محمد مرسی کاندیدای ریاست جمهوری مصر، که به نظر می رسید ازافراد همسو با مواضع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد، در بیاناتی شگفت وقابل تامل خلیج فارس را خلیج عربی دانست و در بیاناتی معنادار ازحمایت ایران از سوریه مخالفت کرد و برپای بندی روابط مصر جدید با اسرائیل سخن گفت:
سایت انتخاب به نقل از شبکه خبری العالم "محمد مرسی"، در مصاحبه با روزنامه "الکویتیه" در پاسخ به سئوالی در خصوص "روابط مستقیم اخوان المسلمین با ایران " گفت:
"این مسائل توهم، افترا و بی اساس است؛ ما هیچگاه در صف هیچکدام از قدرتهایی که کشورهای دوست در منطقه خلیج عربی را تهدید می کنند، قرار نمی گیریم".
خبرنگار الکویتیه در ادامه مرسی را به چالش کشیده، و با بیان اینکه "ایران بارها تلاش کرده روابط خود با مصر را آغاز کند"؛ از او می پرسد:
"تأثیر روابط قاهره - تهران بر روابط مصر با کشورهای عربی و بالعکس چیست؟" ..
مرسی در پاسخ می گوید:
"من دیدار با کاردار ایران در مصر را نپذیرفته ام !!! البته حداقل تا هنگامی که موضع آنها در خصوص سوریه مشخص شود ! "
مرسی درباره معاهده کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل گفت:
ما به توافقنامه های رسمی مصر تا زمانی که آنها به نفع ملت مصر باشند احترام می گذاریم !
.............................
از این اظهارات نباید به سادگی گذشت.
تاسف انسان از خواندن این اظهارات وقتی بیشتر می شود که رییس دولت ما در بیاناتی نسنجیده و احساسی بر طبل برقراری رابطه سیاسی سریع وگسترده با مصر و آنگونه که در خبرها آمده بود حتی آمادگی فردی کار در آن کشور! در جهت اثبات علاقمندی به مردم مصر سخن گفته است اظهاراتی که علاوه بر آنکه با عکس العمل مناسبی از سوی طرف مصری مواجه نشد تعجب همگان را در داخل وحتی خارج برانگیخت.
امیدواریم شاهد پاسخ قاطعانه دستگاه دیپلماسی کشور به این اظهارات باشیم
برقراری تعامل سیاسی با دنیا باید بر اساس واقع بینی باشد نه بر مبنای سلیقه فردی و احساسات شخصی.
نادیده گرفتن عزت ملت بزرگ ایران در مناسبات خارجی به دلیل اینکه صرفا بخواهیم در اقدامی پیشگام باشیم به منفعت ایران و ایرانی نیست.
بنظر میرسد متاسفانه در بررسی میزان واقعی تاثیرمان برتحولات منطقه که در مواردی نمی شود منکر آنها شد و نیز در روابط خارجی مان دچار نوعی توهم شده ایم .
....
منبع:
نی در نوا
مرسی با موضع گیرهایش نشان داد؛قابل اعتماد نیست
خوشحالم که هموطنانم دیپلماسی را بهتر از کسانی می دانند که مدعی مسئولیت در رده هایی هستند که حتما باید دیپلماسی بدانند و نمی دانند و به همین دلیل هم عزت و اقتدار این ملت را حراج می کنند.اگر هم دینی ظاهری ما با اعراب نبود و اگر تضاد نگرش آرمانی و دینی ما با دشمن اعراب نبود، بیشترین مشکل را ما با اعراب و اعراب با ما داشتند. نمی دانم چرا این جماعت اینقدر لجوج و کج فهم هستند. شما تا حال چه نگاه و حرکت مثبتی از اینها دیده اید؟ انصافا فقط سوریه در عرصه های سخت در اوقاتی به ما کمک کرده و در مواردی هم ناجوانمردانه پس کشیده در حالی که ما همیشه و بی دریغ پشتش بوده وهستیم. حضور اسلامگرایان در ترکیه، مصرو هر کجای دیگر هدفمند و حساب شده برای تخریب اسلام انقلابی است.حضور یکسلمان، یک ایرانی، یک شرقی در کشورهای غربی در مبادی قدرت به مفهوم عوامفریبی همراه با قدرت گرفتن یک نوکر و مزدور بظاهر مسلمان و ... در آن کشورهاست. در غرب شاید به یک آدم غربی الاصل منصف ومعتدل بتوان امیدی داشت، اما به کسانی که بظاهر مسلمانند(مانند اوباما)و یا شرقی الاصلند، هیچ امیدی نمی توان داشت. چون چنین افرادی بایستی قبلا تبهکاری خودشان را و اسلام ستیزیشان را به اثبات رسانده باشند. در حالی که غربی الاصل ها لزومی به اثبات وفاداری شان نبوده و اگر بی وفایی شان اثبات نشود، مورد اعتماد سیستم حکومتی غربند.
بازی سیاستمداران شیعه عراقی بزرگشده بر سفره ایران را که تا الان نفعی برای ما نداشته دیده یم، قطعا بقیه نفع گه هیچ متضرر خواهیم شد.نوکران آمریکا از عقلمندی ارباشان بهره می بردند، اما سلفی ها آن را ممکن است آن را هم نداشته باشند.