جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست خبری تصریح کرد که مذاکرات بین ایالات متحده، ایران و اتحادیه اروپا در وین انجام نخواهد شد، زیرا مذاکرات در فرمت 4+1+ آمریکا نخواهد بود.
رحمان قهرمانپور در گفت و گو با «انتخاب» در تحلیل خود از علت و معنای این تصمیم، عنوان کرد: «تفسیر سیاسی و همچنین تفسیر فنی این موضوع چند معنا دارد. تفسیر سیاسیاش این است که امریکا و اروپا احساس کردهاند که مذاکرات وین در حدی که لازم است، پیشرفت نمیکند و طبیعتا یکی از علل اصلی عدم پیشرفت آن مسئله جنگ اوکراین و افزایش تنش میان روسیه و اروپا است. غرب دیگر به روسیه اعتمادی ندارد و قاعدتا در موضوع مهمی مثل برجام، نمیتواند همچون گذشته با روسیه رفتار کند.»
وی افزود: «معنای دوم انتخاب یکی از کشورهای منطقه، یعنی شاید قطر به عنوان میزبان است که این انتخاب در راستای سفر بایدن به عربستان، بسیار معنادار است؛ میدانیم که عربستان و قطر دو دوره متوالی، چندین سال با یکدیگر تنش داشتند. یعنی عربستان در راس کشورهایی بود که قطر را محاصره کرده بود و قطر هم جزو کشورهایی است که در شورای همکاری خلیج فارس همواره به نوعی منتقد عربستان بود.»
پژوهشگر روابط بین الملل ادامه داد: «پس از پایان محاصره یعنی در بهمن سال گذشته بود که امریکا اعلام کرد که قطر جزو متحدان استراتژیک خود در خارج از ناتو است. این مسئله هم بسیار معنادار است، به این دلیل که امریکا احساس میکند که محور عربستان و امارات آنگونه که باید و شاید، با او همکاری لازم را ندارند و از طرف دیگر به توصیههای امریکا درمورد فاصله گرفتن از روسیه و چین عمل نکردهاند. بنابراین امریکا قطر را به عنوان متحد جدید استراتژیک خود در منطقه خلیج فارس انتخاب کرده است. این بدین معناست که امریکا میخواهد به عربستان و امارات این پیام را برساند که اگر به خواستههایش توجه نکنند، ممکن است روابطش را با قطر تقویت کند و سهم قطر را در معاملات منطقهای افزایش دهد، کما اینکه درمورد افغانستان هم همین اتفاق افتاد. بنابراین در معنای دوم این است که امریکا دارد در سطح منطقه، عربستان، امارات و حتی به نظر من اسرائیل، پیام میدهد که قرار نیست به صورت غیرمشروط و همه جانبه از آنها حمایت کند و ممکن است که بخواهد از طریق قطر با ایران همکاری کند.»
قهرمانپور در توضیح خود از معنای سوم این تصمیم، تصریح کرد: «امریکاییها در آستانه سفر بایدن به عربستان و اسرائیل میخواهند این پیام را به منطقه و متحدان خود برسانند که شرایط منطقه تغییر کرده است و امریکا نمیخواهد مثل گذشته منطقه را به دو قطب «متحدان و دشمنان» تقسیم کند. بلکه تلاش دارد در شرایط جدید و با همه کشورهای منطقه برای حفظ امنیت منطقه همکاری کند و ایران هم جزو گزینه هاست. طبیعتا این پیام خوبی برای اسرائیل و عربستان نیست و به همین دلیل هم میبینیم که اسرائیل دارد کارشکنی میکند و تمام تلاشش خود را به کار میگیرد تا این مذاکرات شکل نگیرد.»
این کارشناس سیاست خارجه در پاسخ به پرسشی مبنی اینکه پیشنهادهای ایران و امریکا به یکدیگر چه میتواند باشد و اینکه آیا امریکا پیشهادی مثل رفع تحریم قرارگاه خاتم لانبیا را میپذیرد یا خیر، گفت: «خبرهایی که تا کنون منتشر شده دال بر این است که امریکا چنین شرطی را نپذیرفته است. از سوی دیگر، هم آقای امیرعبداللهیان و هم آقای شمخانی در دیدار با بورل تاکید کردند که دغدغه اصلی ایران انتفاع اقتصادی همهجانبه و پایدار از برجام است.»
وی در توضیح خود از همهجانبه و پایدار بودن انتفاع اقتصادی، عنوان کرد: «منظور از همه جانبه بودن رفع موانع و تحریمها در برابر فروش نفت ایران، انتقال پول نفت به داخل کشور و انجام سایر مبادلات اقتصادی و مالی است. منظور از پایداری هم این است که امریکا در برجام بماند که در اینجا یک اختلافاتی وجود دارد. بدین معنا که امریکا میگوید فقط تا دوران بایدن میتوانیم تضمین دهیم که امریکا در برجام بماند. قاعدتا ایران هم به دنبال یافتن راهحلهایی است که بتواند خروج دولت بعدی امریکا از برجام را دشوارتر از قبل کند یا اینکه مثلا از اتحادیه اروپا تضمینهایی بگیرد که اگر امریکا دوباره از برجام خارج شد، هزینه این کار را بپردازد. بنابراین به نظر میرسد در این دوره از مذاکرات که احتمالا در قطر برگزار خواهد شد، مسئله اصلی روی همین دو موضوع خواهد بود.»
قهرمانپور در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا میتوان از سرگیری مذاکرات را به معنای نزدیک شدن و حل و فصل اختلافات تلقی کرد، گفت: «نمیتوان گفت، چرا که اختلافات آنقدر گسترده و عمیق است که نمیتوان انتظار داشت با یکی دوبار مذاکره کردن این اختلافات برطرف شود. حتی احتمال دارد که دو طرف در مورد مسائل منطقهای هم وارد مذاکرات جزئی نشوند؛ چون آنچه بورل عنوان کرد، این بود که اگر این مذاکرات سه جانبه ایران، اتحادیه اروپا و امریکا موفق باشد، طرفین به مذاکرات وین بر میگردند. معنای ضمنی این حرف این است که احتمالا این مذاکرات دستور کار مشخص و معینی خواهد داشت و به مسائلی همچون مسائل منطقهای و اختلافات دو جانبه ایران و امریکا در سایر موضوعاتی مانند حقوق بشر و محور مقاومت، فعلا پرداخته نخواهد شد. ولی نمیدانیم و خبر نداریم که اگر این مذاکرات موفق شود و به وین بازگردند، دوباره مذاکرات در سطح منطقه برگزار خواهد شد یا خیر. آنچه اعلام شده این است که اگر مذاکرات این دوره موفق باشد، طرفها به وین برمیگردند و آنجا توافق برجام نهایی میشود.»
این کارشناس در واکنش به اینکه برخی معتقدند شواهد و قرائن میگوید که اکنون ایران در حال نرمش و آماده پذیرفتن توافق است اما امریکا دارد به حاشیه می رود، اظهار کرد: «واقعیت امر این است که هر دو طرف هم به احیای برجام نیاز دارند و هم برای احیا آن با رقبای داخلی جدی مواجه هستند و هنوز این مانع بر قرار است. در امریکا انتخابات کنگره تشدید شده و بایدن هم تحت فشار جمهوری خواهان است. همچنین میدانیم که ترامپ وارد صحنه شده و جمهوریخواهان ترامپیست در انتخابات سنا حضور دارند. بنابراین شرایط برای بایدن سختتر شده است و او در این شرایط نمیتواند امتیازی را که ایران میخواهد، بدهد.»
وی در ادامه بیان کرد: «در ایران هم آقای رئیسی نمیتواند هر نوع توافقی را قبول کند. توییتهای آقای باقری هم نشان داد که در لایههای تیم مذاکراتی هم دیدگاههایی وجود دارد که معتقد است امریکا باید امتیازات بیشتری دهد. بنابراین کار هر دو طرف سخت و دشوار است و باید بتوانند از این توافق دفاع کنند. به باور من نه ایران پای هر توافقی را امضا میکند و نه امریکا حاضر است که امتیازات گستردهای به ایران دهد. دلیل بن بست در مذاکرات همین است و به همین دلیل معتقدم که مذاکرات دوحه را هم باید با توام با احتیاط و تامل نگاه کنیم و به صحنه خیلی خوشبینانه نگاه نکرد.»
قهرمانپور در تحلیل خود از صحبتهای اخیر بورل، مبنی بر اینکه «اگر فضا به همین منوال ادامه پیدا کند و دوربینهای آژانس همچنان برای یک هفته یا دو هفته دیگر خاموش باشد، بازی تمام میشود»، گفت: «27 دوربین آژانس را ایران خاموش کرده است. اینها دوربینهایی بودند که در چارچوب توافق برجام کار میکردند نه تواق جامع پادمانی؛ در نتیجه این دو را نباید یکی بگیریم. ایران دوربینهای پادمانی را خاموش نکرده است و در حال کار هستند. اینها دوربینهایی بودند که در چارچوب برجام و زمانی که ایران پروتکل الحاقی را اجرا میکرد، نصب شدند و کار میکردند. پس از کارشکنیهایی که طرف غربی انجام داد، ایران بخشی از دوربینها را خاموش کرد. بنابراین به معنای نقض تعهدات پادمانی ایران نیست اما به معنای کاهش تعهدات برجامی ایران است.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: «آنچه رافائل گروسی هم میگوید، این است که هرچه تعداد دوربینهای نظارتی آژانس در ایران کم شود، آگاهی از دامنه و ماهیت فعالیت هستهای ایران سخت و دشوار میشود. اشاره آقایی بورل به این مسئله هم همین است که آژانس میگوید که بایستی برای تایید ماهیت صلحآمیز فعالیتهای هسته ایران، تعداد بیشتری دوربین روشن باشد؛ در مقابل ایران هم معتقد است که چون این کار را داوطلبانه انجام داده و آژانس برخلاف رویه گذشته خود قطعنامه صادر کرده، این اقدامات داوطلبانه را کنار گذاشته است. اشاره بورل هم به این مسئله است. یعنی در غرب یک مسئله فنی که وجود دارد، این است که زمان گریز هستهای ایران بسیار کمتر شده است و اگر این دوربینها هم خاموش شود، آژانس هیچگونه اطلاعات معتبری در مورد زمان گریز هستهای ایران نخواهد داشت.»