یک تحلیلگر مسائل بینالملل اظهار کرد: «ایران دو مسیر پیش رویش است. یک مسیر که به سمت برجام و حل و فصل اختلافات و تنش زدایی با غرب حرکت کند و مسیر دیگر همان است که بعضی در داخل کشور میگویند که به جای مذاکره برای حل و فصل اختلافات و اعتمادسازی، به سمت مقاومت حرکت کنیم که این دو مسیر یک سیاست مختلف است.»
قاسم محبعلی مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه ایران در گفتگو با «انتخاب» کلیت بیانیه رهبران آمریکا و تروئیکا را اینگونه تحلیل کرد: «به طور کلی میتوان گفت این بیانه تاکید بر مواضع مشترک اروپا و امریکاست و نمیتوان چندان برداشت مثبتی از آن کرد. این بیانیه در ادامه تلاشهایی است که امریکاییها دارند مبنی بر اینکه یک اجماع منطقهای و بینالمللی ایجاد کنند برای پیشبرد سیاستهایشان در قبال ایران.»
وی در این باره افزود: «یکی از آنها که اخیرا اختلافی میان فرانسه و امریکا بود، مربوط به آن مذاکراتی بود که بایدن و مکرون انجام دادند و اکنون اختلافات ظاهرا رفع شده و دوباره این ائتلاف اروپا و امریکا دارد تقویت میشود که فقط هم در مورد ایران نیست بلکه در موضوع روسیه، اختلافاتشان با چین و همینطور سایر سیاستها مثل مسئله محیط زیست است. یک ائتلافی امریکا و اروپا تلاش دارند که انجام دهند که موضوعات را در یک چارچوب چند جانبه تشکیل دهند که این از هدفهای دولت بایدن است، برخلاف دولت ترامپ که یک جانبه سیاستها را دنبال میکرد، امریکاییها به دنبال یک اجماع و ائتلاف سازی هستند و همانطور که اشاره کردم، تنها در موضوع مناقشهی هستهای با ایران نخواهد بود بلکه یک مجموعه بزرگتری را در بر خواهد گرفت.»
محبعلی درباره بخشی از این بیانیه که عنوان شده بود «از تعهد روشن بایدن برای ماندن در برجام تا زمانیکه ایران نیز در توافق بماند، استقبال میکنیم.»، گفت: «این همان اظهارات، بیانات و سیاست بایدن است در قبل و بعد از انتخابات بیان کرده بود مبنی بر اینکه ما قصد داریم به برجام بازگردیم. البته قصدش مشروط بود؛ یکی به اینکه ایران باید تعهداتش را رعایت کند و دوم اینکه بازگشت به برجام، مقدمهای است برای مذاکره و گفت و گو، پیرامون مسائل مورد اختلاف که آنها از این موضع بایدن حمایت کردند و همچنان امریکاییها بر این تاکید میکنند. البته این اواخر مقداری از این موضع عقب نشینی کردند و گفتهاند با توجه به تعللی که آنها در مورد ایران میبینند، روی سایر گزینهها یعنی پلن بی در حال بررسی هستند.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل درباره بخش دیگر بیانیه که گفته شده بود «اعراب خلیج فارس بدانند که احیای برجام منجر به تقویت شراکت منطقهای و کاهش خطر بروز بحران هستهای میشود.»، خاطر نشان کرد: «اساسا در مقدمه برجام 2015 آمده بود که ضمن اینکه برجام موافقتنامه امنیتی بود برای اینکه جلوگیری کند از تهدید صلح و از طرفی تعهد درمنطقه و جهان، مقدمهایست برای اینکه وضعیت امنیت منطقه بهبود پیدا کند. همچنین امریکا، عربستان و اسرائیل که موضوع برجام را ربط میدهند به سیاستهای خاورمیانه ایران یعنی این دو موضوع را در امتداد و موازات هم میبینند، بنابراین این نگرانیهایی که از ابتدا به دلیل مخالفت اسرائیلیها و کشورهای عربی خلیج فارس داشتند، از برجام میخواهند که به نوعی این نگرانی را رفع کنند که برجام تنها در یک فضای خلا انجام نمیشود بلکه به مناسبات ایران و منطقه هم مربوط خواهد بود و اجازه نمیدهند که برجام باعث تقویت و ادامه سیاستهای ایران در منطقه شود. در حقیقت آنچه موجب نگرانی عربستانیها در یمن، سوریه، لبنان، عراق و در کل کشورهای خلیج فارس است.»
محبعلی همچنین منظور از تغییر رفتار که در این بیانیه آن را به عنوان شرط بازگشت به برجام اعلام کردند، عنوان کرد: «ایران دو مسیر پیش رویش است. یک مسیر که به سمت برجام و حل و فصل اختلافات و تنش زدایی با غرب حرکت کند و مسیر دیگر همان است که بعضی در داخل کشور میگویند که به جای مذاکره برای حل و فصل اختلافات و اعتمادسازی، به سمت مقاومت حرکت کنیم که این دو مسیر یک سیاست مختلف است.»
وی درباره مفهوم سیاست دوم تصریح کرد: «مفهوم سیاست دوم این است که ایران برنامه هستهای خود را افزایش دهد و به سمت تولید اورانیوم با غنای بالا برود و در آستانه آن چیزی که آنها میگویند، یعنی نقطه عبور قرار گیرد. این مهم تهدیدی است که آنها حس میکنند که ایران به سمت سلاح هستهای میرود. بنابراین مسیری که ایران الان دارد طی میکند و عدم حضور در مذاکرات و توافق است، همان مسیر دوم است. اما اگر برگردد به مذاکرات و توافق را بپذیرد و پیرامون سایر موضوعات هم مذاکره کند، مسیر اول است. آنها انتظار دارند که ایران مسیر فعلی را تغییر دهد و به سمت مصالحه و اعتماد سازی یعنی مسیر اول برود.»