سرویس بینالملل «انتخاب»: در اولین ساعات بامداد پنجشنبه 18 خرداد 1401 قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران به تصویب رسید. قطعنامه ای که در آن از تهران خواسته شده تا «به سئوالات آژانس» پیرامون برنامه هسته ای خود پاسخ دهد.
آنچه تاکنون در این زمینه رخ داده است، باب میل جریان ضد برجام در داخل است، جریانی که در جدال با طیف حامی احیای توافق در دولت رئیسی ست. افزایش تنش ها میان ایران و آژانس دقیقا همان نقطه ای بود که به محض شکست ترامپ در انتخابات به عنوان «راهبرد اصلی جریان ضدبرجام» در داخل کلید خورد و حالا به نقطه ای جوش نزدیک می شود. آیا دولت رئیسی به خواسته جریانات ضدبرجامی در داخل تن داده و همکاری با آژانس را قطع می کند؟
اختلافات بر سر چیست؟
قطعنامه شورای حکام آژانس آتمی با 30 رأی موافق، 2 رأی مخالف (روسیه و چین) و 3 رأی ممتنع (هند، لیبی و پاکستان) به تصویب رسید، ترکیبی معنادار از آرا که شاید بی ارتباط با اقدامات جبرانی ایران پیش از صدور قطعنامه نباشد.
آژانس در این قطعنامه از ایران خواسته است تا «ضمن همکاری» با این نهاد توضیحات کافی در مورد پیدا شدن اثرات اورانیوم در آنچه سه سایت اعلام نشده در ایران می داند، را ارائه کند.
اما در طرف مقابل ایران معتقد است گزارش اخیر آژانس که در آن ادعاهای جدید مطرح شده تحت تاثیر اسرائیل و با سیاسی کاری اتخاذ شده است.
ارائه گزارش قبل از دور سوم مذاکره با آژانس
۱۴ اسفند ۱۴۰۰ کنفرانس خبری مشترکی میان اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی و رافائل گروسی در تهران برگزار شد. ایران پذیرفته بود تا اطلاعات لازم را تا «خردادماه» به آژانس تحویل دهد. اسلامی گفته بود: قرار شد تا مبادله مدارکی که باید بین آژانس و ایران شود حداکثر تا خرداد ماه انجام و برای روز «باز اجرا» که از مفروضات مذاکرات وین است اینها حل و فصل شود و همان طور که در ۲۰۱۵ تصمیم گیری شده بود این مسایل هم بسته شوند.
وی ادامه داد: ترتیباتی پیش بینی کردیم تا حداکثر تا خرداد توافقات برای مبادله اسناد در چارچوب حل و فصل مسایل باقی مانده اجرا شود.
در آستانه تصویب قعطنامه، محمد اسلامی در گفتوگو با شبکه الجزیره اظهار داشت: پاسخهایی که تاکنون به سوالات آژانس بین المللی انرژی اتمی دادهایم، دقیق بوده است.
بعلاوه، خطیب زاده سخنگوی وزارتخارجه نیز تاکید کرد که « هنوز دور سوم رایزنیها بین ایران و آژانس انجام نشده» است.
محقق شدن خواسته افراطی ها؟
تردیدی وجود ندارد که سفر دبیرکل آژانس به اسرائیل و قطعنامه اخیر شورای حکام به همکاری های ایران و آژانس ضربه وارد کرده است، آن هم در شرایطی که دولت رئیسی می بایست براساس قانون مجلس از سال گذشته دوربین های فراپادمانی را جمع می کرد. اما فراموش نکنیم قطع همکاری ایران با آژانس به عنوان ناظر اصلی اجرای برجام می تواند مسیر را برای سگ اندازی های اسرائیل هموار و هموارتر کند.
کاهش این همکاری ها می تواند به پروژه امنیتی سازی ایران توسط اسرائیل کمک کند، تا به هدف نهایی شان یعنی نابودی برجام، بازگشت قطعنامه های فصل هفتی و ارجاع مجدد ایران به شورای امنیت، برسند.
در طرف مقابل، برخی افراد و جریان ها در ایران هستند که بعد از روی کارآمدن بایدن، تمام تلاششان این بود که در دوره روحانی برجام احیا نشود. آنها حتی دولت رئیسی را هم تحت فشار قرار دادند تا نتواند به راحتی دست به احیای برجام بزند. این درحالیست که توافق نامحدود زمانی با آژانس بر سر حفظ دوربین های نظارتی در اوائل دولت رئیسی که به مثابه ی عبور از قانون مجلس بود، حکایت از عزم کلیت دولت برای دستیابی به توافق احیای برجام داشت.
اما در آن سو روزنامه کیهان که پیشتر به طور مکرر خواستار خروج ایران از NPT بود بعد از قطعنامه شورای حکام در روز پنج شنبه نوشت: «باید همه دوربینها را حذف کنند و به بازرسان آژانس اجازه ورود به ایران را ندهند.»
آذرماه سال 1399 بعد از قطعی شدن پیروزی بایدن و شکست ترامپ در آمریکا، اصولگرایان طرح «اقدام متقابل علیه اقدامات آمریکا» را که در شهریور ماه به مجلس برده بودند، تغییر نام دادند و با عنوان «طرح اقدام راهبردی لغو تحریم ها» در صحن علنی مجلس به رای گذاشتند.
همان روز کریمی قدوسی گفت که « نام طرح، اقدام راهبردی برای لغو تحریمها است اما من در آن محتوایی برای لغو تحریم ها نمی بینم» او عنوان کرد که « در این طرح توقف اجرای پروتکل الحاقی را دنبال کنیم.»
محمود نبویان هم در همین جلسه با اشاره به سفر آمانو به تهران در آخرین روزهای منتهی به برجام گفت: زمانی که آقای آمانو به تهران آمد دو خواسته بازدید از پارچین و مصاحبه با یکی از دانشمندان هستهای را داشت که این دو اتفاق رخ داد و او برگشت و آژانس هم پرونده PMD را بست بعد از این برجام امضاء شد و اینها زمینهی نفوذ و ارائه اطلاعات به دشمن و طراحی دشمن برای رخ دادن این فجایای بزرگ در کشور شد.»
او با اشاره به این موضوع خواستار بستن مسیر همکاری با آژانس شده بود.
علی خضریان نماینده جبهه پایداری در کمیسیون امنیت ملی هم گفته بود: ما خروج از پروتکل الحاقی را در کمیسیون امنیت ملی دنبال میکنیم تا در صحن تصویب شود.» این موارد اثبات می کند که آنها از همان زمان روی کار آمدن بایدن، مسیر قطع همکاری ایران و آژانس را دنبال می کردند. مسیری که در نهایت منجر به تغییر جایگاه شهید و جلاد می شود، کمااینکه تا امروز نیز چنین امری در رسانه های بین المللی و افکار عمومی جهان اتفاق افتاده است. در این راستا، رای مثبت کشورهایی از جمله مالزی و مصر به قطعنامه اخیر شورای حکام علیه ایران، آن هم برخلاف رویه گذشته، مهم و در همین چارچوب قابل تفسیر است.
در شرایط فعلی، در صورت منصرف شدن دولت بایدن از احیای برجام، امریکا به یاری و پشتوانه یک سند بینالمللی مصوب شورای حکام می تواند خود را تبرئه و «ایران» را مقصر شکست مذاکرات جلوه دهد. . به عبارت دیگر، آمریکا میتواند در صورت انصراف از توافق، از شورای حکام آژانس به مثابه داوری استفاده کند که در پایان بازی، «ایران» را طی حکمی عملاً «مقصر شکست مذاکرات» معرفی کرده است.
تله ای برای دولت رئیسی
هدف گذاری برخی جریان ها در بیرون و داخل دولت، قطع کامل همکاری با آژانس است.اما سئوال این است که آیا دولت رئیسی نیز که طیفی در درون آن به جد حامی احیای برجامند، در عمل با آن ها همراهی خواهد کرد؟ باید دید آیا ضدبرجامی های نزدیک به دولت و مذاکره کنندگان اسبق می توانند دولت را با خود همراه کنند؟