سیدحمزه صالحی؛ سرویس بین الملل «انتخاب»: همزمان با برگزاری بیست و پنجمین دوره بازیهای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در عراق که با نام جعلی بازیهای کشورهای خلیج (عربی) آغاز شد، مقامات عراقی نیز در پیامهایی که به مناسبت این بازیها صادر کردند بر استفاده از این نام جعلی اصرار ورزیدند.
تاکید و تصریح مقامات عراقی در استفاده از این واژه جعلی به حدی بود که به نظر میرسید با یک هدف مشخص صورت گرفته است. آنچه رخ داد حاوی یک پیام و یک هشدار مهم بود. مخاطب اصلی پیامی که از طرف عراق صادر شد ایران و سپس بازیگران منطقهای و بین المللی بود. اما هشدار آن لزوما از طرف عراق نبود بلکه تلنگری بود که رفتار این کشور به ایران زد تا واقعیات منطقهای و بین المللی را با نگاه دقیق تری پیگیری کند.
مقتدی صدر روحانی پر نفوذ عراقی که اخیرا مواضع و اقدامات ضد ایرانی او افزایش یافته است در توییتی که برای خوش آمدگویی به تیمهای شرکت کننده در این بازیها منتشر کرده بود نوشت: «باسمه تعالی.. محضر میهمانان عرب بزرگوار از کشورهای (خلیج عربی)، به شما در سرزمین عراق، سرزمیین اولیا و صالحین خوش آمد میگویم». محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق هم در بیانیهای که برای شروع به کار این بازیها منتشر کرد از عبارت مجعول خلیج عربی استفاده کرد. انتشار تمبرهای پستی ویژه با نام جعلی «خلیج عربی» هم موضوعی بود که دامنه اقدامات تحریف آمیز آنها را افزایش داد و واکنشهای انتقادی زیادی را در داخل ایران موجب شد.
مقامات دولت سیزدهم همانطور که نسبت به موضع رئیس جمهور چین در مورد جزایر سه گانه دچار شگفتی شدند، آمادگی چنین اظهارت صریحی از طرف عراقی را هم نداشتند. مخصوصا اینکه مقامات عراقی مجددا بر مواضع اولیه خود اصرار کردند. نخست وزیر عراق هم در سفری که به آلمان داشت، درگفتگو با دویچه وله مواضع خود را تکرار کرد و گفت: «کشورهای خلیج عربی یک واقعیت است» وی با اشاره به اعتراض ایران ادامه داد که نمیخواهیم وارد این درگیری شویم، زیرا عدهای به دنبال جنجال هستند.
این اظهارات، اعتراض رسمی وزارت خارجه ایران را به دنبال دشت. امیرعبداللهیان وزیر خارجه بیان کرد که با احضار سفیر عراق مراتب اعتراض و ناخشنودی ایران را از این اقدام آنها اعلام کرده است. با این حال سوال مهم این است که عراق با تاکید بر این مواضع نامناسب به دنبال انتقال چه پیامی است و چه هدفی را دنبال میکند؟
عراق چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی نیازمند نمایش اثبات و استقلال سیاسی خود است تا بتواند نقش تاریخی خودش را آنچنان که عراقیها میپندارند ایفا کند. ایران به عنوان یکی از کشورهای منطقه که دارای نفوذ زیادی در عراق است، بخاطر نگاه تک بعدی (ارزشی-ایدئولوژیک) به مسائل عراق و نیز بر اثر تبلیغات گستردهای که از طریق گروههای عراقی مخالف ایران و مهمتر از آن رسانههای عربی و غربی انجام شده تصویری غیرسازنده و ثبات زدا از ایران در ذهنیت نخبگان و بخش زیادی از مردم عراق برساخته شده است. گویی ایران در حال بلعیده عراق است و تمام مشکلات این کشور از ایران ناشی میشود، در حالی که بقای دولت عراق حتی در معنای کلی آن مدیون کمکهای ایران است.
در هر صورت این مسائل باعث شده تا تمام گروههای عراقی برای اثبات میهن دوستی و نمایش استقلال سیاسی عراق فاصله خود را با کشورهای خارجی و به طور خاص ایران نشان دهند. این موضوع در مورد آقای شیاع السودانی که از متحدان ایران محسوب میشود به خوبی نمود یافته است؛ بنابراین موضع گیری اخیر مقامات عراقی دارای این پیام بود که اولویت اصلی عراق در روابط خارجی و شرکت در ائتلافها و همکاری با کشورهای منطقه را هویت عربی این کشور تعیین میکند. به عبارت دقیقتر دولت عراق خود را بخشی از ائتلاف ارزشی- ایدئولوژیکی که تحت عنوان محور مقاومت وجود دارد تعریف نمیکند. جدا از آنچه گفته شد، فشار تحریمها و اجماع جهانی که علیه ایران در حال تکمیل است هم تاثیر منفی قابل ملاحظهای در تقویت روابط دو کشور داشته است.
البته باید دقت کنیم که در مورد فاصله گرفتن عراق از ایران نباید بیش از حد اغراق کرد. جدا از نفوذ زیادی که ایران در بین گروههای عراقی دارد، پیوندهای تاریخی، اجتماعی و مذهبی بین دو کشور به گونهای است که هیچ دولتی نمیتواند نسبت به آن بی توجه باشد. با این حال سیاست اصلی دولت عراق که به مرور از سال ۲۰۱۶ در پیش گرفته است بر این اساس بنا شده تا این کشور با در پیش گرفتن یک سیاست خارجی متوازن جایگاه تاریخی و موقعیت ژئوپلیتیک خود را احیا کند. یکی از مهمترین ارکان موفقیت این سیاست اثبات و نشان دادن استقلال سیاسی از کشورهای خارجی به خصوص ایران است. به همین دلیل به سبب بدبینی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نسبت به ایران، عراق تلاش مضاعفی را برای ترسیم چهرهای جدید از خود نزد آنان آغاز کرده است. همانطور که این سیاست دولت عراق برای آمریکا و دولتهای غربی هم با اهمیت است.
رفتار دولت عراق بار دیگر به ما اثبات میکند که در سیاست خارجی خود باید روابط با دولتها را مقدم بر روابط با گروهها و ملتها بدانیم. همچنین در مورد خود عراق هم باید این واقعیت را برای همیشه بپذیریم که با وجود تمام اشتراکات فرهنگی و مذهبی که با مردم عراق داریم. ولی دو کشور یک تاریخ طولانی آمیخته با مشکلات و و پر از تنشهای مرزی هستند. باید درک کنیم که اگرچه عراق میتواند برای ما یک شریک مهم باشد، ولی متحد استراتژیکی که مخصوصا انتظار دنبالهروی از آنها داشته باشیم نخواهد بود، بلکه در بهترین حالت یک رقیب منطقهای با پتانسیل همکاری بسیار بالا است.
اما استفاده از نام جعلی خلیج (عربی) بجای اسم اصلی و تاریخی خلیج فارس یک هشدار مهم هم به ما میدهد، آن هشدار این است که موجودیتی به اسم ایران که ریشه تاریخی هزاران ساله دارد، به دلیل شیوه نامطلوب حکمرانی در داخل و سیاست خارجی تک بعدی و غیر متوازن تنهاتر از قبل شده و محاصره آن در سطح بین المللی و منطقهای در حال تکمیل است. این وضعیت خطرات ویژهای برای کشور به دنبال دارد که در صورت ادامه روند کنونی ابعاد و دامنه آن گستردهتر خواهد شد.
مهمترین و فوریترین اقدام برای گذر از شرایط فعلی بهبود روابط دولت-ملت در سطح داخلی و جلوگیری از مرگ قریب الوقوع برجام و احیای آن برای رهایی از تحریم و انزوای بیشتر بین المللی در سطح خارجی است.