پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
المیادین در مطلبی به قلم قاسم عز الدین نوشت: دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، حمله رسانهای شدیدی در مورد جنگ اوکراین به راه انداخته اند، به این امید که بتوانند اهداف استراتژیک مورد نظر خود را محقق کرده و میراث اتحاد جماهیر شوروی را تجزیه کنند، اما پوتین میخواهد با توسعه نفوذ آمریکا در حوالی مسکو، مقابله کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: آماده باش نظامی روسیه در دریا و خشکی، واکنشی است به حمله آمریکا و غرب در بلاروس و قزاقستان، پس از خروج از افغانستان. اما در واقع، این مقابله روسیه با استراتژی بایدن برای رسیدن دوباره به رهبری جهان است.
آمریکا که درگیر بحرانهای داخلی خود است، در طول تاریخ همواره تلاش کرده از توسعه نفوذ در دیگر مناطق جهان، بعنوان راهی برای حل بحرانهای داخلی اش استفاده کند.
در این میان، رئیس جمهور روسیه امیدوار است بتواند به توافقی با بایدن دست یابد که در آن، آمریکا حق روسیه در محیط جغرافیایی سیاسی با دولتهای سازمان پیمان «امنیت جمعی» در اسیای میانه را پذیرفته و به رسمیت شناسد.
پوتین تلاش میکند به توافق مکتوبی شبیه به سبک و سیاق توافق سال ۱۹۹۷ در استانبول مربوط به سازمان امنیت و همکاری در اروپا دست یابد، توافقی که مبتنی بر مشارکت بین دولتهای غربی و دولتهای مستقل شده از اتحاد جماهیر شوروی در حفظ امنیت هر یک از آنها بود.
خواسته اصلی پوتین، عدم توسعه ناتو به سمت شرق است و جالب آنکه گورباچوف نیز در خاطرات خود به این مساله اشاره کرده بود.
دام اوکراین
در پاسخ به تلاشهای پوتین برای توافق امنیت مشترک و جلوگیری از محدود شدن توسعه نفوذ روسیه، بایدن هیستری حمله روسیه را مطرح کرده و امیدوار است بتواند اوکراین را قربانی کند تا در ادامه روسیه وارد باتلاق جنگ داخلی شود که در نهایت به تحقق استراتژی آمریکا در مورد رهبری جهان، منجر گردد:
۱-تقسیم شدن اوکراین بین «اوکراین-لهستان» از غرب و «اوکراین-روسیه»، همانطور که پیش از پیروزی نازیها اینگونه بود و تاسیس جمهوری خلق اوکراین در سال ۱۹۵۴ و چه بسا تجزیه آن به چند دولت جدایی طلب، طبق سناریو دولتهای مستقل شده بین سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۲۰.
۲-یکی شدن جبهه نظامی اوکراین تحت رهبری آمریکا در لهستان از سمت غرب و رومانی و مولداوی از جنوب و جنوب غربی و بازگشایی جبههای به سمت دریای سیاه و دریای آزوف در کریمه.
۳-احاطه روسیه با کشورهای عضو ناتو و گسترش آنها از امتداد دولتهای بالتیک تا دانمارک و سوئد از شمال و پیوستن فنلاندِ بی طرف به جبهه جنگ و مسابقه تسلیحاتی.
۴-دست گذاشتن روی اروپای تقسیم شده بین راست گرایان افراطی در اروپای شرقی و اروپای محافظه کاری که فرانسه و المان در صدر آن هستند. بایدن موفق شده است اروپا را کاملا به میدان آمریکا بکشاند، همانطور که موفق به احیای ائتلاف ناتو به شکلی جدید و گستردهتر از قبل شده است.
به احتمال زیاد، مادامی که بایدن روسیه را به سمت جنگ در دونباس سوق ندهد، مسکو وارد باتلاق جنگ نمیشود، چر که گزینههایی برای مقابله با استراتژی آمریکا داردکه از اوکراین و محدوده آن فراتر میرود.