شرق: «امروز میتواند روز گرامیداشت مؤسساتی باشد که نقش پاددانشگاه را بازی میکنند؛ یعنی هم «دانشگاه» هستند و هم خود را در مقابل نهاد محافظهکار دانشگاه قرار میدهند و آنچه را نهاد محافظهکار دانشگاه حتی امکان طرحش را فراهم نمیکند؛ یعنی پرسشگری و نقد، با امکانات کم و سرمایه شخصی فراهم آوردند».
این سخنان را دکتر فرزان سجودی در پایان مراسم گرامیداشت خود گفت. عصر روز یکشنبه پانزدهم اسفندماه مراسم نکوداشت دکتر فرزان سجودی با عنوان «استاد نشانهها» به ابتکار آکادمی بینالمللی علم (مؤسسه آموزش خصوصی) در محل مجموعه فرهنگی آسمان برگزار شد. در این مراسم دکتر احمد پاکتچی، دکتر حمیدرضا شعیری و دکتر امیرعلی نجومیان درمورد شخصیت حقیقی و علمی دکتر فرزان سجودی و نقش او در اشاعه گفتمان نشانهشناسی، بهخصوص نشانهشناسی انتقادی، صحبت کردند تا اینکه نوبت به شیرین بزرگمهر رسید. بزرگمهر که سالهای سال همکار دکتر سجودی در دانشگاه هنر بود، با سخنان خود مراسم نکوداشت را واسازی کرد و درباره رفتار حذفی دانشگاه هنر در قبال دکتر سجودی صحبت کرد. او توضیح داد که چگونه کوتهبینیها باعث شد عملا این استاد محبوب، که دانشجویان برای حضور در کلاسهایش سر و دست میشکستند، به «حاشیه» پرتاب شود و بعد از ایران برود. بعد از آن خانم بلقیس روشن از استادان همکار دکتر سجودی در دانشگاه پیام نور نیز ضمن تأیید سخنان دکتر بزرگمهر اذعان کرد که چنین رفتار حذفی نیز نسبت به دکتر فرزان سجودی در دانشگاه پیام نور صورت گرفته است. در اینجا بود که نوبت به سخنان پایانی دکتر فرزان سجودی رسید. او که ابتدا صدایش از هیجان میلرزید، گفت: «این جلسه باعث شد که دستکم التیام پیدا کنم!».
او گفت: «به هر حال تردید نیست که آدم از اینکه ببیند مورد توجه قرار میگیرد، خشنود بشود و میلی ناخودآگاه به قرارگرفتن در مرکز را ارضا کند؛ اما اتفاقا کار اصلی ما در دورههای نشانهشناسی انتقادی واسازی مرکزها بوده است. نقد جدی چگونگی شکلگیری آنها و خطر مرکزهای ستودهشده و در نتیجه مصون از نقد. بههمیندلیل از این نوع جلسات هراسناک میشوم که مبادا در تناقض یا تعارض با آنچه برای آموختنش میکوشم، قرار بگیرد».
دکتر سجودی که از هر موقعیتی برای بسط گفتمان انتقادی استفاده میکند، در این مراسم نکوداشت خود نیز مبحث «نکوداشت» را تئوریزه کرد و گفت: «اگر کسی را یا نقش کسی را پاس میداریم، در اصل باید نقش برساخته او را که محصول شبکهای از نشانهها (یا بهتر بگویم دالها) و برهمکنش بین آنهاست، محصول روابط بینامتنی و بیناگفتمانی است، پاس بداریم. آنچه مینویسد، آنچه میگوید و درس میدهد در ادامه و در تعامل با متون بسیار و نامهای بسیار دیگر که بر آن متون نشستهاند، قرار دارد».
او سپس به پدیده کرونا در سه سال اخیر اشاره کرد که باعث توسعه آموزش مجازی شد و گفت: «ظاهرا گفتمانهای متفاوت در اینکه «کرونا شر است» با هم توافق دارند؛ هرچند هریک خیر و شر را متناسب با مناسبات گفتمانی خود معنا میبخشند... . استعداد انسان در این بوده است که آسیبها را به امکان خیر تبدیل کرده است؛ اما این خیر مثل هر دال دیگری مفهوم ثابتی نیست. تقریبا دو سال پیش مؤسسات و مدرسههای خصوصی مجازی کوشیدند در زمینه آموزش در علوم انسانی با تکیه به فناوری این شر را به یک خیر تبدیل کنند. مؤسساتی که بهظاهر خود در حاشیه بودند، آدمهایی مثل من را که به حاشیه رانده شده بودند، با فرصت پیشآمده و با جدال به مرکز پرشور آموزش راندند. درست در زمانی که دانشگاهها از نظر فنی سردرگم و از نظر گفتمانی در پی نظارت و مهار بودند، صدها نفر جلسات بینظیری را در این فضاها تجربه میکردند».
در آخر دکتر سجودی تجربه شخصی خود را برای حضار شرح داد؛ اینکه با چه هیجانی به دانشگاه پیغام داده که آماده تدریس مجازی است و اتفاقا رئیس گروه هم موافقت کرده و سه درس برای ایشان برنامهریزی کردند و ایشان سه جلسه هم کلاس مجازی تشکیل داده بود؛ ولی بعد کلاسهای ایشان را به این دلیل که خارج از ایران هستند، لغو کردند و این در حالی بود که بسیاری از استادان در این دوران لزوما در ایران نبودند!
دکتر سجودی در پایان گفت: «دانشگاه محافظهکار شر را به شر مضاعف بدل کرد و ضمن تلاش بسیاری از استادان تلاشگر و به گواه همانها سطح آموزشی افول کرده است. درست در جایی که مؤسسات و مدرسههای خصوصی مبتکرانه و با شور این شر را به خیر و تجربهای متفاوت در آموزش تبدیل کردند، دانشگاه در کنار دیگر سردرگمیهایش ازجمله سردرگمیهای فنی در تولید محیط آموزشی آنلاین، نگران موقعیت جغرافیایی استادش بود. البته آنچه گفتم، تجربه شخصی خودم بود با دانشگاهی که در آن کار میکردم. حالا هم منتظر حکم اخراجم از کمیته تخلفات اداری هستم. به این میگویم شر مضاعف».