دیوید راثکوف در هاآرتص چاپ تل آویو نوشت: در پی تصمیم بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل برای دستیابی به قدرت شخصی به هر قیمتی، این امر با پیامدهای بالقوه بسیار مخربی مواجه شده است. نتانیاهو در حال ایجاد شرایطی است که در آن نه تنها روابط کاری اغلب قوی بین دولت اسرائیل و آمریکا با مشکل مواجه میشود، بلکه شاید برای دولت بایدن غیرممکن شود که دولت فعلی اسرائیل را به عنوان دولتی با منافع مشترک - یا حتی به عنوان یک متحد ببیند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: دولت ایالات متحده در برابر ابراز علنی اینکه اسرائیل اکنون دولتی منحرف و دشمن فعال بسیاری از منافع ملی حیاتی ایالات متحده است، مقاومت خواهد کرد. آنها تلاش خواهند کرد و باید تلاش کنند تا در صورت امکان روابط خود را حفظ کنند و دولت نتانیاهو را از تصمیماتی که ممکن است به طور غیرقابل جبرانی به روابط آسیب بزند، باز دارند.
اما بسیاری در واشنگتن نگرانند که نتانیاهو، آمریکا را مجبور کند بین اسرائیل و ارزشهایش، یکی را انتخاب کند، و عملاً اسرائیل را از موقعیت متحد به موقعیت دوست و گاهی حریف، مانند ترکیه، عربستان سعودی، مجارستان و سایر کشورهایی تنزل دهد که ایالات متحده باید با آنها کار کند اما واشنگتن به آنها اعتماد ندارد.
از قضا، نتانیاهو با عضویت در یک جنبش جهانی که در واقع طرفداران برجسته ای در ایالات متحده دارد، این شکاف زمانی غیرقابل تصور را ایجاد کرده است. خاستگاه این جنبش، البته در مسکو است. محور اصلی تلاش های ولادیمیر پوتین برای تضعیف و بی ثبات کردن مخالفانش در غرب، شناسایی حلقه های ضعیف اخلاقی در میان مخالفانش و حمایت از آنها بوده است، زیرا آنها منافع شخصی محدود خود را بالاتر از آرمان های اساسی مانند دموکراسی، حاکمیت قانون، حقوق بشر و تحمل تنوع اجتماعی، قرار میدهند.
نتانیاهو، مانند ترامپ و راستگرایان آمریکایی، مانند اوربان و بولسونارو، مانند مودی، لوپن و نئوفاشیستهای ایتالیا، سالهاست که یک برنامه اقتدارگرای قومی-ناسیونالیستی را ترویج میکند که اکنون همه ارزشهایی را که زمانی اسرائیل و آمریکا را محدود میکرد، زیر سوال میبرد.
سفر چهارشنبه جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده به اسرائیل، نشان داد که استراتژی دولت بایدن در حال حاضر این است که بهترین چهره ممکن را در رابطه نشان دهد و حوزه هایی مانند مهار تهدید ایران را شناسایی کند که در آن همکاری بین دو دولت امکان پذیر است.
اما در پشت صحنه در واشنگتن سوال این است: نتانیاهو تا کجا پیش خواهد رفت و چه نقطه عطفی می تواند باعث شکاف شود؟ دولت اسرائیل چه کاری باید انجام دهد تا ایالات متحده مجبور شود فعالانه با آن مخالفت کند؟ آنها چه کاری می توانند انجام دهند که ممکن است باعث شود دموکرات ها در سنای ایالات متحده به فکر قطع کمک های ایالات متحده به اسرائیل یا حداقل موقتاً محدود کردن جریان حمایت های مالی و نظامی بسیار مورد نیاز باشند؟
با توجه به دلقکها و آدم های بدجنس - نژادپرستان، همجنسگرا هراسان، جنایتکاران، اراذل و افراط گرایان – حاضر در آخرین کابینه نتانیاهو، دیگر تردیدی در اصل اتفاق افتادن چنین شکستی در روابط نیست، بلکه مسئله زمان آن است. اکنون مهم این است که دولت ایالات متحده در پشت صحنه خطوط قرمز را روشن کند.
آنها باید کاملا واضح اعلام کنند اگر دولت نتانیاهو بیش از این دموکراسی را تضعیف و استقلال قضایی را کمرنگ کند، بخشهایی از کرانه باختری را که اسرائیل قبلاً به طور غیرقانونی تصرف نکرده، ضمیمه کند، به روسیه نزدیکتر شود و با اهداف ایالات متحده در اوکراین بیشتر مخالفت کند، یا حقوق بیشتری از فلسطینیان سلب کند، آنگاه ایالات متحده به طور فعال این رفتار را محکوم کرده و پیامدهای مستقیم، فوری و منفی برای روابط ایالات متحده و اسرائیل از جمله کمکها خواهد داشت.
علاوه بر این، مهم است که خود پرزیدنت بایدن به نتانیاهو بفهماند که اینها مانند خطوط قرمز اوباما در سوریه، صرفا نمایشی یا سیاسی نیستند. او باید به وضوح بیان کند که عبور از آنها روابط بین دو کشور ما را تا زمان حذف نتانیاهو و ائتلافش و رد سیاستهای آنها توسط دولت بعدی، تغییر می دهد.
این امر کلیدی است، هم به این دلیل که ممکن است نتانیاهو را از انجام بدترین کارها باز دارد و هم به این دلیل که کاملاً مشخص میکند که چه مخاطراتی پشت هر تصمیم مغایر با ارزشها و منافع ملی ایالات متحده است.
شخصاً نظر من این است که دولت بایدن با ارسال آن پیام میتواند از بحران در روابط جلوگیری کند. به این دلیل که نتانیاهو همچنان به اشتباه معتقد است که سیاست آمریکا را در کنار خود دارد. فرمول او حمایت از جمهوریخواهان به علاوه یهودیان آمریکایی است.
اما مشکل اینجاست: جمهوریخواهان صرفا مجلس کنگره را، آن هم به سختی، کنترل میکنند. ترامپ، رفیق نتانیاهو، با مشکلات حقوقی بزرگی مواجه شده و رو به افول است و 80 درصد یهودیان آمریکایی از جمهوری خواهان حمایت نمی کنند.
علاوه بر این، اگر متعصبان مذهبی راستگرای تندرو در کابینه کنونی اسرائیل به تعریف بسیار بسته خود از «یهودی کیست» ادامه دهند، جمعیت یهودیان عمدتاً غیرمذهبی اگر نگوییم سکولار، آمریکا را از خود خواهند راند.
اینکه بگویید «ما شما را اینجا در اسرائیل نمیخواهیم، اما لابیگریهایتان را ادامه دهید» فرمولی نیست که کار کند، برعکس بسیاری از مردم را عصبانی می کند.
زمانی آمریکا و اسرائیل به ارزشهای مشترک و منافع استراتژیک مشترک وابسته بودند. اما جنگ سرد به پایان رسیده است و در حالی که ما هنوز روسیه را یک تهدید می بینیم، اسرائیل به شیوه ای بسیار نگران کننده با پوتین کنار آمده است. اسرائیل فعالانه تلاش کرد تا تلاشهای آمریکا برای دستیابی به توافق هستهای با ایران را تضعیف کند – اقداماتی که حتی بسیاری از مقامات ارشد امنیت ملی اسرائیل هم اکنون متوجه شدهاند که اشتباه بود.
آمریکایی ها زمانی به خود می بالیدند که متحد ما اسرائیل تنها دموکراسی خاورمیانه است اما اکنون اسرائیل محل آپارتاید و دولتی است که فعالانه در تلاش است تا حقوق و حمایت های اولیه دموکراتیک را به عقب برگرداند. ارزشهای آمریکایی مانند مدارا و جشن تنوع، ارزشهایی هستند که دولت کنونی اسرائیل آن را رد میکند.
واقعیت اینکه برای نجات این رابطه ویژه، حتی قبل از هر گونه شوک، خشم یا اشتباهات سیاسی بیشتر توسط تیم نتانیاهو، چیزهای زیادی باید تغییر کند. با همه اینها، آیا روابط مردمی بین ایالات متحده و اسرائیل قوی خواهد ماند؟ آیا استعداد اصلاح آنچه شکسته و بازگشت به روابط نزدیک باقی خواهد ماند؟ بله. اما روابط آمریکا و اسرائیل دیگر شبیه دوران پدرانمان نیست.
نسل جدید زیاد در مورد این رابطه فکر نمی کند و میپرسد "چرا مهم است". یهودیان آمریکایی از سوءرفتار اسرائیل با فلسطینیها ناراحتند اما دولت کنونی اکثریت آنها را کنار زده و به دنبال جلب حمایت مسیحیان تندرو و یک رهبر سیاسی در آمریکا است که می گوید بهتر از یهودیان، صلاح آنها را می داند.
بحثهایی مبنی بر اینکه انتقاد از سیاستهای دولت اسرائیل معادل یهودیستیزی است، به این موضوع کمکی نمیکند، بهویژه با توجه به اینکه بسیاری از منتقدان دولت اسرائیل در واقع یهودیانی هستند که حمایت از روابط ایالات متحده و اسرائیل در سالهای گذشته به آنها بستگی داشت.
در واقع، حتی بدون حضور دولت راست افراطی و پر از نژادپرستان و اقتدارگرا، روابط ایالات متحده و اسرائیل در وضعیتی شکننده خواهد بود. هرچند با وجود کمرنگ شدن ضرورت استراتژیک این رابطه برای آمریکا، تاکید بر حفظ آن افزایش یافته است. تمرکز در حال حاضر باید بر روی یافتن راههایی برای بازسازی آن باشد. اما برعکس این اتفاق می افتد. و به همین دلیل است که دلایل زیادی وجود دارد که انتظار داشته باشیم از اینجا به بعد همه چیز بدتر شود و این اتحاد بیمار به زودی به بخش مراقبت های ویژه ژئوپلیتیکی منتقل شده و در نهایت از دنیا برود.
جو بایدن به وضوح می خواهد رابطه را حفظ کند. سوال بزرگ این است: چه کسی قادر و مایل به انجام این کار در طرف اسرائیلی است؟