arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۶۳۱۱۱
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۸ بهمن ۱۴۰۰
یادداشت‌های روزانه‌ی ناصرالدین‌شاه، دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۲۴۶؛

هوا به طوری سرد شد که هیچ سال ندیده بودم

بعد از ورود قم هواها خیلی سرد شد؛ یعنی به طوری سرد شد که هیچ سال ندیده بودم... سوار شده رفتم رو به شهر، هوا بارید، برف شدیدی با باد و مه آمد. تا رسیدیم به دربچه [دریچه]، بسیار بسیار اذیت کرد. یک‌راست رفتم سرِ حمام. زعفران‌باجی اماله‌ی آب ختمی کرد – سرد – چون از بواسیر از روزی که از مسیله آمده بودم خون زیادی می‌آمد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

باز بادِ شدیدِ بسیار بسیار سرد می‌آمد. دیروز نقشه‌ی نظم تیپ و سواری را کشیده، به امین‌خلوت و کشیکچی‌باشی داده بودم. امروز خیلی منظم بود. راندیم، از کوه کنارگرد گذشته، جلگه‌ی طهران پیدا شد. دیشب برف الی قصر قاجار زده بوده است؛ بسیار بسیار سرد بود. آقا ابراهیم آبدار رفت به دهاتش که چند شب بماند. یحیی‌خان هم دیشب در خانلق بوده است، امروز آمد.

از گردنه که گذشتم خیلی راندیم، به ده حسین‌آبادِ میرزا عباسقلی نرسیده، کنار جعده به ناهار افتادیم. توی کالسکه ناهار خوردیم. حرم آمد از پهلوی ما رد شد. چاپار خراسان آمد. در راه، نوشته‌جات را از امین‌الملک گرفته، مختصری خواندم. افشاربیک می‌گفت کلاه مرا دیشب باد برد، حالا هم می‌برد گُم شد.

قافله‌[ای] می‌رفت، کاکاسیاه قره‌چناقی هم روی بار بود. کاکا را گفتم آوردند، خیلی سیاه – نره‌خری – بود. گفتم: «کیستی؟ کجا می‌روی؟» گفت: «اسمم محبوب است، غلام آقا محمدرضای تاجر یزدی، می‌رویم به یزد.» در بار هم ماهی و اسباب دیگر داشتند. یک تومان به غلام دادم.

خلاصه، بعد از ناهار رفتیم رو به طهران، راندیم الی شهر. باد سرد شدید آمد. دو ساعت به غروب مانده از کوچه‌ی شمس‌العماره داخل باغ شدیم. گفتند جعفرقلی‌میرزای برادر نصرت‌الدوله در تبریز فوت شده است. ابراهیم‌خان، برادر معتمدالدوله‌ي مرحوم [۱] هم در حالت نزع است. حاجب‌الدوله [و] حاجی رحیم‌خان بودند. محمدعلی‌خان پیش آمده بود، بخاری آتش کرده، چای حاضر کرده بود.

عصر رفتم اندرون؛ همه‌ي زن‌ها بودند، خیلی غصه خورده بودند از نبودنِ ما. گلین‌خانم [و] والی‌زاده [۲] نبودند. کلثوم در نظامیه است. نواب‌خانم می‌گفتند ناخوش است.

الحمدلله تعالی سفر مسیله و قم به خیر و خوبی به اختتام پذیرفت. والسلام.

گفتند زینب خانم، زن مرحوم ملک قاسم میرزا [۳] فوت شد. ابراهیم‌خان هم فوت شد.

بعد از ورود قم هواها خیلی سرد شد؛ یعنی به طوری سرد شد که هیچ سال ندیده بودم. سرمای زننده، بادهای سوزناک، ابرهای شدید، اما نمی‌بارید مگر دو روزی کولاک برفی کرد، باز ایستاد. یک روزش من رفته بودم عصری میدان مشق، دیدن چادری که سابقا ایلچی انگلیس پیشکش کرده بود، زده بودند. بعد از تماشا رفتم لاله‌زار، در اتاقِ عمارت بالا نشسته، میرزا علی‌نقی و غیره همه بودند. لیموی شیرین زیاد خوردم. عمارت خوب نبود، به آقا دایی کج‌خلق شدم.

امین‌خلوت هزار تومان پولِ رضاقلی‌خانِ عرب، حاکمِ معزول جندق را به رعایا زیادتی کرده بود. من می‌خواستم، یک ماه قبل از این ضمانت کرده بود. پریروز حاضر کرده بود؛ خود رفته بود هاشم‌آباد. شب حسن دَرَشتی آمده، از منزلِ قاپوچی امین‌خلوت دزدیده بود. میرزا محمدخان پسر امین‌خلوت صحبت او را می‌کرد، آخر پیدا شد. امین‌خلوت از حسن دَرَشتی گرفت و به دیوان داد، به رعایای جندق رسید.

خلاصه، سوار شده رفتم رو به شهر، هوا بارید، برف شدیدی با باد و مه آمد. تا رسیدیم به دربچه [دریچه]، بسیار بسیار اذیت کرد. یک‌راست رفتم سرِ حمام. زعفران‌باجی اماله‌ی آب ختمی کرد – سرد – چون از بواسیر از روزی که از مسیله آمده بودم خون زیادی می‌آمد.

حاجی میرزا علی مقدس چند روز است که به همدان رفته است، به جای حاکم آن‌جا. عین‌الملک سوم ذی‌القعده از استرآباد وارد شد؛ طیقونِ خوبی آورده بود، به تیمورمیرزا سپرده شد. ملک‌صور از قم از پیش امیرآخور آمد. آقا محبوب خواجه‌ی عین‌الملک که کفترباز و قمارباز، عرق‌خور، چای‌خور، قلیان‌کشِ غریبی بود فوت شد.

 

پی‌نوشت

۱- منوچهرخان خواجه ایچ‌آقاسی معتمدالدوله ارمنی معروف به گرجی، از رجال مشهور و باکفایت دوره‌ی سلطنت فتحعلی‌شاه و محمدشاه قاجار بوده است. (شرح‌حال رجال ایران، ص ۶۹۴)

۲- هما خانم ملقبه به والی‌زاده دختر خسروخان، والی کردستان، و نوه‌ی فتحعلی‌شاه از دخترش حُسن‌جهان خانم که به عقد شاه درآمد و تا ۱۲۹۹ ق. زنده بود. ناصرالدین‌شاه از او صاحب دختری شد به نام والیه که زن حسین‌خان اعتضادالسلطنه پسر میرزا محمدخان سپهسالار شد. (چهل سال تاریخ ایران، جلد ۲، ص ۴۴۱)

۳- ملک‌قاسم میرزا پسر بیست‌وچهارم فتحعلی‌شاه و شوهرخواهر صلبی میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام بود. بعد از رسیدن به رشد و بلوغ به آذربایجان رفت و در دستگاه عباس‌میرزا نایب‌السلطنه برادر خود وارد خدمت شد و از طرف وی اغلب به حکومت‌های جزء آذربایجان ماموریت می‌یافت. (شرح‌حال رجال ایران، ص ۶۸۸)

 

منبع: «روزنامه‌ خاطرات ناصرالدین‌شاه از رجب ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸۷ ق. به انضام سفرنامه‌های قم، لار، کجور و گیلان»، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ نخست، بهار ۱۳۹۷، صص ۴۷-۴۹.

نظرات بینندگان