خاطرات فرزند مصدق، شماره ۱۶: مهندس بازرگان و مهندس سحابی پدرم را غسل داده و کفن کردند
خاطرات غلامحسین مصدق، فرزند مصدق: پدرم گفته بود «فقط بچه‌هایم و زنم جنازه ام را تشییع کنند». جنازه پدرم را سوار ماشین کردیم و بردیم احمدآباد. بازرگان هم آمد، مهندس سحابی و همه. آیت‌الله زنجانی هم آمد. آیت‌الله زنجانی بهش نماز گزارد. خود بازرگان و مهندس سحابی شستندش…
