پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : محمدجواد آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات در کانال تلگرامی خود نوشت: از شما پرسیدم به نظر شما علت «اصلی» خاموشی احتمالی برق در فصل تابستان چیست؟
بعد از آن ویدئویی را با شما به اشتراک گذاشتم تا با مفهوم همنوایی بیشتر آشنا شویم.
پیش از پرداختن به علت اصلی خاموشیهای احتمالی، علاقهمندم بر اساس نظراتی که با مشارکت شما حاصل شد، فضای احتمالی رسانهای هفتههای آتی و پس از وقوع خاموشیها را پیش بینی کنم.
۵۸٪دنبال کنندگان این کانال معتقد بودند دلیل اصلی خاموشی، گزینه اول است. یعنی دولت به دلایل مختلف(مثل کمبود منابع، تحریم و …) قادر به توسعه ظرفیت نیروگاهی متناسب با رشد نیاز مردم به برق مصرفی نبوده است.
احتمالا بین این جمع گسترده در هفتههای آتی، یک دوقطبی شکل خواهد گرفت؛ عدهای که خواهند گفت خاموشیها به علت ناکارآمدی گروهی که آنان را «بانیان وضع موجود» میخوانند، بوجود آمده است و قطب مقابل هم تندروها را عامل تحریک ایالت متحده و وضع تحریم گسترده علیه کشور و در نتیجه عدم تامین منابع لازم برای توسعه صنعت برق کشور، خواهند دانست.
۲۲٪شرکت کنندگان هم فعالیت مافیاهای استخراج رمز ارز را عامل بروز خاموشی میدانند. اینها احتمالا به فرضیه معروف تحلیلگران تاکسینشین که: «کار خودشونه» اعتقاد دارند. لذا همراهی با ایدههایی چون در فلان نهاد رمز ارز استخراج میکنند یا برق ما را به عراق و لبنان و افغانستان صادر میکنند و … هم دور از ذهنشان نیست.
۷٪معتقدند که الگوی مصرف در ایران مناسب نیست و راندمان دستگاههای مصرفکننده برق در ایران مطلوب نیست. این گروه هم احتمالا مخاطبان حرف گوش کنِ بابا برقی هستند که به مردم توصیه اخلاقی میکرد که «مصرف بیرویه، کار خیلی بدیه!». البته من هم با آنها هم نظرم، اما توضیح خواهم داد در اینجا مردم مقصر نیستند و اشکال از سیاستگذاری غلطی است که هر روز دامنهی بحران آن بزرگتر خواهد شد.
حدود ۱۳ درصد هم نظارهگر دعواها هستند و احتمالا به یک «به من چه!» عمیق یا «به تو چه!» عمیقتر معتقدند.
تضاد این دیدگاهها البته یکباره باعث میشود عدهای هم به خیال ساده خودشان برای پرت کردن حواس مردم یکباره کمپینی راه بیاندازند که به تعدادی بگویند «گرین کارتت را زمین بگذار» و بعد هم به مافوقشان گزارش کنند که ما یک بحران امنیت روانی گسترده را از کشور دفع کردیم، فارغ از اینکه -البته به احتمال ضعیف- این اقدام سطحی آنان اعتبارزدایی جدیدی در فضای رسانهای رقم خواهد زد که در مجموع به ضرر کشور خواهد بود.
همنوایی اینجا رخ میدهد. ما عموما به خوشههایی از اطرافیانمان مرتبطیم. کافی است تحلیلهایی یک جانبه وارد این شاخهها شود، همانها مکرر بازنشر میشود و تبدیل به باورهای سه قطبی گسترده فوق میشود، درحالیکه واقعیت در پشت این انبوه جوسازیها پنهان شده است. کسی به واقعیت نخواهد پرداخت و همه درگیر سطحینگری خواهند ماند؛ تا سال بعد و خاموشیهای گستردهتر…
اینکه راه حل رسانهای چیست، بماند؛ اما اگر اصل معضل خاموشی برطرف شود، فضای منفی رسانهای عملا قابلیت خودنمایی نخواهد داشت. لذا اجازه دهید در مطالب بعدی به آن سیاستگذاری غلطی بپردازم که عامل ایجاد این خاموشیهای گسترده است.