arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۶۱۲۹۱
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۱ - ۱۸ بهمن ۱۴۰۰
نشنال اینترست:

پیامدهای جنگ آمریکا با روسیه بر سر اوکراین؛ از هشدار درباره بروز «جنگ جهانی سوم» تا وقوع یک «جنگ سرد جدید»

قبل از عجله برای رویارویی تمام عیار با روسیه، دولت بایدن باید عواقب بلندمدت آن را برای ایالات متحده و متحدانش در نظر بگیرد. برخی از مفسران در مورد بروز جنگ جهانی سوم و همچنین ناکارآمدی تحریم‌ها علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هشدار داده اند. با این حال، درگیری با روسیه پیامد‌های استراتژیک دیگری نیز دارد که ایالات متحده باید تلاش داشته باشد از آن‌ها اجتناب کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

متیو باروز در نشنال اینترست نوشت: قبل از عجله برای رویارویی تمام عیار با روسیه، دولت بایدن باید عواقب بلندمدت آن را برای ایالات متحده و متحدانش در نظر بگیرد. برخی از مفسران در مورد بروز جنگ جهانی سوم و همچنین ناکارآمدی تحریم‌ها علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هشدار داده اند. با این حال، درگیری با روسیه پیامد‌های استراتژیک دیگری نیز دارد که ایالات متحده باید تلاش داشته باشد از آن‌ها اجتناب کند. دو دهه گذشته مملو از شگفتی‌های ناگوار که در ابتدا ایده‌های خوبی به نظر می‌رسیدند، بوده است. به یاد داریم که چگونه رهبران سیاسی ایالات متحده قول دادند دموکراسی را به افغانستان و عراق بیاورند. اما در نهایت جنگ در این کشور‌ها با هزینه‌ی زیادی پایان یافت، به ویژه در مورد افغانستان که با عقب نشینی تحقیرآمیز واشنگتن همراه بود. حتی در حالی که روسیه محرک بحران کنونی است و باید به آن پایان دهد، نتایجی وجود دارد که ایالات متحده و مفتحدانش باید نگران آن‌ها باشند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: پیش‌بینی دقیق امکان‌پذیر نیست و بحران کنونی اوکراین نیز تفاوتی با نمونه‌های تاریخی ندارد. مثلاً در طول بحران موشکی کوبا، نیکیتا خروشچف به سختی به این فکر می‌کرد که مجبور به استعفا شود، اما در نهایت دو سال بعد به این فکر افتاد. با این حال، این بدان معنا نیست که تحلیلگران و ناظران نباید پیامد‌های درازمدت را در نظر بگیرند و از نتایجی که با منافع ایالات متحده منافات دارد، جلوگیری کنند. این بررسی ها، در یک سیستم بین المللی که حتی تصمیمات و تعدیل‌های جزئی توسط رهبران جهانی می‌تواند عواقب بسیار زیادی داشته باشد، بسیار حیاتی‌تر است.

با تکیه بر تقریباً دو دهه تجربه‌ی کار بر روی آینده نگری استراتژیک، ابتدا در نشنال اینتلیجنس و اکنون در شورای آتلانتیک، در مورد بحران اوکراین سه هشدار بزرگ دارم.

اولاً، با وجود احتمال وقوع جنگ سرد جدید، تشدید بحران اوکراین می‌تواند ظهور جهانی دوشاخه را تقویت کند. پکن برخلاف سکوتش پس از الحاق کریمه به روسیه، حمایت خود را از نگرانی‌های امنیتی مسکو اعلام کرده است. پوتین بدون شک از چین برای به حداقل رساندن تأثیر تحریم‌های غرب درخواست کمک خواهد کرد. اگر ایالات متحده چین را به دلیل کمک به روسیه برای دور زدن مجازات‌های مالی غرب تحریم کند، تنش بین چین و آمریکا که در حال حاضر بالاست، می‌تواند به یک بحران جدید منجر شود. برخی در واشنگتن و پکن مشتاقند اقتصاد کشور‌های خود را از یکدیگر جدا کنند، علیرغم هزینه‌های بالای انجام این کار که تخمین زده می‌شود کسب و کار‌های ایالات متحده ممکن است سالانه ۱۹۰ میلیارد دلار از تولید خود را از دست بدهند و سرمایه گذاران آمریکایی شاهد کسری ۲۵ میلیون دلاری باشند. نیازی به گفتن نیست که شوک اقتصادی‌ای که با جداسازی دو اقتصاد بزرگ جهان ایجاد می‌شود، بهبود اقتصاد جهانی را درست در سال ۲۰۲۲ که این بهبودی در حال انجام است، از مسیر خارج خواهد کرد.

دوم، ایالات متحده و اروپا با اعمال تحریم‌ها علیه روسیه احتمالاً برنامه‌های چین را برای توسعه ارز دیجیتال e-CNY خود تسریع می‌کنند. این اقدام پکن به چین و روسیه کمک می‌کند تا تحریم‌های ثانویه ایالات متحده را دور بزنند. روسیه یک جایگزین سوئیفت به نام سیستم انتقال پیام‌های مالی ایجاد کرده است، اما یک یوان دیجیتال چالش قدرتمندتری برای دلار آمریکا خواهد بود و در عین حال به طور بالقوه نفوذ چین را در میان کشور‌های عضو پروژه‌ی یک کمربند و یک جاده تقویت می‌کند.

سوم، شکاف‌هایی که قبلاً بین ایالات متحده و شرکای اروپایی‌اش در اروپای غربی ایجاد شده است، امکان دارد با اقدام تلافی جویانه‌ی مسکو مبنی بر قطع عرضه گاز به اروپا، بدتر شود. گزارش‌های رسانه‌ای در حال حاضر حاکی از افزایش نگرانی ایالات متحده و اتحادیه اروپا در مورد چنین احتمالی است. برای محافظت در برابر این خطر، واشنگتن به قطر نزدیک شده است، در حالی که اتحادیه اروپا نیز قصد دارد با آذربایجان گفتگو کند. با این حال، اندیشکده بروگل مستقر در بروکسل بر این باور است که منابع جایگزین برای جبران از دست دادن هیدروکربن‌های وارداتی روسیه که در حال حاضر ۴۰ درصد انرژی اروپا را تشکیل می‌دهند، کافی نخواهد بود.

بر اساس تحلیل بروگل، اتحادیه اروپا باید تقاضا را مهار کند که این امر مستلزم تصمیمات دشوار و پرهزینه برای دولت‌هایی است که در تلاش برای حفظ بهبود اقتصادی هستند. اگرچه زمستان اروپا آنطور که پیش بینی می‌شد سرد نبوده است، سرمای بیشتر می‌تواند به راحتی معضل اروپا را تشدید کند. اگر کمبود عرضه وجود داشته باشد یا قیمت انرژی از کنترل خارج شود، بدون شک دولت‌های اروپایی توسط شهروندانشان سرزنش خواهند شد. اختلالات درازمدت در زندگی روزمره اروپایی‌ها نیز باعث نارضایتی می‌شود و احتمالاً بسیاری از دولت‌های اروپایی را به جدایی از واشنگتن و فاصله گرفتن از موضوع اوکراین سوق می‌دهد.

رحم امانوئل به ما آموخت که هرگز نباید یک بحران خوب را که فرصت‌های بزرگی را به ارمغان می‌آورد، هدر داد. اگرچه تصورش سخت است، اما حل مسئله اوکراین می‌تواند آغازی برای بهبود عمده در روابط روسیه و غرب باشد. این بحران می‌تواند به رئیس جمهور جو بایدن کمک کند تا آسیب‌های وارد شده به وجهه خود را که ناشی از خروج عجولانه از افغانستان است جبران و محبوبیت رو به افول خود را تقویت کند. به همین ترتیب، توافقی که روسیه نیز می‌تواند از آن ادعای برخی دستاورد‌ها را داشته باشد، قادر است به متقاعد کردن پوتین در این زمینه کمک کند که مسکو می‌تواند با غرب معامله کند. بدین ترتیب، این توافق می‌تواند از تمایل پوتین برای تعمیق روابط با چین بکاهد. توافق متقابلی که کنترل تسلیحات و سایر اقدامات اعتمادساز را تقویت می‌کند، حتی می‌تواند دیدگاه ایالات متحده را در مورد مطلوب بودن مذاکره برای توافق‌های کنترل تسلیحات و کاهش درگیری با چین بهبود بخشد. حل مسالمت آمیز بحران جاری همچنین برداشت نادرست از مماشات را که اغلب برای استدلال علیه هرگونه تلاش برای مذاکره با مسکو یا پکن استفاده می‌شود، بی اعتبار می‌کند.

البته، ایجاد یک روند حل و فصل مسالمت آمیز بحران، آسان‌تر از انجام آن است. اما دولت بایدن نباید از این هدف منصرف شود. در عوض، تحت فشار قرار دادن اوکراین برای تعامل با اعضای فرمت نرماندی و تقویت مجدد پیشرفت صلح مینسک اقدامی است که مورد استقبال متحدان اروپایی قرار خواهد گرفت. برخی از تحلیلگران بر این باورند که امکانش هست در اقدامات مربوط به تثبیت وضعیت در امتداد خط تماس در دونباس از جمله با خروج تسلیحات سنگین و تقویت ماموریت سازمان امنیت و همکاری در اروپا پیشرفت‌هایی حاصل شود که همه این‌ها تنش‌ها را بین روسیه و اوکراین کاهش می‌دهد. در مورد گسترش ناتو نیز می‌توان به توافق‌هایی برای ایجاد یک منطقه حائل بین روسیه و ناتو دست یافت. مشکوک است که این اقدام برای برآورده کردن انتظارات روسیه کافی باشد، اما اعتمادی که می‌تواند ایجاد شود ممکن است به هر دو طرف کمک کند تا در مورد ناتو به تفاهم برسند.

در حالی که ممکن است دستیابی به درجه‌ای از موفقیت بدون برنامه ریزی و تلاش زیاد در کوتاه‌مدت برای دولت کم‌خطر به نظر برسد، اما شکست در دستیابی به توافق با روسیه منجر به نوعی مداخله نظامی روسیه، حملات سایبری، قطع انرژی و استفاده از نیرو‌های نیابتی شورشیان خواهد شد. بسیاری از اوکراینی‌ها کشته می‌شوند، بسیاری از آن‌ها مهاجرت می‌کنند و کشور را از هم می‌پاشد. دولت بایدن می‌خواهد از دخالت نظامی در اوکراین اجتناب کند، اما، حتی در صورت عملیات‌های محدودتر روسیه، بایدن خود را در معرض فشار کنگره و دیگر فشار‌ها قرار می‌دهد تا با تأمین تسلیحات، اعزام مربیان نظامی و به اشتراک‌گذاری اطلاعات، فعالانه‌تر در این بحران درگیر شود. اوکراین وارد جنگ نیابتی ناتو و روسیه می‌شود. دولت واشنگتن همچنین برای اجرای تحریم‌های اقتصادی شدید علیه مسکوتحت فشار قرار خواهد گرفت. این احتمالاً باعث ایجاد شکاف بین واشنگتن با متحدان اروپایی وابسته به انرژی روسیه خواهد شد. دولت واشنگتن در بررسی احتمالات مربوط به خروج از افغانستان خوب عمل نکرد، اما اکنون زمان آن رسیده است که پیامد‌های بلندمدت عدم پیگیری توافق با پوتین را در نظر بگیرد.

نظرات بینندگان