سرویس سیاسی «انتخاب»: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ محمدباقر قالیباف به استان کهکیلویه و بویراحمد سفر کرد. اما این سفر بازتاب چندانی در میان رسانههای اصولگرا و حتی صداوسیما نداشت.
اولین بار که قالیباف در سال ۹۹ در قامت رئیس مجلس به سفر استانی رفت، رسانههای اصولگرا آنچنان به این سفر پرداختند که گویی تنها مسئولی بوده که به یک منطقه از کشور سفر کرد. سرشاخههای جریان سایبری در فضای مجازی شروع به تبلیغ برای قالیبافی کردند که او را «مدیر جهادی» میخواندند و برای پیراهن خاکی، پوتینها و ریش هایش توییت زدند.
اما حالا مدتی است که او در شرایط سخت قرار گرفته؛ تا جایی که بعد از سفر استانی تیرماه او، احسان تقدسی سردبیر سابق جوان آنلاین در توئیتی نوشت: «سانسور گسترده اخبار قالیباف در صداوسیما چیزی نیست که از نظرها پنهان بماند» و یا یکی دیگر از فعالان رسانهای اصولگرا نیز سانسور قالیباف را «مغرضانه» خواند و نوشت: «پوشش خبری دو سه ثانیهای سفر استانی دکتر قالیباف در صداوسیما اسمی جز سانسور جهت منافع حزبی ندارد.»
در مسیر افول
این اولین بار نیست قالیباف در مسیر افول قرار گرفته. سال ۸۴ بعد از یک دوره پر فراز و نشیب در نیروی انتظامی، رای قابل قبولی در انتخابات ۸۴ کسب کرد، اما بعد از انتخابات به انزوا کشیده شد.
مدتی بعد به شهرداری تهران منصوب شد. در فاصله سالهای ۸۴ تا ۸۸ خود را رقیب احمدی نژاد میدید. در انتخابات ۸۸ قصد وارد شدن به انتخابات را داشت. اما جریان اصولگرا عزمش برای رساندن دوباره احمدی نژاد به قدرت جرم بود.
بعد از انتخابات زاویه قالیباف با تیم احمدی نژاد بیشتر شد؛ تا آنجا که فایل صوتی قالیباف که در آن به احمدی نژاد انتقاد میکرد در فضای مجازی منتشر شد.
از پلاسکو تا تا املاک نجومی، از عیسی شریفی تا همکاری با بابک زنجانی در وارد کردن جرثقیلهای سنگین ساخت پل صدر، و موارد دیگر ضرباتی بود که به قالیباف وارد شد، اما او همواره با حمایت هایی، بار دیگر به عرصه باز میگشت.
شاید تنها موضوعی که میتوانست پرونده سیاسی قالیباف را برای همیشه ببندد، ماجرای عیسی شریفی بود، اما این اتفاق نیفتاد.
قالیباف سال ۹۶ به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت و سال ۹۸ بار دیگر اصولگرایان او را به عنوان سرلیست انتخاباتی خود به مجلس فرستادند. اما نه فقط جریان پایداری، بلکه حتی کسانی، چون زاکانی هم او را به عنوان رئیس مجلس قبول نداشتند. اما به هرحال بازهم به شیوهای که مهدی طائب فاش کرد، قالیباف به ریاست مجلس رسید.
بازنده بزرگ ۱۴۰۰
قالیباف تصور میکرد میتواند با حمایت جریان اصولگرا بار دیگر وارد انتخابات ۱۴۰۰ شود. از همین رو با آمدن بایدن به طور ویژهای تلاش کرد تا قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» را در مجلس تصویب کند. نکتهای که اخیرا هم در متن منتشر شده از ظریف، به آن اشاره شده است. ظریف گفته: «آن کسی که خیال میکرد ظریف میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود، آن کسی که این مصوبه را دنبال کرد و میخواست خودش کاندیدای ریاست جمهوری شود، نمیدانست نه خودش میشود نه ظریف قصد کاندید شدن داشت.»
این قانون جنجالی مجلس درمورد برجام در آذر ۹۹ تصویب شد؛ قانونی که ظریف و دولت از قالیباف خواسته بودند مانع تصویبش شود، اما او این درخواست را با وجود قول مساعد برای جلوگیری از آن، عملی نکرد و به عکس، با تصویب آن، عملا راه احیای برجام در دولت روحانی را بست.
اقدام قالیباف علیه برجام در حالی است که او سال ۹۴ درست پس از اعلام توافق هستهای میان ایران و ۵+۱، در تلاشی برای بازیابی اعتبار و جایگاه سیاسی خود، پیامی برای ظریف ارسال کرد و ضمن مجاهدانه خواندن تلاشهای او، از وی تشکر کرد
با این حال، قالیباف از آن پس در صف مخالفان برجام قرار گرفت و تلاشهایی را در مقابله با این توافق انجام داد؛ از جمله ماجرای حمله به سفارت عربستان که به او نسبت داده میشود؛ زیرا حسن کردمیهن، از عوامل اصلی این حمله، از نزدیکان قالیباف شمرده میشود.
قالیباف تا روزهای آخر تصور نمیکرد که ابراهیم رئیسی وارد انتخابات شود و رویاهای او را بر باد دهد. اما خرداد ۱۴۰۰، شد آنچه نباید بشود و پس از آن بود که سقوط او آغاز شد.
او اگرچه در یک سال گذشته سعی کرده است تا خود را در رسانهها به عنوان آلترناتیو دولت نشان ندهد اما، این احساس خطر کاملا برای تیم دولت مشهود بود. خصوصا با ناکامیهایی که دولت اخیرا با آن روبه رو شده است.
در این شرایط بود که قالیباف هر روز بیشتر از دیروز به یک خطر بالقوه برای ابراهیم رئیسی تبدیل میشد؛ تا آنکه با حمله اصلی در در ماجرای سیسمونی گیت روبه رو شد.
پایان راه
ضربهای که سیسمونی گیت به او وارد کرد، از ضربهای که عیسی شریفی زد، شدیدتر بود. قالیباف میدانست که ساده زیستی مسئولان مدعی انقلابی گری از چه درجهای از اهمیت برخوردار است. او اگر حتی بتواند خرج خودش را از عیسی شریفی جدا کند، اما از زن و فرزندش نمیتواند جدا کند.
قالیباف در جریان جلسه غیرعلنی تلاش کرد، زن و دخترش با زن و دخترش اعلام مخالفت کند، همچنان که در مورد عیسی شریفی مدعی است که این ماجرا به او مربوط نیست.
او فکر میکند این بار نیز میتواند با سکوت کردن در رسانهها وعدم پرداختن به موضوع باعث فراموشی مساله شود. اما نمیداند که این بار رقیبش از درون جریان اصولگرایی است.
قالیباف البته راه و رسم عملگرایی را نیز از ابتدا آموخته بود. از همین رو به راحتی میتوانست بعد از آن همه درگیری با تیم احمدی نژاد، در ابتدای سال ۹۸ دیدار مخفیانه داشته باشد.
همچنین با وجود همه اختلافات با تیم پایداری توانست در پایان سال ۹۸ با صادق محصولی و تیم پایداری به یک وحدت رسیده و به صندلی ریاست پارلمان تکیه بزند؛ لذا بر روی این وجهه از سیاست ورزی خود اطمینان زیادی دارد.
احتمالا او تصور میکند در صورت حذف شدن از سوی جریان اصولگرا، میتواند با وجهه ضددولتی واردِ انتخابات مجلس آینده شود و آراء مخالفان را از آن خود کند و یا با همین رویه، در انتخابات ریاست جمهوری آینده، یک رقابت میان خود و رئیسی را شکل دهد.
اما تغییرات اخیر و همچنین بی توجهی به او در صداوسیما که حالا به جریان پایداری نزدیکتر شده، باید به او این هشدار را داده باشد که روزهای سختی در انتظار اوست.
با ادامه وضعیت کنونی، قالیباف در بهترین حالت یا دچار سرنوشت حدادعادل میشود و ریاستش بر پارلمان یکدورهای خواهد شد و یا در صورت تداوم حضورش در صندلی ریاست مجلس، سرنوشتی بهتر از علی اکبر ناطق نوری و علی لاریجانی پیدا نخواهد کرد.