arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۷۲۷۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۱ - ۰۱ تير ۱۳۹۱

اداره نا مناسب کشور و فشارهای وارده بر مردم، آگاهی آنان را افزایش می دهد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

دکتر محمد جواد اطاعت در گفتگو با روزنامه اعتماد، به بررسی موانع توسعه سیاسی ایران پرداخته است. در بخش هایی از این گفتگو آمده است:

- رشد علمي در يك نظام سياسي واپسگرايانه و سنتي نمي‌تواند باعث توسعه و پيشرفت كشور‌ها شود. مثلا كوبا در پزشكي و نانوتكنولوژي بعد از آلمان و امريكا سومين قدرت جهان است ولي كشوري فوق‌العاده عقب‌مانده است. عواملي نظير ساختار سياسي، نظام سياسي و فرهنگ سياسي كه از اين آموزش‌ها استفاده مي‌كنند به اضافه ساير مولفه‌ها بايد دست به دست هم دهند تا پديده توسعه شكل بگيرد.

- تقريبا در دنيا كشوري وجود ندارد كه به لحاظ سياسي توسعه يافته باشد ولي از نظر اقتصادي يا ساير حوزه‌ها توسعه نيافته باشد. چون رويكرد دموكراتيك به توسعه اقتصادي و توسعه در ساير حوزه‌ها هم كمك مي‌كند. اگر كشورهاي دموكراتيك را با كشورهاي اقتدارگرا مقايسه كنيم، كشور دموكراتيك توسعه‌نيافته يا عقب‌مانده نداريم. اگر شاخص‌هاي مختلف را هم رصد كنيم به همين نتيجه مي‌رسيم. مثلا اگر درآمد سرانه را به عنوان مبنا در نظر بگيريم، كشورهايي كه درآمد سرانه بالايي دارند، كشورهاي دموكراتيكي هستند. هرچند استثنا‌هايي هم در اين زمينه وجود دارد، مانند كشور كويت كه درآمد سرانه بالايي دارد اما اين درآمد حاصل از فروش منابع خام است كه اصطلاحا به آنها دولت‌هاي تحصيلدار يا رانتير گفته مي‌شود (rentier state). اما اگر آلمان غربي و آلمان شرقي را با هم مقايسه كنيم اين تفاوت را به خوبي حس مي‌كنيم، چرا كه اين دو از ابتدا يك كشور بودند اما وقتي رويكرد اقتدارگرايي بر آلمان شرقي حاكم شد و آلمان غربي به شيوه دموكراتيك اداره شد، آلمان غربي توسعه يافت و آلمان شرقي به يك كشور عقب‌مانده تبديل شد. همين‌‌طور مي‌توان كوبا را با پاناما و كره جنوبي را با كره شمالي مقايسه كرد.

- فرهنگ سياسي مردم بايد ارتقا پيدا كند و مردم بايد بدانند كه اداره كشور يك تخصص پيچيده است. مردم همان طور كه مي‌پذيرند براي درمان بيماري خود بايد به پزشك و براي ساخت يك ساختمان به مهندسان مربوطه مراجعه كنند بايد بياموزند كه اگر مي‌خواهند كشورشان سامان بيابد بايد آن را به دست اهلش بسپارند. به‌طور عام‌تر از ميان كل فعالان عرصه سياست در ايران چند نفر عالم علم سياست هستند؟ به عقيده من همان‌طور كه يك نفر با داشتن دكتراي جامعه‌شناسي نمي‌تواند مطب پزشكي داير كند، يك پزشك يا يك مهندس هم نمي‌توانند در نظام سياسي يك كشور به عنوان سياستگذار ايفاي نقش كنند؛ بلكه تنها در حوزه تخصصي خود مي‌توانند امور را اداره كنند.

- در كشور ايران ما با يكسري روشنفكر منتقد مواجه هستيم كه رويكردي سلبي به سياست دارند و وضع موجود را نفي مي‌كنند، اما در وجه اثباتي براي اداره جامعه حرفي براي گفتن ندارند. در عرصه سياست و حكومت هم كساني اداره امور را برعهده دارند كه از تخصص لازم برخوردار نيستند. ايران به‌شدت به يك نسل دولتمرد فرهيخته، آموزش ديده و كار آزموده نيازمند است. اين اتفاق نمي‌افتد مگر اينكه فضاي سياسي رقابتي شود و رابطه تنگاتنگي بين مراكز علمي و دستگاه‌هاي سياستگذار و اجرايي برقرار شود.

- اينكه يك كشور از علم سياست براي توسعه استفاده مي‌كند و كشوري هم نمي‌تواند از اين علم در جهت توسعه استفاده كند به نخبگان و حاكمان بازمي‌گردد، اما در عين حال فرهنگ سياسي توده‌ها هم كه اجازه مي‌دهد چه كساني بر آنها حكومت كنند تاثير زيادي در تداوم اين شرايط دارد.

- تنها راه چاره افزايش آگاهي عمومي مردم است. البته ممكن است اداره نامناسب كشور و فشارهاي وارد بر آنان هم اين آگاهي را افزايش دهد. عملكرد نخبگان هم تعيين‌كننده است تا فرآيندهاي دموكراتيك به رسميت شناخته شود چراكه علم سياست در كشورهاي دموكراتيك مي‌تواند كارآمد باشد. چون در اين كشورها همه امور مبتني بر اصل رقابت است. همان‌‌‌طور كه در اقتصاد يا فعاليت‌هاي ورزشي رقابت تعيين‌كننده است، در سياست و حكومت هم رقابت اصلي اساسي است. شما اگر رقابت را از عرصه سياست حذف كنيد اين اتفاق همان تاثيري را دارد كه حذف رقابت از عرصه‌هاي ورزشي روي اين عرصه‌ها خواهد گذاشت. علم سياست در كشوري كه رويكرد دموكراتيك دارد و اصل رقابت را پذيرفته است مي‌تواند رشد كند
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
amir
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۱
0
4
با مقايسه دو كره (شمالي و جنوبي) به راحتي مي توان اثرات توسعه سياسي و دموكراسي رو ديد ، دو كشوري كه مردمانشون از يك نژاد هستن داراي اقليم و منابع يكسان مي باشند و فقط دو نوع فكر و نظام مختلف دارن اداره شون مي كنن ، جايگاه هر دو كشور و سطح زندگي مردمانشون در جهان كاملا" مشخصه ، سران يكي به دنبال موشك و بمب اتم و سران ديگري ....
نظرات بینندگان