arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۸۴۷۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۲ - ۱۲ تير ۱۳۹۱

معاون وزیر خارجه: رويكرد ايران در منطقه نفوذ است نه مداخله

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
آغاز تحولات منطقه خاورمیانه ضمن آنكه تغییراتی را در برخی بازیگران منطقه‌ و از جمله نقش ايران در حوزه مهم استراتژيك جهان پدیدار ساخته، دستگاه وزرات امور خارجه را طي اين رخدادهاي منطقه‌اي به پردغدغه‌ترين نهاد اجرايي كشورمان تبديل نموده است. بر همين اساس، با دكتر حسين امير عبداللهيان، معاون وزير امور خارجه در امور كشورهاي عربي و آفريقايي كه در خيز انقلابي مردم منطقه، درسمت حساسي در دستگاه ديپلماسي مشغول فعاليت بود گفت‌وگويي انجام داديم تا از تغييرات اولويتهاي سياست خارجي با توجه به الزامات منطقه و ارزيابي و تحليل دستگاه ديپلماسي كشور درباره روند مسائل منطقه‌اي آگاه شويم. دكتر امير عبداللهيان ضمن صحبت درباره چارچوب مطالبات مردمي منطقه و روند تحركات ديپلماتيك دستگاه ديپلماسي، با عبور ازچالش‌هاي ايران و عربستان به ارائه توضيح درباره تحولات ساير كشورها پرداخت. مشروح اين گفت‌وگو در ادامه مي‌آيد:



با آغاز انقلابات عربي منطقه، روايت‌هاي مختلفي درباره علل شكل‌گيري اين جنبش‌ها شكل گرفت. يك نگاه، تفسيرهاي غربي بود كه اين انقلابات را در قالب يك جنبش آزادي‌خواهي و دموكراسي‌خواهي مردم ارزيابي مي‌كردند و يك ديدگاه هم نگاه جمهوري اسلامي ايران بود كه معتقد بود اين جنبش‌ها براساس مطالبات بومي و ديني مردم شكل گرفته است. بر اساس اين تحولات، در برخي از اين كشورها، گروه‌هاي مخالف دولت داراي جايگاه حقوقي شدند. بر همين اساس ارزيابي شما از تحولات منطقه چيست؟ آيا فكر نمي‌كنيد اين جريان‌ها در آينده دچار محافظه‌كاري خواهند شد و اگر در جايگاه اپوزيسيون بودند بهتر مي‌توانستند در راستاي اهداف جنبش عمل كنند؟

مطالبات مردم در این انقلابات به چند دسته تقسیم می‌شود؛ اول مطالبات آزادي خواهي و يا به تعبيري دموكراسي خواهي كه به دليل نظام‌هاي توتاليتر و بسته‌اي كه در اين كشورها بود، برانگيخته شده است. دوم، ‌مطالبات اقتصادي كه به دليل فاصله زياد فقير و غني و نوع حكومت‌هايي كه معمولا در آنها ثروت در اختيار يك عده بسيار محدودي از يك تا پنج درصد افراد جامعه و طبقات خاص بوده و بيش از نود درصد مردم در فقر به سر مي‌بردند، شكل گرفته است. مطالبات بعدي اسلام خواهي است. در مجموع با يك نگاه به مدلها و الگوهاي موجود، بايد گفت كه مطالباتي كه مردم داشتند حتي مطالبات مدني،‌اجتماعي و دموكراسي خواهي اينها در چارچوب مطالبات اسلام خواهي است. علتش اين است كه به لحاظ ريشه‌اي در اين كشورها اسلام حاكميت دارد. اما اینکه سرنوشت انقلابات به چه مسیری منتهی خواهد شد، حقیقت این است که در هیچ یک از این کشورها نمی‌توان گفت كه انقلاب به مراحل تکاملی خود رسیده وتمام شده است. در این رابطه طرفهای مقابل هزینه زیادی می‌کنند که این انقلابات را مهار کنند. در نتیجه اگر بخواهیم از آینده انقلابات بگوییم جنگ بین دو اراده است. اراده مردم، توده‌های مردم، نخبگان، احزاب سیاسی، جوانان، زنان و مجموعه ای از عوامل تاثیر گذار در فضای اجتماعی این کشورها از يكسو و در طرف مقابل، بقایای رژیم‌هایی که رفتند یا رژیم‌هایی که در کنارمحور آمریکا و رژیم صهیونیستی ماندند و برخی از کشورهای عربی که هر‌گونه تغییر را مغایر منافع خودشان می‌دانند.

ايران يكي از كشورهاي تاثيرگذار در تحولات منطقه بوده است كه خود را در كنار اراده مردم و توده‌‌هاي عمومي قرار داده است. اين حضور چه تاثيري در جنگ دو اراده مذكور خواهد داشت؟

ایران در ارتباط با یکایک این کشورها به دلیل مشترکاتی که با این کشورها دارد وضعیت متفاوتی دارد. آمريكا و رژیم صهیونیستی از بازيگران خارجي صحنه هستند. برخی از کشورهای عربی منطقه هم هرکدام به سهم خود نقشی دارند. ايران هم یکی از بازیگران موثر است اما بازیگری طرف‌های مقابل در این کشورها به صورت مداخله نمود پیدا می‌کند اما بازیگری ایران در قالب نفوذ آشكار مي‌شود. حقیقتا ما درهیچ یک از این کشورها مداخله‌ای نداشتیم اما بدون استثنا در تمام این کشورها دارای نفوذیم و این نفوذ هم به مشترکات ما با برخی از کشورها، گفتمان مربوط به انقلاب اسلامی‌و دیدگاه‌های انقلاب اسلامی‌و دستاوردهای جمهوری اسلامی‌بر می‌گردد. به نقل از خود بازیگران جدید صحنه تحولات منطقه، خروجی‌هایی از ايران دريافت مي‌شود این است که جمهوری اسلامی‌ایران بیش از 3 دهه توانسته به‌رغم این تحریم‌ها شرایط را مدیریت کند و در سخت ترین شرایط به بهترین فن‌آوری‌ها دست یابد. ایران در عرصه سیاسی همیشه تهدید می‌شود كه موفق شده در ناامن ترین شرایط منطقه خاورمیانه و کشورهای پیرامون یکی از امن‌ترین کشورهای منطقه باشد. این خروجی‌هایی است که برای یک ناظر سیاسی مفهوم خاصی دارد ما سعی کردیم در مجموعه تحولات منطقه، اولا تحولات را با دقت رصد کنیم ثانیا متناسب با شرایط هر کشور از نفوذ خودمان در راستای منافع ملی بهره‌برداری حداکثری داشته باشیم.

اما آقای دکتر به نظر می‌رسد که همزمان با آغاز تحولات، دیپلماسی عربی ما دچار تنزل شده؛ چه عاملی باعث آن شده است؟

آن چیزی که در حوزه مناسبات ما با کشورهای عربی مطرح است بخشی از آن در رابطه با ایران و بخش دیگر در رابطه با کشورهای خارجی دیگر است. كشور ما از موقعيت استراتژيك خاصي در منطقه برخوردار است و با منابع سرشار مادي و معنوي‌اي كه در اختيار دارد توانسته است جایگاه خاصی در مجموعه ژئوپولتیک سیاسی منطقه دراختيار بگيرد. اما درباره آنچه كه مربوط به طرفهای مقابل ماست باید ديد چه عواملی باعث می‌شود که مباحثی درباره‌ایران هراسی مطرح می‌شود. در مذاکرات رسمی‌که با کشورهای منطقه داریم، ما و کشورهای عرب منطقه چه در خلیج فارس و چه در خاورمیانه همگی به دنبال یک روابط پایدار و مستحکم هستيم و در حوزه دیالوگ‌های دوجانبه و همکاری‌های دوجانبه مشکل خاصی بین ما و هیچ یک از این کشورها وجود ندارد اما در چه حوزه‌هایی دارای تفاوت دیدگاه بودیم؟ حوزه‌های منطقه‌ای مثل عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین، جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه، یعنی در خارج از مناسبات دوجانبه. برخی طرف‌های خارجی با شناختی که از گفتمان و ظرفیت‌های ایران درمنطقه دارند به دنبال تزریق ناامنی مديريت شده به منطقه هستند اما آنها یک خط قرمزی هم دارند و اينكه‌این ناامنی نباید آنقدر از کنترل خارج شود که امنیت انتقال انرژی دچارخدشه شود. لذا نمود بارز آنها را در شعارهایی مثل ایران‌هراسی می‌بینید. سیاست ایران هراسی یکسری مصداق‌هایی دارد كه وجود خارجي ندارد اما عملا کاربرد تبلیغاتی دارد و این شکافی که شما می‌بینید از نظر كساني که در حوزه دیپلماسی هستند بیشتر شکاف مجازی است تا واقعی و به جرات می‌گویم اگر فشارها و برخی مدیریت کشورهای فرامنطقه‌ای را حذف کنیم که در بعضی از کشورهای عربی سایه انداخته آن چیزی که در ورای این فضا وجود دارد یک روابط مبتنی بر احترام و قابل محاسبه و پایداری است که بین ایران و کشورهای عربی ایجاد می‌شود. بالاخره در منطقه با ایده‌ای به نام بیداری اسلامی‌رو‌به‌رو هستیم. در مجموعه‌این تحولات، برخي کشورهای عربی دچار نگرانی شدند كه دو بعد دارد؛ یکی به‌این دلیل که‌این تحرکات در منطقه انها را به هراس انداخته و نگرانی دوم این است که معمولا بسیاری از کشورهای عرب در منطقه، اتکا به نیروی خارجی را پایه اساسی اقتدار خود قرار داده‌اند. آنها وقتی مشاهده می‌کنند که مثلا در مصر در دقیقه 90 آمريكایی‌ها باید بین حسنی‌مبارک و شرایط جدید دست به انتخاب بزنند، اعتماد خود را به آمريكا از دست می‌دهند. گفته شده که در روزهای پایانی خلع قدرت حسني مبارك يكي از سران کشورهای منطقه که نمی‌خواهم اسم ببرم به وی زنگ می‌زند و از مبارک می‌خواهد به آن کشور پناهنده شود و می‌گوید ما امنیت تو را تضمین می‌کنیم تا بتواني تا آخر عمر با رفاه در اینجا زندگي كني. مبارک با عصبانیت می‌گوید این چیزی که به سر من آمد به‌خاطر اعتمادی بود که به آمریکا کردم به شما که رئیس یک کشور هستید می‌گویم اگر کسی بخواهد با لباس آمريكا خود را بپوشاند در حساس‌ترین شرایط عریان می‌ماند.

با پیروزی محمد مرسی در انتخابات رياست‌جمهوري مصر به‌عنوان نماينده اخوان‌المسلین و اسلام‌گرایان، سمت و سوي مناسبات اين كشور در خاورميانه و نسبت به اسرائيل چگونه خواهد بود؟ با توجه به اين مسئله كه بعد از پيروزي اسلام‌گرايان شاهد بوديم كه جريان‌هاي حاكم، ساز مخالف با مواضع پيشين كشور نزده‌اند.

مصر، یک حوزه تمدني، ادیانی، اسلامي و تاریخی است. هرگونه تغییری در مصر در کل جهان عرب و چه بسا در کل جهان اسلام تاثیرگذار است. شرایط مصر پیچیده است بيش از آنكه موضوعات داخلی اين كشور درمناسبات سیاسی حاکم بر آن تاثیر بگذارد، موضوعات بین‌المللی حتی در نوع حکومت اثر گذار است. لذا شما در تحولات اخیر مصر و انتخابات ریاست جمهوی به خوبی مي‌بينيد که ضمن اینکه در داخل مصر جریان‌های مختلف سیاسی چالش‌هایی داشتند، طرف‌های بین‌المللی هم تاثیرگذار بودند. چون برای آمریکا، غرب و اسرائیل امنیت تل آویو خیلی مهم است.نقطه تعادل حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه در دهه‌های گذشته، مصر بوده است. نکته دوم این است که مصر به دلیل همان دلایل ادیانی، تمدنی و تاریخی اگر مدلش به سمت مدل دموكراسي برود، برخی از کشورهای عربی آن را برنمی‌تابند چرا كه‌این هم الگو قرار مي‌گیرد. لذا شاهدیم که اوباما پیام تبريك مهم و چالش برانگيز و مداخله جویانه‌ای به مرسی فرستاد و به احمد شفیق هم گفت شما هم در صحنه بمانید و به اين ترتيب آن کسی که طرف برنده نیست را حفظ كرده تا به‌عنوان معارض در آن سیستم باقی بماند و بتواند دائما اعمال فشار کند که در مقابل اسلامگرایان و جریاناتی که در آن کشور وجود دارد، ايجاد توازن کند.

آينده مناسبات ايران و مصر را چگونه مي‌بينيد؟ به نظر مي‌‌آيد كه ما با آغاز انقلاب مصر با روندی شتابزده در رابطه با این کشور عمل کردیم و بعدها مشخص شد که روند تحولات بسیار پیچیده‌تر از واقعیات بود.

ما معتقدیم انقلاب مصر در مراحل اولیه خودش است و زمان زیادی را باید طی کند که به بلوغ کامل خودش برسد. در این شرایط، شتابزدگي، امر معقولی نیست. در چه حوزه‌ای ما شتابزده عمل کردیم؟

پیش بینی‌هایمان از ارتباط مستحكم و نزديك با دولت جديد مصر و شتابی که در اظهارنظر برخی مقامات مبنی بر برقراری ارتباط و داير‌كردن سفارت در اين كشور مطرح شد.

ببینید آنچه که در حوزه دیپلماسی درباره مصر دنبال شد اولا اینکه شتابزده عمل نکنیم ثانیا در حوزه توسعه روابط ما این پیام مثبت را به فضای جدید مصر بدهیم که جمهوری اسلامی‌ایران از توسعه روابط استقبال می‌کند. ما همیشه در مذاکرات با هیات‌های مصری و مقامات وزارت امور خارجه عنوان کردیم که شرایط شما را درک می‌کنیم و با درک شرایط شما، تصمیم درباره نحوه و زمان ارتقاي روابط به عهده شماست. در مقطع کنونی ایران با درک شرایط و اینکه اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب مصر انتخاب شده و یک پروسه‌ای برای تشکیل کابینه و استقرار هرچه بیشتر حکومت در این کشور باید طی شود، از هرگونه توسعه روابط استقبال می‌کند.

اتفاقات سوريه و رویکردهای جهانی نسبت به اين كشور در مقایسه با بقیه کشورها متفاوت بود. ارزیابی شما درباره تحولات سوریه چیست؟ اين كشور چه ظرفیت‌هایی در برابر این فشارها دارد ؟ با توجه به درگیری‌های اخیر میان ترکیه و سوریه که به نوعی تهدید یک فضای جنگی در منطقه را تداعی می‌کند استراتژی ایران و کشورهای متحد درباره سوریه چیست؟

درباره سوریه مواضع ما خیلی واضح است. ما مانند سایر کشورهای عربی معتقدیم كه سوريه نیازمند سطحی از اصلاحات است. مردم مطالباتی داشتند و بشار اسد هم پاسخ این مطالبات را در چارچوب اصلاحات دنبال می‌کند. نکته مهمي كه وجود دارد این است که اين كشور در محور مقاومت است. در یک نگاه کلان و راهبردی، بازيگران خارجي و برخي بازيگران منطقه‌اي پس از اینکه دیدند با تحولات منطقه، رژیم‌های وابسته به غرب و آمریکا و یا رژیم‌های خاندانی یکی پس از دیگری در حال سرنگونی هستند، تلاش کردند که مسیر انقلاب را منحرف کنند که در نهايت ديدند كه دستاورد زیادی ندارد. بنابراین کار زیرکانه‌ای کرده و مهندسی معکوس نموده و جهت این تحولات را تغییر دادند. حالا ببينيم برای حرکت‌های مردمی‌چه اتفاقی افتاده است . الان وضعیت محور مقاومت در این تحولات منطقه ارتقا پیدا کرده است و وضعیت رژیم صهیونیستی افول پیدا کرده است. اینها براي آنكه‌این خروجی را تغییر دهند آمدند از مهندسی معکوس استفاده کردند و گفتند اگر قرار است اتفاقی بیفتد باید آن نقطه اتفاق، سوریه باشد. اگر برای سوریه اتفاقی بیفتد ارتباطش با ایران، مقاومت و جریان حزب‌الله و گروه‌های جهادی در فلسطین قطع می‌شود و محور مقاومت فرو می‌ریزد. لذا بر سوریه تمرکز کردند. ما نقش سوریه را به دلیل اینکه در محور مقاومت قرار دارد، بسیار کلیدی و راهبردی می‌دانیم. تغییر در سوریه را مخاطره‌ای جدی برای تغییر جغرافیای سیاسی در منطقه می‌دانیم و به‌این دلایل معتقدیم که هم از مردم سوریه با صدای بلند و هم از طرح اصلاحات بشار اسد باید حمایت کنیم. مداخله خارجی را کاملا رد کنیم و از هر امکانی که داریم برای کمک به مردم و طرح اصلاحات در سوریه استفاده بکنیم. اوضاع اخير منطقه و درگيري‌هاي جديد ميان سوريه و طرف‌هاي مقابل را به دقت رصد مي‌كنيم و در چارچوب این راهبرد با تمام توان‌مان با حمایت‌های سیاسی و معنوی با سوريه همراهي مي‌كنيم.

عده‌اي در كشورهاي عربي به دنبال آن هستند كه دعواي اعراب- اسرائيل را به شيعه و سني تبديل كنند. راهبرد ما در اين باره چيست؟

جمهوري اسلامي ايران همواره منادي وحدت شيعه و سني بوده و ما با رفتار خود اين را ثابت كرده‌ايم. در واقع تل‌آويو با جنگ نرم درصدد تبديل نزاع اعراب و رژيم صهيونيستي به فتنه شيعي و سني است بنابراين همه طرف‌ها بايد در اين موضوع هوشيار باشند.

عربستان هم مدعي است كه ايران مي‌خواهد از تحولات منطقه براي گسترش هلال شيعي بهره‌برداري كند. آيا ماهيت اصلي چالش ايران و عربستان بر سر عوامل مذهبي است؟

ما در حوزه دو جانبه هیج گاه تلاش نکردیم که با عربستان وارد تنش و چالش شويم بلكه سعي كرديم از ظرفيت عربستان به صورت مثبت در جهان اسلام استفاده کنیم و این را به‌نفع جهان اسلام مي‌دانيم.

ما طي سال‌هاي اخير تلاش کردیم که سیاست جذب آفریقا را در پیش بگیریم، آیا موفق بوده‌ایم؟

درمورد کشورهای شمال آفريقا از جمله تونس، مصر و لیبی شاهد تحولات شگرف و عمیقی بودیم. روابط ما با سایر کشورهای این حوزه مبتنی بر احترام و دوستی است. رابطه مراکش با ما قطع است. ما هیچ مبنایی برای قطع روابط با این کشور نداریم و اعلام هم کردیم که تصمیم آنها برای قطع رابطه ک تصمیم قابل فهم نیست و لذا هرگاه علاقه‌مند به برقراری رابطه بودید ما آمادگی آن را داریم. اما در حوزه شرق، غرب، مرکز و جنوب آفریقا که بیش از 52 کشور آفریقایی در آن وجود دارند، همواره نگاه جمهوری اسلامی ایران به آفریقا در حوزه سیاست خارجی اش قوی بوده است. اینکه آیا ما موفقیت کاملی داشتیم به دلایل مختلف در بعضی حوزه‌ها، بلی در برخی حوزه‌ها، نه و در برخی از آنها هم نسبی بوده است. ایران در حوزه‌های متعدد و در هر کشور آفریقایی متناسب با راهبرد و برنامه‌ای که داشته کار را پیش برده و همواره در حوزه‌های سیاسی، همکاری در مجامع بین‌المللی، حوزه‌های فرهنگی در آفریقای سیاه، حوزه کمک‌های پزشکی و درمانی بدون تردید جزو اولین کشورهایی بوده که وارد شده و از مناسبات قوی‌ای هم با نظام‌های سیاسی این کشورها و مردم آفريقا برخوردار است.

به‌رغم اين تلاش‌ها براي بهبود مناسبات،‌ آفریقای جنوبی که در حوزه هسته‌ای با ایران همراهی بیشتری داشت این اواخر حمايت و همراهي كمتري از برنامه‌های هسته‌ای ایران به عمل آورده است چرا؟

من ماه گذشته آفریقای جنوبی بودم و با خانم ماشابانه وزیر خارجه اين كشور هم ملاقات داشتم. سه روز قبل از این ملاقات ایشان در اجلاس بین‌المللی شرم الشیخ که آقای دکتر صالحی هم در آن مشاركت داشتند وزيرخارجه آفریقاي جنوبي خیلی شفاف و صریح از مواضع هسته‌ای ایران حمایت کردند و بر این موضوع تاکید کردند و رسانه‌ای هم شد. آن صدايي كه ما از آفریقای جنوبی می‌شنویم حمایت از برنامه‌های صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
پسر بازیگوش
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
0
0
فقط یکی به من بگه چطوری می شه آدم نفوذ کنه اما دخالت نکنه ؟ یا اصلا" نفوذ بدون دخالت چه صیغه ای هست ؟
نظرات بینندگان