arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۶۷۷۹۸
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۳ - ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

خاطرات صادق طباطبایی، شماره ۴۱: درخواست عفو چریک‌های اعدامی از اعلیحضرت

خاطرات صادق طباطبایی: در شرایطی که به چهلمین روز درگذشت چریک سرخ سیاوش پارسانژاد نزدیک می‌شدیم، خبر مصاحبه‌ی تلویزیونی انقلابیِ درگذشته! آب سردی بر روی همگان ریخت. پارسانژاد در این مصاحبه اعلام کرد: پس از بازگشت به ایران متوجه شده است تمامی افکار انقلابی او غیرواقعی بوده‌اند... قطرات آب سرد هنوز از پیشانی‌ها فرو نریخته بود که مصاحبه‌ی دیگری توسط قهرمان پیشین کنفدراسیون، پرویز نیکخواه، پخش شد...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ درگیری عقیدتی رفقا! در این کنگره حتی به زد و خورد و ضرب و شتم نیز منجر گردید. از جمله احمد سنجابی از جبهه ملی توسط یاران بهمن نیرومند از کادرهای توده انقلابی به شدت مصدوم شد. گروه‌های درگیر عبارت بودند از: جبهه ملی دوم، سازمان توفان، سازمان توده انقلابی، کادرهای توده انقلابی، گروه ستاره سرخ، انقلابیون کمونیست آمریکایی! با نماینده‌های حزب توده و چند سازمان کوچک دیگر که ما به طنز آنان را گروه‌های «پاندولی» نامیده بودیم. در اوج بحث‌های عقیدتی و مشاجرات نمایندگان، ناگهان محمود راسخ اعلام کرد: خبر رسیده است که عوامل ساواک در یک کنفرانس مطبوعاتی در هتلی در نزدیکی محل برگزاری کنگره تجمع کرده‌اند. و لذا از حاضرین خواست دسته‌‌جمعی به محل رفته و آنان را افشا کنند.

ابتدا تعدادی از اعضای کنفدراسیون به داخل هتل رفته، در حالی که بقیه در بیرون اجتماع کرده و منتظر اشاره از داخل بودند، تقاضا کردند در کنفرانس مطبوعاتی شرکت جویند. در این جلسه فضل‌الله صدر رهبر پان‌ایرانیست‌ها از تهران به آلمان آمده و حدود ۲۰ نفر از هواداران خود را به جلسه‌ی فوق دعوت کرده بود. با مخالفت آقای صدر، در اندک زمانی درگیری شروع شد. پان‌ایرانیست‌ها که مجهز به پنجه‌بوکس و چاقو و اسلحه‌ی سرد بودند به جان نمایندگان کنفدراسیون افتادند. در گرماگرم معرکه یکی از افراد کیف‌دستی فضل‌الله صدر را که در آن زمان نماینده‌ی مجلس شورای ملی نیز بود، ربوده و محتویات آن را که شامل مقداری اسناد دیپلماتیک و تعداد هشت قبضه پنجه‌بوکس بود در معرض دید حاضران قرار داد. پان‌ایرانیست‌ها به شدت مضروب شده و حتی یکی از آنان یک چشم خود را از دست داد.

این درگیری با دخالت پلیس و دستگیری و بازداشت تعدادی از اعضای کنفدراسیون خاتمه یافت، ولی بازتاب آن تا مدت‌ها ادامه داشت و باعث بی‌آبرویی رژیم گذشته بود.

علی‌رغم این مسئله، کنگره‌ی دهم نتوانست بر سر انتخاب هیأت‌ دبیران به توافق برسد. تشتت آرا و اختلافات گروه‌ها به حدی بود که هیچ کاندیدای مطرح‌شده‌ای نتوانست حداقل آرا را به دست آورد. در کنگره‌ی اضطراری که یازدهمین کنگره‌ی کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی بود و سه ماه بعد تشکیل گردید، دو نفر از جبهه ملی، دو نفر از سازمان توده انقلابی و یک نفر از سازمان توفان تیم هیأت دبیران را تشکیل دادند.

کنگره هم‌چنین آقایان حسن ماسالی و خسرو کلانتری را به عنوان نماینده نزد امام به نجف اعزام کرد. این گروه مذاکرات مفصلی با حاج سید مصطفی خمینی و یک دیدار نیز با امام برگزار کردند.

[...]

مصاحبه‌ي تلویزیونی چریک‌های اعدامی و درخواست عفو از اعلیحضرت

در ماه آوریل سال ۱۹۷۰ سازمان توده انقلابی اعلام کرد که سیاوش پارسانژاد یکی از اعضای آن سازمان که برای تشکیل هسته‌ی مسلحانه و تاسیس سلول سرخ به ایران رفته بود، بازداشت و تحت شکنجه جان سپرده است. متعاقب این خبر، کنفدراسیون تبلیغات گسترده‌ای را آغاز کرد. از تمامی سازمان‌های بین‌المللی درخواست شد، مراتب انزجار خود را تسلیم دولت ایران کنند. از سوی سازمان عفو بین‌الملل و کمیسیون حقوق بشر و سازمان حقوق‌دانان دموکرات تلگراف‌هایی به ایران مخابره شد و عمل جنایت‌بار و ضد بشری محکوم گردید. در شرایطی که به چهلمین روز درگذشت چریک سرخ سیاوش پارسانژاد نزدیک می‌شدیم، خبر مصاحبه‌ی تلویزیونی انقلابیِ درگذشته! آب سردی بر روی همگان ریخت. پارسانژاد در این مصاحبه اعلام کرد: پس از بازگشت به ایران متوجه شده است تمامی افکار انقلابی او غیرواقعی بوده‌اند و لذا خود را به مقامات مربوطه معرفی و از اعلیحضرت تقاضای عفو نموده است. تقاضای او مورد قبول ذات اقدس ملوکانه واقع شده و پس از چند روز آزاد شده است.

قطرات آب سرد هنوز از پیشانی‌ها فرو نریخته بود که مصاحبه‌ی دیگری توسط قهرمان پیشین کنفدراسیون، پرویز نیکخواه، پخش شد که طی آن نیکخواه نظرات مشابهی را به منزله‌ی معتقدات جدیدش پس از چند سال اقامت در زندان ابراز کرده بود.

ادامه دارد...

منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۵۸-۲۶۱.

نظرات بینندگان