فارس: عضو مجلس خبرگان رهبری بابیان اینکه انحراف ناشی از تحجر مخربتر از انحراف ناشی از تفکرات لیبرالیستی است، گفت: اندیشههای انحرافی به دنبال گسترش سکولاریسم در کشور هستند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی در مراسم جشن میلاد امام رضا (ع) که به میزبانی دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد، ضمن تبریک این روز فرخنده اظهار کرد: ولادت علی بن موسیالرضا(ع) را محضر همه شما اساتید معظم تبریک میگوییم و از خداوند متعال میخواهیم که برحسب عنایات عامه وجود مقدس امام هشتم (ع)، در ملازمت این حضرت با موفقیت بتوانید مراتب ارتقا در جهت خدمتگزاری در عرصه ولایت اهلالبیت (ع) را بپیمایید و فعالیتهای مثمر و مؤثر داشته باشید.
امام رضا (ع)، «عالم آل محمد» است
حجت الاسلام سید احمد علمالهدی خاطرنشان کرد: در میان القابی که برای وجود مقدس امام هشتم (ع) مشخصشده است، لقب «عالم آل محمد» تحت یک عنوان برجسته جلبتوجه میکند اما بیان این لقب در شأن و منزلت امام هشتم (ع) پدیدآورنده یک سؤال عمومی و فراگیر در اذهان عمومی است که چطور در میان حضرات معصومین که هرکدام در دوران و زمان خود حائز جایگاههای رفیع و شاخص علمی بودهاند، این لقب متوجه حضرت رضا (ع) شده است؛ خصوصاً اینکه در دوران امام باقر و امام صادق (ع)، انقلاب فرهنگی و علمی در امت اسلام ایجاد شد و بهطور خاص در دوران امام صادق (ع)، شخصیت و رتبه علمی امام در میان تمام ممالک اسلامی و حتی جهان مطرح بود، تا جایی که راوی حدیث نقل میکند که در یک دوران، مجالس و منابر بسیاری در مسجدالنبی (ص) برپا بود که بر فراز همه آنها عالمان فرزانه و جلیلالقدری مینشستند و به تدریس و تبیین حقایق علمی میپرداختند اما وجه مشترک همه این مجالس، تکرار عبارت «حَدِثُنی جَعفَر ابن مُحمد» بود و لذا همه این علما در حقیقت شاگردان امام صادق (ع) بودند.
وی افزود: بااینحال، جایگاه امام رضا (ع) در مقامات علمی خصوصاً در جلسات مناظره امام با علمای ادیان دیگر و افراد دارای افکار انحرافی زمینه بروز و ظهور پیدا کرد و لذا اگرچه بیش از 4 هزار نفر شاگرد امام صادق (ع) بودند و حتی تا پیش از ولادت امام رضا (ع)، عموم مسلمانان به امام کاظم (ع) عالم آل محمد میگفتند اما در دوران امامت علی بن موسیالرضا(ع)، این لقب به امام هشتم (ع) اطلاق شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به علت اطلاق لقب «عالم آل محمد» به امام رضا (ع) گفت: دلیل اصلی اطلاق این لقب به امام رضا (ع) به این خاطر است که وجود نازنین ایشان از دو جهت در زمانه خود موفق بودند؛ یکی در حوزه ارائه و نمایش شخصیت معنوی خود در برابر دگراندیشیهایی که مأمون در جامعه ایجاد میکرد و دیگری پیروزیهای همیشگی و مستمر امام در مناظره علمی و مقابله مستدل فلسفی با این جریانهای انحرافی که حتی بعضی از آنها به خاطر بیان مطالب جدید، مورد اقبال بخشهایی از جامعه هم قرار میگرفتند.
فتنهگریهای مأمون در تقابل با امام رضا (ع)
وی ادامه داد: مأمون در میان سلاطین عباسی بهعنوان معاویه بنیعباس معروف بود زیرا در دوران خلافت ناحق او، مسئله امام کشی و مبارزه با مخالف در فرع قرار داشت و اصل حکومت او مبنی بر این بود که برای استمرار خلافت خود باید ریشه رهبری دینی را خشکاند و از مراجعه مردم به سنت و معرفت نبوی جلوگیری کرد لذا به دنبال براندازی موضوع امامت بود و حیلهها و فتنههای خود را در جهت رقیب تراشی برای جریان امامت به کار میگرفت و به این خاطر که توسعه علمی و مکتبی جامعه شیعی پس از دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) وارد یک دوره شکوفایی شده بود، باعث میشد تا مؤثرترین حالت برای رقیب تراشی در برابر شجره طیبه امامت در حوزه مسائل علمی باشد.
علمالهدی تصریح کرد: توطئههای معاویه البته الگو گرفته از توطئه خلفای دوره بنیامیه بود و تربیت افرادی نظیر معبد بن عبدالله جهنی در دوره خلفای بنیامیه که ائمه اربعه را بهصورت جعلی ایجاد کردند تا رقیب جریان امامت اهلبیت (ع) باشند، نمونهای از این توطئههاست اما مأمون بااینکه از رویه خلفای پیشین خود سرمشق میگرفت، این شیوه مقابله با جریان امامت را در دوران خلافت ناحق خود به اوج رساند.
وی تأکید کرد: مأمون در توسعه افکار دگراندیشانه ابتکارات شوم بسیاری داشت؛ تا جایی که برای اولین بار در دوره مأمون بود که طبق دستور خلیفه، کتب فلاسفه یونانی به بلاد اسلامی آورده شد و هرکس که میتوانست این کتابها را به عربی ترجمه کند، بهاندازه وزن کتاب، طلا و جواهر میگرفت. حتی مأمون از بیرون جامعه اسلامی، علمای غیرمسلمان را دعوت میکرد تا در جلسات مناظره علمی با امام رضا (ع) شرکت کنند و امید داشت که هرکدام از آنها و یا حداقل بهصورت دستهجمعی، آنان بتوانند امام هشتم را در تنگنا قرار دهند اما برخلاف توطئه مأمون عباسی، هیچکس نمیتوانست بهاندازه امام رضا (ع) جامعیت علمی داشته باشد.
امامجمعه مشهد ابراز کرد: اشاعره، اهالی معتزله و مرجعه و همهکسانی که از زمان امام صادق (ع) در برابر ایشان طرح موضوع میکردند و هیچگاه قدرت عرضاندام در عرصه علمی را پیدا نکردند، در دوران مأمون موردحمایت خلیفه بنیعباس قرار گرفتند تا هرکدام از آنها که توانست یک جریان برای رقابت با امامت شیعی ایجاد کند لذا ازاینجهت و به خاطر فتنه افکنیهای معاویه در عرصههای علمی و معرفتی بود که شخصیت و جایگاه امامت در دوران علی بن موسیالرضا (ع) نمود شاخصتری در مباحثات علمی و مناظرات فلسفی پیدا کرد.
تحجر، مخربتر از لیبرالیسم
علمالهدی با هشدار در خصوص گسترش نامحسوس تحجر در مجامع علمی کشور اظهار کرد: مسئلهای که امروزه در مجامع علمی کشور بهصورت خزنده و نامحسوس در حال گسترش است، موضوع تحجر علمی است. البته با روشناندیشی و بصیرتی که جوانان حوزوی دارند، خوشبختانه جریانات انحرافی و دگراندیشانه زمینه بروز و ظهور در حوزههای علمیه ندارند اما به هر ترتیب باید هشیار بود تا به همان میزان که منطق غربگرایان و لیبرالیستها به دنبال نفوذ است، با جریان تحجر هم مقابله علمی صورت بگیرد.
وی بابیان اینکه هر اندیشه فرهنگی به میزانی که با تفکرات دینی مردم ما سنخیت داشته باشد، میتواند به همین میزان در کشور نفوذ کند و فراگیر شود، افزود: تفاوت مهم تحجر با انحراف غربگرایی در این است که افراد متدین همواره در تشخیص مضامین غربگرایی هشیار هستند و میتوانند بهسرعت اندیشههای انحرافی لیبرالیستی را شناسایی کنند و در برابر آن موضع بگیرند اما تحجر به این خاطر که خود را به دین منتسب میکند، همواره جامعه دینی را تهدید میکند. بااینحال، علیرغم تفاوت ماهوی این دو جریان انحرافی، هردو یک هدف مشترک دارند و آن عبارت است از گسترش سکولاریسم در کشور تا بتوانند از این منظر، اسلام را محدود به مساجد کنند، دغدغه مندان متدین را از نقشآفرینیهای اجتماعی منصرف نمایند و تولیت جهاد فی سبیل الله و مبارزه با نارساییها و کجرویها را از دست دینمداران بگیرند.
نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی، انحراف ناشی از تحجر را مخربتر از انحراف ناشی از تفکرات لیبرالیستی خواند و خاطرنشان کرد: بیان فضائل اهلبیت (ع) فقط منحصر در قصهسرایی و داستانگویی نیست که بخواهیم نقاط درخشان سیره ائمه اطهار را بهعنوان یک الگوی اسطورهای معرفی کنیم بلکه باید مبتنی بر این مکارم اخلاقی، راهبرد حرکتی برای زندگی امروز جامعه ما تعریف شود و در این عرصه، جامعه دانشگاهی و حوزوی کشور در برابر جریان نفوذ تفکرات دگراندیشانه، وظیفه و مسئولیت مضاعفی دارد و اینگونه نیست که فعالیت در عرصه علمی صرفاً منحصر در تعلیم و تعلم باشد و اساتید و دانشجویان در برابر نظام تکلیفی نداشته باشند بلکه فلسفه درس خواندن در علوم اسلامی این است که دانشجویان و طلاب این رشتهها بتوانند برای خدمت و مجاهدت در راه خدا، فعالیت شایستهتری داشته باشند.
وی ادامه داد: جنگی که در دوران امامت حضرت سیدالشهدا (ع) در صحرای کربلا بروز و ظهور پیدا کرد، در دوران ولایت امام رضا (ع) با مجاهده علمی و معرفتی استمرار یافت و به همان میزان که امام حسین (ع) همه استعداد و ظرفیت خود را در جهت خدمت به دین خدا به میدان آورد، امام رضا (ع) هم شخصیت علمی خود را با تمام توان وارد میدان تقابل با دگراندیشی و انحراف کرد تا در امتداد خون امام حسین (ع)، با علم خود مدافع دین خدا باشد.
علمالهدی در انتها ابراز امیدواری کرد: دانشجویان و اساتید حوزههای علمیه و دانشگاهها، هم سرمایه و امید ما برای آینده اسلام و توسعه معارف ائمه اطهار (ع) هستند و هم نیروهایی ارزشمند برای کارگزاری در آینده نظام محسوب میشوند و انشالله که مجاورت با مضجع منور رضوی، برکت ارزشمندی برای خدمت در جهت آموزشوپرورش سایر عناصر مؤمن و انقلابی کشور باشد. از خداوند متعال میخواهیم که به ما توفیق دهد تا تمام توان و استعداد زندگی خود را در استخدام دفاع از دین و مقابله با توطئه و فتنه دشمنان قرار دهیم و مبتنی بر شیوه و روشی زندگی کنیم که بر اساس معارف و سیره زندگانی اهلالبیت (ع) باشد.