شد. ما در این قضیه مشکل نداریم. برعکس، هرچه ایران در سیاست بین المللی و بحث اقتصادی راحت تر باشد مقاومت حتما قوی تر و محکم تر خواهد شد.

 

امضای برجام از مواقع قدرت جمهوری اسلامی بود

آقای نصرالله سری قبل که برجام امضا شده بود خیلی از برجام تمجید کرده بودند.

چون امضای برجام از مواقع قدرت جمهوری اسلامی بود، نه از ضعف جمهوری اسلامی، به این دلیل تمجید کرد. اینکه آمریکا برجام را متوقف کرد، دلیل قدرت جمهوری اسلامی است. حالا هم اگر توافق شود جمهوری اسلامی منافع و مصالحش را رعایت خواهد کرد. در کل ما مشکل نداریم. یعنی تکرار می کنم که در کل ما اعتقاد داریم در جمهوری اسلامی شخصیت هایی حکیمانه و مدبرانه و در رأس آنها مقام معظم رهبری ماجرا را پیگیری می کنند؛ ما هم نگران نیستیم.

 

Abdallah safialdin / Mahmoud Arefi / عبدالله صفی الدین نماینده حزب الله لبنان در ایران

 

رویکرد کلی شخص سیدحسن نصرالله نسبت به نحوه مبارزه با آمریکا و اسرائیل چطور است؟ ما همیشه در نحوه مقاومت تدبیری از ایشان می بینیم. مثلا ایشان هیچ وقت به استقبال جنگ با اسرائیل نرفتند و به قول شما موازنه ترسی را برقرار کرده اند که اجازه نمی دهند اسرائیل به این راحتی به لبنان حمله کند. یعنی ایشان با این تدبیرشان هزینه های اقدام علیه مقاومت و لبنان را بالا برده اند. می شود این سیاست را یک مقدار توضیح بدهید؟

ما یقین داریم رژیم صهیونیستی هر وقتی که توان داشت حمله می کند؛ چون ماهیتش تجاوز است. وجود این رژیم برای ما نگران کننده و برای منطقه خطرناک است؛ مخصوصا همسایگان مثل لبنان، فلسطین، سوریه، اردن و مصر. به این دلیل ما امیدوار نیستیم اسرائیل یک دولت متجاوز نباشد که ماهیت وجودش این است.

رژیم صهیونیستی به عنوان یک یک پادگان نظامی در قلب منطقه عربی و اسلامی برای تهدید همه مناطق و گرفتن امکانات و قدرت سیاسی این مناطق ایجاد شد. از طرف غرب و آمریکا بود. یعنی اول غربی ها این را درست کردند و بعد هم آمریکایی ها قضیه را گرفتند و پیگیری می کنند. این پادگان نظامی برای چیست؟ معمولا پادگان برای چیست؟ برای منافع نظامی و اقتصادی است. وقتی این پادگان هست یعنی خطر هست. نگاه ما به این رژیم این طور است.

به این دلیل اعتقاد داریم این رژیم باید از بین برود که وجود و ماهیت وجودش خطر است. تا این رژیم هست ما مقاومت می کنیم و ان شاء الله پیروز می شویم. روز به روز قضیه نابودی رژیم صهیونیستی که اول حضرت امام مطرح کرد، برای بیشتر جهان و مخصوصا مردم منطقه عربی و اسلامی مورد تعجب بود. اما حوادث 20، 30 سال اخیر نشان می دهد که این امکان هست و بزرگترین دلیلش مردم کرانه باختری و زیر اشغال مناطق 48 هستند که چطور قیام کردند و برای این رژیم تهدید جدی ایجاد کردند. همین مردمی که سلاح ندارند، خودشان قیام کردند. این بزرگترین دلیل است که امکان ماندن این رژیم در منطقه نیست و فقط نیاز است که کسی این پرچم را بگیرد و الحمدلله مقاومت این پرچم را به دست گرفته و ان شاء الله روز به روز شاهد نابودی این رژیم خواهیم بود.

 

آقای نصرالله هم در صحبت هایشان این مسأله را به عنوان یک وعده صادق مطرح کرده اند که اسرائیل نابود می شود و لزوما با جنگ هم نخواهد بود و ممکن است از درون فروبپاشد. از طرف دیگر آمریکا به تدریج دنبال خارج کردن نیروهای خود از منطقه است و بعضی از تحلیل ها با توجه به منابع انرژی آمریکا و جهان این تحلیل را دارند که اساسا خاورمیانه برای آمریکا دارد از موضوعیت سابق خارج می شود. اگر شما این روند تدریجی را قبول دارید که دارد اتفاق می افتد، آیا این مسأله در نابودی اسرائیل مؤثر خواهد بود؟

از روزی که آمریکا به منطقه ما آمده رژیم صهیونیستی تأسیس شد و منافع آمریکا این رژیم و پادگان نظامی را تأمین می کند. آمریکایی ها برای حمایت از این پادگان اصلی چند پایگاه مهم در منطقه ایجاد کردند. اگر به سیاست قدیم بر گردید، زمان شاه یکی از بزرگترین پایگاه ها ایران بود. به چه دلیل «پلیس خاورمیانه» می گویند؟ پلیس خاورمیانه به نفع منافع آمریکا است و کل کشورهای خاورمیانه اطاعت می کنند. این اولین سپر مهم برای حفاظت از این پادگان اصلی است که منافع آمریکا را تأمین می کند. الحمدلله با پیروزی انقلاب این امر تمام و مواضع ایران صد درصد برعکس شد.

پایگاه دوم آنها در منطقه ما کشوری بود که الآن دارد منافع خودش را پیگیری می کند. همین همسایه ایران، ترکیه قبلا برای منافع آمریکا کار می کردند و الآن دارند منافع خودشان را ملاحظه می کنند و می شود گفت دیگر به این نوع سپر اسرائیل و پادگان نمی شود اطمینان کرد. سپر سوم عربستان سعودی است که با تأسف یا ازدواج دائمی وهابیت با آل سعود، به عنوان سپر سوم رژیم صهیونیستی است.

آمریکایی ها دو سپر اول را از دست دادند و سپر سوم دارد از بین می رود. جنگشان با یمن امکان دارد این رژیم را از بین ببرد. چون مشکلات داخلی خیلی زیادی دارد. آمریکایی ها مجبور شدند خودشان به منطقه بیایند. به عراق و افغانستان آمدند اما نتوانستند و خارج شدند. روز به روز رژیم صهیونیستی احساس می کند که دارد در منطقه تنها می ماند؛ با نشانه های مقاومت در سال های 2000 و 2006، چند جنگ، تحرک داخلی فلسطین اشغالی از طرف مردم فلسطین، ایستادگی سوریه در محوریت مقاومت، تجدید محور مقاومت، ورود نیروهای مقاوم عراقی به این قضیه، ماندن یمن و قوی شدن تشکیلات مردم مقاوم یمن برای اسرائیل منگنه شدید ایجاد کرده است.

نتیجه همه مسائل این است که امکان از بین رفتن اسرائیل یک چیز طبیعی و منطقی شد. به این دلیل ما اعتقاد داریم ادامه این کار و محوریت مقاومت حتما به نتیجه خواهد رسید که اسرائیل از بین برود.

از سوی دیگر اسرائیل به تازگی به حوزه سنتکام اضافه شده و در واقع زیر چتر نیروهای آمریکایی در منطقه آمده و بعضا با کشورهای منطقه ارتباط برقرار کرده و در امارات پایگاه جاسوسی زده است.

چون بحث جاسوسی و چیزهای دیگر است من فقط یک چیزی به عنوان نمونه بگویم. نتانیاهو ظرف دو سه سال گذشته هرچند وقت یک بار جاهای مختلف سوریه را می زند؛ چون جرأت ندارد لبنان را بزند. این کار برای چیست؟ ایشان ادعا می کرد که من می خواستم از قدرت حزب الله جلوگیری کنم. اما نتیجه اش این بود که سوریه قوی تر شده و به اعتراف خودشان حزب الله به مرحله خیلی بزرگی رسیده است. همین بحث موشک های نقطه زن که خودش مطرح می کند.

می شود گفت این کارهای امنیتی و نظامی اسرائیل بی راه و بی هدف است. فقط تشویش اذهان مردم خودش که ما هستیم و داریم کار می کنیم. اما چه اثری گذاشت؟! چقدر تلاش کردند در بحث سوریه کار کنند؟ نتیجه نگرفتند.

 

در واقع توافق های امنیتی، اقتصادی و نظامی که با بحرین و حتی عمان...

آنها چه تأثیری دارند؟! بحرین مگر کشور است؟! اماراتی ها چیزی دارند؟! آنها پول و جاسوسی دارند که در درازمدت تأثیری نخواهد داشت. بله، مردم فلسطین را اذیت می کردند اما مگر مردم فلسطین از آنها توقع دارند؟! مردم از آنها توقع زیادی ندارد به این دلیل هیچ اثری نخواهد داشت. یک اثر معمولی و تبلیغاتی دارد اما اثر واقعی نخواهد داشت.

 

اوباما دو گزارش علیه حزب الله را منتشر نکرد تا ایران ناراحت نشود

الآن رابطه شما با کشورهای حاشیه خلیج فارس چطور است؟ هنوز حزب الله را تحت فشار می گذارند؟ مثلا حزب الله را متهم می کردند به اینکه از طریق قاچاق مواد مخدر درآمد کسب می کند. نظر شما در این خصوص چیست؟

در لبنان برای مقابله با حزب الله چقدر پول ریختند؟ به اعتراف خودشان 10 یا 15 میلیارد دلار بوده است. بعضی از کشورهای خلیج فارس در سوریه صدها میلیارد هزینه کردند و شکست خوردند. در یمن هزاران میلیارد هزینه کردند و شکست خوردند. وقتی که دشمن نتوانست با شما مقابله کند و شما هر برنامه ای که او داشت را شکستید، آنها قادر به چه کاری هستند؟ به سمت محاصره اقتصادی یا جنگ تبلیغاتی بروند. یکی از موارد جنگ تبلیغاتی تخریب شخصیت های گروه های مبارز است. یکی از آنها حزب الله است و بهترین چیز این است که مواد مخدر و پولشویی را بگویند.

من یک قصه اینجا نقل می کنم. زمان اوباما از بس فشار اسرائیلی ها بود، کمیته ای به نام کاساندرا1 و کاسندرا2 تشکیل دادند. کمیته هایی از قسمت های مختلف اطلاعات آمریکا از جمله CIA، FBI، خزانه آمریکا و غیره تشکیل دادند و نوشتند که فلان فعالیت های حزب الله پولشویی هستند و فلانی مسئول قاچاق مواد مخدر است. بعد گزارش را به اوباما فرستادند؛ هیچ چیزی عملی نشد.

زمانی فاش شد که آقای ترامپ آمد. وقتی که ترامپ آمد قسمت مبارزه با حزب الله و مقاومت این گزارش ها را منتشر کردند. بعد خود مسئول این گزارش ها به تبلیغات آمد و اعلام کرد ما دو گزارش به اوباما دادیم اما اوباما منتشر نکرد تا ایران ناراحت نشود و ما در دادگاه فدرال آمریکا از اوباما شکایت کردیم؛ چون ایشان به علت کسب رضایت ایران این گزارش را فاش نکرد. دو روز بعد معاون حقوقی اوباما در تبلیغات گفت درست است که آنها گزارش فرستاده اند اما ما هرچه تلاش کردیم در خصوص حرف هایی که زده اند مستند حقوقی بدهند به ما نداده اند؛ ما نمی توانیم امضا و منتشر کنیم.

 

یعنی بی سند بوده است؟

بی سند، بی دلیل و حرف الکی!

 

پس این ادعاها از کجا می آمد؟

آنها درست می کنند. دشمن دنبال تخریب چهره ها است. یکی از ابزارهای جنگ تبلیغاتی«تخریب چهره ها» است. مثلا در فضای مجازی می بینید که می گویند فلانی و فرزندانش میلیاردها دلار سرمایه دارند. وقتی یک بار، دو بار و سه بار دروغ بگویند چیزی نیست و مردم دیگر می گویند این دروغ است؛ و دارند می گویند. من پیگیری می کردم، بعضی از شخصیت های ایران از طرف غرب و دشمنان ایران تخریب شخصیت شدند. اما چون هیچ مدرکی ندارند عقب نشینی کردند و چیزی نمی گویند.

 

آقای محتشمی پور واقعا شریک اصلی تأسیس حزب الله است

با توجه به اینکه امسال آقای محتشمی پور به رحمت خدا رفتند، اگر جمله ای راجع به ایشان دارید و خاطره ای از روابط ایشان دارید برای ما بفرمایید.

آقای محتشمی پور واقعا شریک اصلی تأسیس حزب الله است و می شود گفت ایشان به عنوان رابط بین ولایت و حزب الله لبنان بود. خدماتی که ایشان به مقاومت ضد رژیم صهیونیستی تقدیم کرد باعث ثبات و اطاعت این مقاومت از ولایت شده است. چون آقای محتشمی در بحث رژیم صهیونیستی هیچ دریغی نداشت؛ یعنی زمانی که ایشان به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در سوریه بود و زمانی که اینجا آمد و پست های مختلفی گرفت، با کسی معامله نمی کرد.

تثبیت 13 آبان به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در زمانی بود که نمایندگان مجلس بیشتر اصلاح طلب بودند. خودش پیگیری می کرد. به این دلیل خودش مسأله کمیته پارلمانی حمایت از ملت فلسطین را پیگیری کرد. حتی بعد از اینکه ایشان از مجلس رفت این کمیته مانده است.

آقای محتشمی شخصیت ارزشمند بزرگی بود که در تفکر اصولی خودش بحث مقاومت ضد رژیم صهیونیستی هست و تکلیف ایشان از طرف امام نابودی این رژیم بود. واقعا تا لحظه آخر بر این مواضع اصولی ایستادگی کرد و این باعث شده بیشتر دوستان ما از روحیه ایشان استفاده کردند و من می گویم که فوت ایشان خسارت بزرگی برای حزب الله بود. چون ایشان واقعا شریک اصلی است. در حدی که قسمت مهمی از بدن ایشان فدای مقاومت و مبارزه ضد رژیم صهیونیستی شد.

آقای محتشمی در تاریخ حزب الله واقعا یک شخصیت مهم است و چنین شخصیتی در روزهای اول تأسیس حزب الله اثرش خیلی بزرگ بود و هست. به این دلیل روزی که ایشان به رحمت خدا رفت، به نوعی بین دوستان حزب الله در لبنان عزاداری شد.

 

 

 

نظرات بینندگان