نیکلاس مولدر در اکونومیست نوشت: رگبار تحریمهای غرب علیه روسیه، سیستمهای سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان را به قلمروی ناشناختهای سوق داده است. در دسامبر، مشخص بود که تجاوز روسیه به اوکراین با موجی از فشار اقتصادی آمریکا و اروپا مواجه خواهد شد. اما اگرچه تهاجم ناگهانی ولادیمیر پوتین همه را شوکه کرد، واکنش اقتصادی غرب به همان اندازه شگفتانگیز بوده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: دور اولیه تحریمها در ۲۴ فوریه بانکها و صادرات فناوری روسیه را هدف قرار داد. دور دوم در ۲۶ فوریه دسترسی به شبکه پیامرسانی مالی سریع را قطع و ثروت خارجی الیگارشیهای روسیه را تصرف کرد و مهمتر از همه، اکثر ذخایر بانک مرکزی روسیه در خارج از کشور را مسدود کرد. پیش از این، اقتصاد هیچ کدام از کشورهای عضو گروه ۲۰ هرگز با چنین تحریمهای اقتصادی شدیدی مواجه نشده بود و این همه تحریم را در مدت زمان کوتاهی تجربه نکرده بود.
رهبران اروپایی در مورد شدت تحریمهای خود به طور قابل توجهی صریح هستند. برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه اعلام کرد که غرب جنگ کامل اقتصادی و مالی علیه روسیه به راه خواهد انداخت. اما اهمیت این کمپین تحریمی فراتر از معنای ژئوپلیتیکی آن است. قبلاً ما شاهد تقویت ناتو، تحکیم اتحاد فراآتلانتیکی و اتحاد اتحادیه اروپا بوده ایم. با این حال، تحریمها علیه روسیه نقطه عطفی در تاریخ اقتصاد جهانی است.
میتوانیم با در نظر گرفتن شدت تحریمها، اندازه هدف یا نتیجهای که دنبال میشود که توقف جنگ است، به دنبال اپیزودهای تاریخی قابل مقایسه باشیم. در دو دهه گذشته، تنها ایران، ونزوئلا و افغانستان داراییهای خارجی بانک مرکزی شان مسدود شده است. آنچه روسیه را به طور قاطع از این موارد متمایز میکند، اندازه آن است. روسیه به عنوان یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان، در مقایسه با اقتصاد کوچک افغانستان و اقتصادهای متوسط ایران و بولیواری، یک غول بزرگ است.
جاه طلبیهای کسانی که از تحریمها استفاده میکنند بسیار بزرگتر از پایان دادن به جنگ اوکراین است. اگر هدف جنگ اقتصادی غرب پایان دادن به جنگ تجاوزکارانه آقای پوتین در اوکراین باشد، تجربه تاریخی نشان میدهد که اقدامات متفاوتی مورد نیاز است. تحریمها به تنهایی سابقه ضعیفی در توقف ماجراجوییهای نظامی دارند. در طول قرن بیستم، از ۱۹ تلاش برای استفاده از تحریمها به عنوان سیاستی برای جلوگیری از جنگ، تنها سه مورد موفقیت آمیز بوده است که دو مورد از این تلاشها کار جامعه ملل بود. در جنگهای مرزی اولیه در بالکان بین یوگسلاوی و آلبانی در سال ۱۹۲۱ و بین یونان و بلغارستان در سال ۱۹۲۵ شاهد کارآیی تحریمها بودیم. استفاده موفقیتآمیز دیگر از تحریمها، فشار مالی آمریکا بر استرلینگ بود که باعث شد لشکرکشی نظامی بریتانیا به مصر به پایان برسد و جنگ سوئز در سال ۱۹۵۶ مدیریت شود.
به طور قابل توجهی، در دو مورد اول تحریمها به صورت تهدید به کار رفتند، اما در مورد سوم، یکی از متحدان جنگ سرد دیگری را تحت فشار قرار داد. تنها یک مورد وجود دارد که در آن کشوری با وزن مشابه روسیه برای مهار تجاوزاتش تحریم شده است. در سال ۱۹۳۵، جامعه ملل تحریمهایی را علیه ایتالیای تحت مدیریت موسولینی که هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بود، وضع کرد. این تحریمها به دلیل حمله به اتیوپی در سال ۱۹۳۵ علیه ایتالیا به کار گرفته شد. البته این اقدامات نتوانست مهاجم را مهار کند.
حال این سوال پیش میآید که تحریمهای روسیه چه تاثیری خواهد داشت؟ شوک مالی اولیه مطمئناً شدید خواهد بود و منجر به تورم جدی و فلاکت عمومی خواهد شد. با این حال، دلیلی وجود دارد که انتظار داشته باشیم، اگر روسیه این بحران فوری را پشت سر بگذارد، پس از آن برای مدتی با نرخ رشد پایین یا منفی پیش خواهد رفت. ایران در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۸ در نتیجه تحریمهای غرب دچار بحرانهای ارزی حاد شد، اما پس از انقباضات اولیه، شرایطش تعدیل و تثبیت شد. روسیه به شدت در اقتصاد جهانی ادغام شده است، اما همچنین دارای پایگاه اقتصادی بسیار گسترده تر، درآمدهای مالی بیشتر و بخش صادرات متنوع تری نسبت به ایران است.
انزوای اقتصادی روسیه پیامدهای شگرفی برای اقتصاد جهانی خواهد داشت که تابعی از نقش آن به عنوان تامین کننده پیشروی چندین کالای کلیدی است. تحریمهای جامع علیه ایران و ونزوئلا عمدتاً در بخشهای خاصی از بازار نفت بر اقتصاد جهان تأثیر گذاشت. اما تحریمهای غرب علیه مسکو مطمئناً تعدیل دردناکی را بر اقتصاد جهانی تحمیل میکند و بر توانایی روسیه برای تأمین سهم متنوع خود از سبد کالای جهان تأثیر میگذارد. روسیه تولیدکنندهی ۶ درصد آلومینیوم، ۷ درصد نیکل، ۱۲ درصد نفت خام، ۱۸ تا ۱۹ درصد گندم جهان است. صادرات گاز طبیعی و تأمین یک چهارم مس جهان را هم باید به موارد بالا اضافه کرد. مصر، تونس، عراق و لبنان به دلیل بسته شدن بنادر اوکراین در حال حاضر افزایش قیمتها را تجربه کرده اند. تحریمها ادامه عرضه مواد غذایی آنها را به شدت به تصمیمات سیاست گذاران غربی وابسته میکند. بازارهای مالی جهانی به حمایت بیشتر بانکهای مرکزی برای جبران حذف مازاد ارزهای خارجی بزرگ روسیه از بازارهای سوآپ ارز نیاز دارند.
اگرچه تحریمها تاکنون علیه ضروریترین کالاهای صادراتی روسیه اعمال نشده اند، اما ترس از تحریمها خریداران عمده، واسطهها و مصرفکنندگان نهایی را ترسانده است. تصمیمات بخش خصوصی برای عدم فعالیت در روسیه در حال افزایش است. Maersk و msc، دو غول باربری که یک سوم بازار جهانی کانتینر را کنترل میکنند، قبلاً سفارشات حمل و نقل به روسیه و از این کشور را به حالت تعلیق درآورده اند. بی پی و شل در حال خروج از صنعت نفت این کشور هستند. سفرهای هوایی، گردشگری و سایر ارتباطات بین روسیه و غرب همگی به سرعت در حال کاهش هستند.
پس از توافق هستهای ۲۰۱۵، علاقه ناچیز غربیها به تجارت با ایران نشان داد که واکنشهای بیش از حد به تحریمها ممکن است بیشتر از خود تحریمها اثرگذار باشد. تحریمها بر رفتارهای تجاری تأثیر میگذارند. همچنین اثرات سرریز پیش بینی نشدهای وجود دارد. کاهش ارزش پول روسیه بر پنج جمهوری آسیای مرکزی که ارزهایشان متکی به روبل است، تأثیر منفی گذاشته است. بدون کمک، سالی که با اعتراضات به دلیل افزایش هزینه زندگی در قزاقستان آغاز شد، مشکلات بیشتری را برای این منطقه به همراه خواهد داشت. اما شوکها در حال حاضر بسیار بیشتر شده اند. اختلال در زمان جنگ، کمبود عرضه و ترس از تحریمها شوک قیمت جهانی کالاها را به همراه دارد. این ممکن است یک رکود جهانی را آغاز کند و ثبات سیاسی جوامع در شمال آفریقا، خاورمیانه، آسیا و فراتر از آن را تضعیف کند.
تحریمها دیگر ابزار تیغ جراحی نیستند که از جهانی شدن بهره برداری کنند. در مقیاس کنونی خود، آنها طوفانی هستند که ماهیت خود جهانی شدن را به طرق اساسی تغییر خواهد داد. با توجه به جنایت آمیز بودن تهاجم آقای پوتین، مجازات تجاوز روسیه با اقدامات اقتصادی، مالی و دیپلماتیک ضروری است. اما سیاستگذاران غربی باید در طراحی این مداخلات بسیار محتاط باشند. تحریمها اثراتی بر تصمیمگیری بخش خصوصی دارند. وقتی این تصور که تدابیر دائمی هستند، باقی بماند، هر فرصتی برای استفاده از آنها برای هدایت شرایط به سوی صلح در اروپای شرقی از بین خواهد رفت.
در یک اقتصاد جهانی شکننده، اثرات سیاسی و اقتصادی ناخواسته تحریمها میتواند به سرعت از کنترل خارج شود. سیاست گذاران غربی به جای عجله در تحریمهای بیشتر، باید بر کمک مستقیم به اوکراینیها برای دفاع از استقلال خود تمرکز کنند. آنها همچنین باید به سرعت شرایط روشنی را برای حذف تحریمها ترسیم کنند تا تنش زدایی و پایان دادن به این جنگ فاجعه بار را تشویق کنند.