یک کارشناس ارشد مسائل بینالملل گفت: «در نشست 8 آذر طرفین شاید بیشتر متمرکز بر شناخت یکدیگر باشند. یعنی اولین گام این خواهد بود که طرفین بعد از وقفه 5 ماهه و بعد از تغییر دولت در ایران خواهند کوشید تا از خط مشی یکدیگر اطلاع یابند و میزان جدیت یکدیگر را سبک و سنگین کنند.»
کوروش احمدی دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل در گفتگو با «انتخاب» درباره اینکه مذاکرات با توجه به مواضع اخیر طرفین به کدام سمت و سو خواهد رفت، عنوان کرد: «مسئله این است که مواضعی که ما از مقامات دولت سیزدهم در دو سه هفته گذشته دیدیم، این احتمال را تقویت کرده است که دولت سیزدهم میخواهد به شکل واقع بینانهای با این موضوع برخورد کند. این مهم از مقطع طرح شروط سه گانه توسط سخنگوی وزارت خارجه شروع شد. شرط اول این بود که دولت امریکا بپذیرد که بابت خروج از برجام مقصر است، دوم قبول کند تحریمهای اعمال شده پس از خروج از برجام را بردارد و سوم تضمین دهد که مجددا از برجام خارج نشود.»
وی درباره امکان تحقق این شروط خاطرنشان کرد: «شرط اول عملا محقق است برای اینکه دولت بایدن پذیرفته است که سیاست دولت ترامپ اشتباه بوده. شرط دوم یعنی به تعبیر مقامات ما لغو همه تحریمها که پس از خروج امریکا از برجام اعمال شد، موضوع مذاکرات در بهار گذشته بود؛ یعنی شش دور مذاکراتی که تا 30 خرداد ماه داشتیم، موضوعش برداشتن تحریم های اعمال شده بعد از خروج امریکا از برجام و برگشت طرفین به برجام بود.»
احمدی افزود: «شرط سوم شاید البته چندان واقع بینانه نباشد. با توجه به شناختی که از سیاست و حکومت در امریکا داریم شاید امکان اینکه یک دولتی تضمین دهد که دولتهای بعدی چگونه عمل کنند یا نکنند، عملا وجود ندارد. این امر اختصاص به امریکا هم ندارد چرا که دولت موجود در هیچ کشوری نمیتواند تضمین دهد که در آینده اتفاقی بیافتد یا نیافتد. دولتهای جدید همیشه میتوانند سیاستها و اهداف خودشان را داشته باشند و حتی در یک حالت ایدهآل اگر یک توافقی در یک مجلس ملی تصویب شود و به شکل یک معاهده هم در بیاید، آن معاهده را مجلس بعدی میتواند لغو کند یا از آن خارج شود. البته یک حالتی در این رابطه قابل تصور است و آن ارانه تضمین های عینی است که در مقاطعی مورد مذاکره بوده و حساب آن جدا است.»
این دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل در ادامه گفت: «اصولا در روابط بین الملل هیچ توافق یا سیاستی نمی تواند ابدی باشد؛ به این معنی که هیچگاه امکان تغییر آن وجود نداشته باشد. شالوده چنین امری نیز همان حاکمیت ملی کشورهاست که میتوانند وارد تعهدی شوند و چندی بعد از آن خارج شوند. هر چند که این تعهد الزام حقوقی هم برایشان ایجاد کرده باشد. در واقع آنچه که سبب دوام توافقات می شود، شرایط و اوضاع و احوال عینی است. ما اگر می خواهیم برجام ماندگار باشد، باید قبل از هر چیز در جهت فراهم کردن شرایط لازم برای ماندگاری آن بکوشیم.»
احمدی با تاکید بر اینکه دو شرط اول واقع بینانه است و تاکید بر آن تدوام هم داشته است، گفت: «اقای باقریکنی هم تا به حال چند بار از این صحبت کرده است که در مذاکرات وین، مذاکرات هستهای نخواهیم داشت چرا که قبلا در سال 94 مذاکرات هستهای انجام و توافق شده . این البته موضع منطقی و واقع بینانهای است و می تواند به طور تلویحی حاکی از تایید برجام باشد. لذا، در حال حاضر بحث برگشت طرفین به تعهداتشان ذیل برجام است. آقای امیرعبداللهیان هم در یک توییتی همین معنا را مطرح و هدف را بازگشت همه طرفها به تعهداتشان دانست. با این تفاسیر اگر مبنای کار این موارد باشد، به این معناست که مذاکراتی که از هشت آذر از سر گرفته میشود در ادامه مذاکراتی است که قبلا طی شش دور انجام شده است. یعنی بحث بر سر کم و زیاد امتیازاتی است که طرفین به یکدیگر میدهند. این مهم بدان معناست که ایران هم عملا حاضر است تحت شرایطی برگردد به تعهداتی که قبلا ذیل برجام برایش منظور شده بود. بنابراین، اگر سیاست این باشد، یک چانهزنی در پیش خواهیم داشت که طی آن طرفین راجع به مسائل و موضوعات مشخص برای بازگشت به تعهداتشان مذاکره خواهند کرد. در این صورت و با توجه به مشکلات موجود، امید به اینکه توافق حاصل شود به نظر من زیاد است.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اظهارات اولیانوف مبنی بر اینکه 90 درصد کار در مذاکرات گذشته انجام شده بود، آیا امکان دارد مسیر طراحی شده توسط دکتر ظریف ادامه پیدا کند و در همان جلسه هفتم توافق نهایی شود، گفت: «در شش دوره قبلی، امریکا گویا موافقت کرده بوده که تحریمهایی که مشخصا مرتبط با هستهای بود و توسط برجام مقرر شده بود که برداشته شود را بردارد. یعنی در این رابطه توافقاتی حاصل شده است که از جمله شامل تحریمهای به اصطلاح بخشی مثل تحریمهای بخش خودرو، فلزات، نفت، بانک مرکزی، سوئیف و... می شود. ولی تحریمهایی که با ادعای اینکه برجامی نیستند و توسط دولت ترامپ اعمال شد و یک سری مسائلی مثل تحریم برخی اشخاص و تحریم تسلیحاتی توسط یک فرمان اجرایی و موضوعاتی از این قبیل، باقیمانده بود. این است که بحث بر سر این تحریمها و اینکه ایران در مورد پیشرفت های هستهای اخیرش و مثلا سانتریفیوژهای پیشرفته به چه شکلی عمل کند، موضوعات پیچیدهایست. بویژه، با توجه به اینکه دولت سیزدهم در مورد هر یک از این موضوعات چه موضعی را میخواهد در پیش گیرد، ممکن است کار به سرعت قابل انجام نباشد. خاصه آنکه بطور معمول در هر مذاکراتی، طرفین معمولا موضع مذاکراتی دارند که در جریان چانه زنی قابل تعدیل خواهد بود، ممکن است کار طی یک دور مذاکره به انجام نرسد.»
احمدی درمورد اینکه این دور از مذاکرات چه قدر زمانبر خواهد بود، تصریح کرد: «بعید میدانم که در یک دور مذاکراتی بشود این موضوع را نهایی کرد. برای اینکه جزئیات زیادی موضوع بحث خواهد بود. تحریمهای عدیده ای که بعد از خروج ترامپ اعمال شد و ایران هم دست به اقداماتی جبرانی زد که حاصل آن فاصله گرفتن از برجام بود، مواردی است که باید در جزئیات به آنها پرداخته و حل شوند. همچنین تردیدها و سوظنهایی که طرفین به یکدیگر دارند و وجود موضوعات فرابرجامی که مطرح است و تداخل تحریم های برجامی با غیر برجامی و ادعای امریکا در مورد قویتر و طولانیتر کردن برجام و صحبتهایی که درباره مسائل موشکی و منطقه ای می کنند، مذاکره را دشوارتر از قبل خواهد کرد و بعید به نظر میرسد که با سرعت بتوان به نتیجه رسید مگر اینکه اتفاق خاصی بیافتد یا طرفین آمادگی بالایی داشته باشند برای اینکه یک اقدام فوق العادهای انجام دهند.»
وی درباره اینکه در جلسه هفته آینده امکان دارد چه موضوعاتی مطرح شود، اظهار کرد: «در نشست 8 آذر طرفین شاید بیشتر در پی آشنا شدن با هم باشند. یعنی اولین گامی که برداشته خواهد شد این باشد که به طور مشخص طرفین از مواضع یکدیگر و خط مشی یکدیگر اطلاع پیدا کنند. در رسانهها موضعگیری زیاد شده ولی این موضع گیریهایی که در رسانهها انجام میشود، اغلب افکار عمومی و مسائل سیاست داخلی را هم مدنظر دارد. ولی در میز مذاکره طرفین به صورت روشنتر و واقعبینانهتری مواضع خود را مطرح میکنند. به همین علت است که طرفین باید از یکدیگر شناخت پیدا کنند. یعنی دولت آقای رئیسی باید از طرف مقابل و اینکه مواضع واقعی آمریکا در این مقطع زمانی چه هست و چگونه عمل میکند، کسب اطلاع کند. طرف مقابل هم به همین شکل در پی کشف سیاست و استراتژی مذاکراتی هیات ایرانی خواهد بود. پس از این مرحله طرفین نیاز خواهند داشت که ارزیابی های لازم را انجام دهند و سپس وارد بحث در ارتباط با موضوعات مشخص شوند.»
این تحلیلگر مسائل بین المللی درباره پیشنهاد توافق موقت، گفت: «با توجه به سابقه توافق موقت در آذر 92 در ژنو، یک پیشزمینه و سابقهای در این مورد وجود دارد. در آن تاریخ، ایران پذیرفت که غنی سازی 20 درصد و برخی دیگر از اجزای برنامه هسته ای خود را متوقف کند و امریکا هم پذیرفت که یک سری از تحریمها را تعدیل و یک مقداری از دارایی های ایران را آزاد کند. هدف این بود که فرصتی فراهم شود تا یک طرف نگران طرف دیگر نباشد تا بتوانند با فراغ بال مذاکرات را انجام دهند. بنابراین ما این سابقه را داریم. اما با توجه به سوابق عینی و ذهنی که وجود دارد، بعید است که در این مرحله کار به همان سادگی قابل انجام باشد که در آذر 92 انجام شد. به این علت که سوظنها بیشتر شده و عادی شدن روابط اقتصادی ایران با جهان در پرتو برجام به راحتی که تصور میشد، پیش نرفت. با خروج امریکا از برجام دورنمای عادی شدن روابط اقتصادی ایران با جهان در صورت احیای برجام نیز به روشنی سابق نیست. با این تفاسیر ممکن است این موضوع به راحتی انجام نشود. با وجود این اما جزئیات مهم است یعنی اگر امریکا واقعا پیگیر توافق موقت باشد و جزئیات کامل را مطرح کند، طرف ایرانی هم میتواند با نظر مثبت این ایده را بررسی کند چرا که هر اتفاقی در جهت کاهش تحریمها برای ایران بیافتد، قطعا مثبت خواهد بود.»