سرویس اقتصادی «انتخاب»: بانکهای مرکزی دنیا در حال حاضر برای کنترل تورم جهانی دیدگاهی صعودی نسبت به نرخ بهره دارند و فدرال رزرو آمریکا نیز همچنان در سودای افزایش نرخ بهره است تا بتواند تورم سنگین کشور را مهار کند. بسیاری از کارشناسان اقتصادی جهان نتیجه افزایش شدید نرخ بهره را حکمرانی رکود اقتصادی در جهان میدانند. این رکود میتواند بسیاری از بازارهای کالایی از جمله نفت را تحت تاثیر قرار دهد. طی روزهای اخیر قیمت نفت تحت تاثیر چند عامل از جمله افزایش نرخ بهره، تقویت دلار آمریکا، افزایش شانس رکود اقتصادی، احتمال قرنطینه دوباره شانگهای چین و به تبع آن کاهش تقاضای نفت این کشور در مسیر نزولی قرار گرفته به طوری که طی روزهای اخیر از مرز ۱۲۰ دلار اکنون به حول و حوش ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسیده است.
کاهش قیمت نفت در حالیست که ایران میتوانست از فرصت بالارفتن قیمت نفت در این مقطع زمانی استفاده کند، اما به دلیل طولانی شدن روند مذاکرات و عدم رفع تحریمها مسیر صادرات نفت ایران همچنان مسدود است و نمیتوان در این شرایط به صادرات حداکثری دست یافت. از طرف دیگر افزایش قیمت نفت و همچنین باز شدن مسیر صادرات نفت ایران میتوانست منجر به افزایش سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز کشور و افزایش تدریجی صادرات شود و به نظر میرسد اکنون که قیمت نفت در مسیر نزولی گام بر میدارد فرصت استفاده ایران برای افزایش درآمدهای ارزی در حال از کف رفتن است.
اما نکتهای که در این میان بیشتر به چشم میخورد نقش حضور روسیه در بازار آسیا و تاثیر آن بر صادرات نفت ایران است. پرسش این است که ایران در شرایط کنونی برای مقابله با حضور ناگهانی روسیه در آسیا چه باید میکرد؟
دامپینگ روسیه و حمله به بازار هدف ایران
روسیه برای اینکه بتواند در شرایط تحریمی کنونی همچنان بازارهای صادراتی خود را فعال نگاه دارد و برای بازار از دست رفتهاش در اروپا بتواند بازارهای جایگزین فعال کند، مجبور به ارائه تخفیفهای مناسب برای خارج کردن رقبا از بازار است که در این میان بازار چین یکی از مهمترین مقاصد عمده صادراتی روسیه محسوب میشود. بعد از بازار فولاد اکنون روسیه چنین استراتژیای را در بازار نفت پیاده کرده است و به همین دلیل کشورهای رقیب روسیه در صادرات نفت از جمله ایران و عربستان برای اینکه بتوانند همچنان بازار خود را در آسیا حفظ کنند باید تخفیفی بیشتر از روسیه ارائه دهند.
شرکت اطلاعات داده کپلر درگزارشی پیش از این نوشته بود که صادرات نفت ایران به چین در ماه میبه حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسیده و این در حالیست که در ماه آوریل میزان صادرات نفت ایران حدود ۸۲۰ هزار بشکه و در ماه مارس نیز ۹۰۸ هزار بشکه بوده است.
خبرگزاری رویترز پیش از این در گزارشی نوشته بود که روسیه به ازای هر بشکه نفت حدود ۳۰ دلار در بازارهای آسیایی تخفیف میدهد که حدود ۱۰ دلار بیشتر از میزان تخفیف ایران به مشتریان آسیایی به ویژه چین است، این یعنی اینکه ایران به ازای هر بشکه حدود ۲۰ دلار تخفیف میدهد. این خبرگزاری همچنین نوشته بود که از ماه مارس تا نیمه ماه میحدود ۴۰ میلیون بشکه نفت ایران در آبهای شرقی خصوصا سنگاپور سرگردان بوده و منتظر یافتن مشتری است. البته خود شرکت کپلر هم گفته که این میزان صادرات نفت در ماه میدقیق نیست و ممکن است بیشتر باشد. آنچه که اهمیت دارد این است که حضور روسیه در بازارهای آسیایی برای جبران بازار اروپا منجر به به رقابت برای تخفیف قیمتی شده و همین امر میتواند یکی از دلایل افت قیمت نفت در روزهای اخیر باشد.
اما استراتژی ایران و عربستان با شرایط جدید چیست؟
اگر نگاهی به میزان واردات نفت چین از روسیه در ماه میبیندازیم میتوانیم دلیل کاهش صادرات ایران را درک کنیم. طبق آمار رویترز واردات نفت خام چین از روسیه در ماه میحدود ۵۵ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش پیدا کرده است و همین امر باعث شده روسیه جای عربستان را در صادرات نفت به چین بگیرد. اکنون روسیه روزانه حدود ۱ میلیون و ۹۸۰ هزار بشکه نفت به کشور چین صادر میکند در حالی که صادرات نفت ایران به چین در ماه میرقمی حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز است که نسبت به ماه قبل از آن افت نزدیک به ۵۰ درصدی داشته است یعنی رقمی معادل افزایش صادرات نفت روسیه به چین.
عربستان؛ پیش به سوی بازار اروپا
کشور عربستان بر خلاف ایران نمونه اتخاذ یک استراتژی درست در شرایط بحران نفتی جهان است. این کشور در سال ۲۰۲۱ درآمد نفتی غولآسایی را تجربه کرد و بیش از ۲۰۵ میلیارد دلار نفت فروخت و در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲ نیز توانسته با استفاده از بحران روسیه و اوکراین به مازاد بودجه ۱۵ میلیارد دلاری برسد. طبق برآوردها احتمالا عربستان سعودی بتواند نسبت به سالهای قبل رشد اقتصادی بیشتری را تجربه کند.
عربستان در شرایط کنونی تخفیفهای روسیه چه کرد؟ این کشور بهترین فرصت را برای پر کردن جای روسیه در بازار اروپا پیش روی خود دید و به همین دلیل تصمیم گرفته که بازار آسیایی خود را به روسیه واگذار کند تا بتواند بازار اروپا را از آن خود کند. به همین دلیل عربستان قیمت نفت خود را در ماه آگوست برای مشتریان آسیایی بر خلاف روند معمول گرانتر کرد و از ۲ دلار و ۸۰ سنت در ماه جولای به ۹ دلار و ۳۰ سنت در ماه آگوست یعنی ماه بعدی برساند. افزایش قیمت نفت در آسیا آن هم در شرایط تخفیفی روسیه در واقع نوعی واگذار کردن بازار آسیا و باز کردن جای پا در بازار اروپا محسوب میشود.
«اویل پرایس» در گزارشی نوشته که دولت عربستان سعودی توانسته میزان تولید نفت خود را از حدود ۹ میلیون تا ۱۰ میلیون بشکه در دوران قبل از حمله روسیه به اوکراین به حدود ۱۰ میلیون تا ۱۱ میلیون بشکه در شرایط کنونی برساند و قصد دارد که تا سال ۲۰۲۶ تولید نفت خود را حتی تا ۱۴ میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
بر اساس گزارش بلومبرگ درآمد صادرات نفت عربستان در ماه مارس حدود ۳۰ میلیارد دلار بوده یعنی معادل روزی یک میلیارد دلار و این در حالیست که کل صادرات نفت خام ایران در سال ۱۴۰۰ کمتر از ۲۰ میلیارد دلار بوده است.
گزارش تفریغ بودجه و درآمدهای تحقق نیافته نفت
گزارش تفریغ بودجه دو ماه اول سال ۱۴۰۱ توسط دیوان محاسبات حاکی از این است که درآمدهای دولت در بخش گمرک، فروش نفت، واگذاری اموال منقول و منابع حاصل از تملک داراییهای سرمایهای بسیار کمتر از حد قابل انتظار بوده که درصد وصولی آنها بین «چهار صدم» درصد تا ۱۵ درصد مبالغ مصوب بوده است.
در لایحه بودجه ۱۴۰۱ صادرات روزانه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه با قیمت ۶۰ دلار پیشبینی شده که این یعنی ایران ماهانه میبایست حدود ۲ میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار درآمد داشته باشد و طی دو ماه این میزان به ۴ میلیارد و ۳۲۰ میلیون دلار برسد. طبق آمار ایران در ماه میروزانه حدود ۴۵۰ هزار بشکه و در ماه ژوئن روزانه حدود ۹۶۰ هزار بشکه صادرات داشته است. اگر گزارش تفریغ بودجه را مد نظر قرار دهیم و فرض کنیم که فقط ۱۵ درصد از درآمدهای نفتی مصوب بودجه محقق شده به این نتیجه میرسیم که درآمد نفتی ایران طی این دو ماه حدود ۶۵۰ میلیون دلار بوده که این رقم اختلاف فاحشی با مبالغ مصوب در بودجه دارد به طوری که این محاسبه تنها با نفت هر بشکه ۱۵ دلار مطابقت دارد. البته مشاور رئیس دیوان محاسبات در خصوص این ارقام توضیحاتی داده که شامل دو قسمت میشود: اول اینکه در این ارقام سهم صندوق توسعه ملی و وزارت نفت لحاظ نشده و دوم اینکه مبنای محاسبه دیوان محاسبات ارقام ریالی درآمد نفت بوده و بانک مرکزی با تأخیر مبالغ ریالی را به خزانه واریز میکند و به همین دلیل بخشی از وصول ریالی درآمد در ماههای بعد قابل مشاهده است.
این آمار نشان میدهد که دولت ایران نتوانسته در شرایط جدید نفتی جهان بر خلاف عربستان سعودی استراتژی درستی اتخاذ کند که البته مهمترین دلیل آن ادامه تحریم نفتی غرب علیه ایران است. ایران در دو ماه اول سال نه تنها بخشی از بازار هدف خود را به دلیل حضور روسیه از دست داده بلکه با ارائه تخفیفهای سنگین بخش مهمی از درآمدهای خود از نفت تحریمی را از دست داد. با توجه به تحریم نفتی ایران توسط غرب ایران فقط میتواند به کشورهایی مانند چین و سوریه نفت صادر کند و به همین دلیل با توجه به حضور گستره روسیه در بازار آسیا ایران مجبور به ارائه تخفیف بیشتر برای مقابله با روسیه و حفظ مشتریان آسیایی است.
اگر نفت ایران تحریم نبود ایران میتوانست نفت خود را با قیمت روز به اروپا صادر کند و نه تنها درآمدهای خود را از این بخش افزایش دهد بلکه با توجه به خروج تدریجی روسیه از بازار اروپا میتوانست جای پای خود را در این بازار مستحکمتر کند و در حین این امر سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز خود را افزایش و درآینده نه چندان دور میزان تولید نفت خود را نیز رشد دهد. اما عربستان سعودی و امارات در عوض توانستند از خروج روسیه از اروپا بیشترین بهره را ببرند و ضمن اینکه از ارائه تخفیف به مشتریان آسیایی خودداری کنند بلکه با قیمت روز و چه بسا بالاتر از نرخ برنت نفت خود را به اروپا صادر کنند.
افزایش فروش نفت به نرخ روز ضمن اینکه درآمدهای ارزی ایران را افزایش میداد بلکه میتوانست عاملی برای جلوگیری از تضعیف بیشتر پول ملی و کنترل نرخ تورم در کشور باشد. طولانی شدن مذاکرات فرسایشی برجام و عدم وجود یک دورنمای مناسب از این مذاکرات باعث شده نه تنها ایران بازارهای خود را در آسیا در رقابت با روسیه از دست بدهد بلکه در آینده افزایش سرمایهگذاری در این بخش نیز محلی از اعراب نخواهد داشت. وجود بازار گستردهای مانند اروپا میتوانست بازار از دست رفته نفت ایران را در شرایط کنونی احیا کند. با توجه به اینکه اتحادیه اروپا قصد دارد که تا پایان سال ۲۰۲۲ وابستگی خود به واردات نفت روسیه را تا ۹۰ درصد کاهش دهد این موضوع میتواند فرصتی برای ایران در جهت احیای بازارهای صادراتی نفت باشد.
این اتفاق نه فقط برای بازار نفت ایران بلکه حتی برای سایر کامودیتیهای صادراتی مانند زنجیره فولاد و محصولات پتروشیمی نیز صدق میکند. روسیه اکنون بازار هدف خود را روی چین و مشتریان آسیایی معطوف کرده و اقدام به ارزانفروشی برای خارج کردن رقبا میکند. صنعت فولاد ایران در این شرایط میتوانست وارد بازار اروپا شود و ضمن اینکه از ارائه تخفیف بیشتر به مشتریان آسیایی خودداری کند بلکه میتوانست محصولات خود را با نرخ روز وارد اروپا کند.
ایران در صورت عدم تحریمهای چندباره نفتی توسط غرب و آمریکا به طور میانگین ظرفیت صادرات ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز را داشته که اگر بخواهیم با نرخ روز محاسبه کنیم ایران میتوانست با نفت ۱۰۰ دلاری روزانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار درآمد نفتی داشته باشد یعنی دو ماه بین حول و حوش ۱۲ تا ۱۵ میلیارد دلار. اگر صادرات روزانه اکنون ایران را به طور میانگین ۹۰۰ هزار بشکه در روز با نرخ ۸۰ دلاری (به دلیل تخفیفات) محاسبه کنیم درآمد نفتی روزانه ایران حدود ۷۰ میلیون دلار است (معادل دو ماه ۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار) و این یعنی ایران روزانه ۱۳۰ تا ۱۸۰ میلیون دلار از درآمدهای نفتی خود را به دلیل تحریمهای غرب از دست داده است. در ماه میایران حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز صادر کرده که معادل درآمد روزانه ۳۲ میلیون دلار (حدود ۱ میلیارد دلار طی یک ماه) است و این به معنی از دست رفتن روزانه ۱۷۰ تا ۲۲۰ میلیون دلار درآمد. این در حالیست درآمد نفت کشوری مانند عراق با صادرات بیش از ۳ میلیون بشکه در روز ماهانه بین ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار است.
در حال حاضر بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس برآورد کرده که قیمت نفت به دلیل کاهش سرمایهگذاری و محدودیت عرضه در آینده احتمالا تا بشکهای ۱۴۰ دلار نیز صعود کند و جی پی مورگان نیز از احتمال نفت ۳۸۰ دلاری در بدترین سناریو در آینده خبر داده است. سوای از اینکه این برآوردهای گلدمن ساکس و جی پی مورگان در شرایط رکود جهانی کنونی چقدر میتواند به حقیقت بپیوندد به نظر نمیرسد که ایران به دنبال اتخاذ تصمیمهای مناسب در جهت احیای بازار صادراتی خود در دو بخش فولاد و نفت باشد.