یک کارشناس سیاست خارجی درباره راههای ترمیم رابطه ایران با اروپا میگوید که در پرونده هستهای به نظر میرسد، مسیر همان مسیر مذاکرات و تلاش برای احیای برجام است. شاید این موضوع بتواند برای حل یکی از پروندههای تاثیرگذار در متشنج شدن روابط ایران و اروپا کمک کند.
اردشیر سنایی در گفتگو با «انتخاب» درباره پیامدهای بحران به وجود آمده در روابط میان ایران و اروپاف بیان کرد: «میتوان گفت روابط ایران و اروپا در نتیجه یک سری رویدادها و اتفاقاتی، تقریبا در یک سال گذشته متشنج شده و در حال سپری کردن مسیر تنش است. در طول ۴۳ سال گذشته منطق حرکت و برخورد اروپاییها با جمهوری اسلامی ایران همواره بر این مسیر بوده که به نوعی باید با ایران همکاری و تعامل کرد و از منزوی کردن ایران پرهیز کرد. چراکه بر خلاف امریکا، اعتقادشان این بوده که اگر ایران را منزوی کنیم، رفتارها و حرکاتش افراطی و رادیکالی میشود و در آن صورت امکان کنترل رفتارهای ایران وجود ندارد؛ بنابراین چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اقتصادی مشی اروپا همواره بر این بوده که بتواند با ایران همکار و تعامل داشته باشد تا رفتارهای ایران را به تدریج تغییر دهد. البته استثنائاتی هم بعضا وجود داشته مثلا در مقطعی به دلیل پرونده هستهای مواضع اروپا مقداری تغییر کرده و به امریکا نزدیک شده است. اما غالب این ۴۳ سال به همین صورت بوده است.»
وی ادامه داد: «طی یک سال گذشته یک سری اتفاقاتی رخ داد که منجر به تغییر مسیر شد و اکنون عملا میتوان از تقابل میان اروپا و ایران صحبت کرد. این تقابل ممکن است به تنش و مراحل پیچیدهتری هم کشیده شود. اولین مورد را شاید بتوان عدم موفقیت در احیای برجام دانست و اینکه پس از خروج امریکا از برجام و تلاشی که اروپا به کار بست تا بتواند برجام را حفظ کند، سرانجام با آمدن بایدن مذاکرات احیای برجام شروع شد. اما بنابر دلایل مختلف این مذاکرات به نتیجه نرسید. به نظر میرسد این اولین موضوعی است که باعث ایجاد یک خلل در روابط نسبتا مناسب ایران و اروپا شده که راه را برای حل و فصل پرونده هستهای ایران مسدود کرده است.»
این استاد دانشگاه درخصوص موضوع دیگری که منجر به ایجاد این بحران شده است، گفت: «موضوع دوم حمله روسیه به اوکراین و ماجرای فروش پهپادهای ایرانی به روسیه است که چالش جدیدی را در روابط ایران اروپا به وجود آورد. حساسیتهای خاصی هم روی این قضیه وجود داشته و دارد. به باور من این پرونده باز است و احتمالا در آینده نزدیک روابط میان ایران و اروپا و نوع برخورد با ایران را در سطح بینالمللی تشدید خواهد کرد. با حمله روسیه به اوکراین یک منازعه ژئوپلتیکی و امنیتی بین روسیه و اروپا به وجود آمد که ایران هم در آن دخیل و وارد موضوعی شد که میتواند تبعات مختلفی برای ما داشته باشد.»
سنایی اضافه کرد: «عامل تاثیرگذار دیگر شروع اعتراضات از اواخر شهریور ماه در ایران بود که با توجه به فشاری که از سمت افکار عمومی جهانی، افکار عمومی و نهادهای حقوق بشری و مدنی در اروپا به وجود آمد و همچنین تلاشهای ایرانیهای ناراضی و مخالف جمهوری اسلامی در اروپا و امریکا و در دیگر نقاط دنیا، فشاری را به دولتهای اروپایی وارد کرد و آنها را به این مسیر برد که اعتراضات رخ داده در ایران جدی است. با این تصور اروپاییها به حمایتهای گسترده از این اعتراضات و ناآرامیها روی آوردند که نتایج آن را هم در نهادهای بینالمللی در شورای حقوق بشر، شورای اقتصادی و اجتماعی برای حذف ایران از کمیسیون مقام زن و آخرین نمونهاش را در قطعنامه پارلمان اروپا مشاهده کردیم. کمااینکه احتمالا حرکات بعدی را در سطح اتحادیه اروپا خواهیم دید.»
این تحلیلگر روابط بینالملل تاکید کرد: «مجموع برخی از اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته رخ داد، منجر شد که مسیر قبلی در روابط میان ایران و اروپا تغییر کند و مواضع اروپا در قبال جمهوری اسلامی به مواضع امریکا نزدیک شده است؛ حتی در بعضی حوزهها به نظر میرسد که اروپاییها نسبت به امریکا در مقابله با جمهوری اسلامی، فعلا جلوتر است.»
سنایی در ارزیابی خود از واکنش مجلس نسبت به اروپا از جمله بستن تنگه هرمز و تحریم متقابل ارتش اروپا، گفت: «به هر حال طبیعی است در مقابل اقداماتی که طرف اروپایی علیه جمهوری اسلامی پیش گرفته از طرف ایران هم ما اسیر یک سری اقداماتی داشته باشیم، اما اینکه کدام یک از آنها قابلیت اجرایی دارد و کدام یک بیشتر بلوف است یا تهدید باید با دقت بیشتری بررسی کرد. مسائلی همچون بستن تنگه هرمز بیشتر یک شعار است و بازخورد داخلی دارد تا اینکه یک تهدید عملیاتی و قابل اجرا باشد. موارد دیگری مثل گنجاندن نام ارتشهای اروپایی در لیست گروههای تروریستی هم فکر نمیکنم چندان تاثیرگذار باشد. به نظر میرسد در فضایی که شکل گرفته مسئولان هم احساس کردهاند که باید یک مقداری روی برخی از این مسائل مانور دهند تا حداقل به لحاظ تبلیغاتی، سیاسی و رسانهای، فرضا کار متقابلی انجام شده باشد، اما اینکه کدام یک امکانپذیر است و چه میزان تاثیرپذیری دارد را باید با ملاحظه بیشتری نگاه کرد.»
این کارشناس سیاست خارجی در تحلیل خود از واکنش وزیر امورخارجه مبنی بر خروج از NPT، اظهار کرد: «بحث خروج از ان پی تی یک مقدار متفاوت است، چون اگر سیر پرونده هستهای را دنبال کرده باشیم، بعضا در طول سالهای گذشته، به ویژه در دوران آقای احمدی نژاد این بحث همیشه مطرح بوده است. یعنی گروهی از مخالفان داخل ایران از هرنوع همکاری و حل و فصل مسالمتآمیز موضوع هستهای به عنوان تهدید استفاده کردهاند. اما اینکه کلیت و مجموعه نظام به این نتیجه برسد که ما به دلیل عمل متقابل از ان پی تی خارج شویم را شخصا بعید میدانم که رخ دهد. چون خروج از ان پی تی به معنای بسته شدن تمام مسیری است که برای حل و فصل مسالمتآمیز پرونده هستهای، حداقل در بیست سال گذشته طی شده است.»
وی ادامه داد: «اگر از ان پی تی خارج شویم، وارد فاز دیگری از مناسبات هستهایمان با طرف مقابل خواهیم شد و آن موقع باید حل پرونده از مسیر سیاسی را بسته شده تلقی کنیم و سایر مسیرها در برابرش باز خواهد شد؛ بنابراین اینکه چنین تهدیدی مطرح است یا خیر را باید با ملاحظه بیشتری بررسی کرد. البته سیر وقایع و تحولات را نمیتوان پیشبینی کرد، شاید باتوجه به اتفاقاتی که در آینده میافتد، مثلا رویکرد کشورهای مختلف از جمله اروپاییها نسبت به ایران تشدید و فضا متشنجتر شود یا اینکه در اجلاس ماه مارس شورای حکام آژانس، پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود، شاید این تفکر در ایران غالب شود که ما باید واکنش جدیتری نشان دهیم و بحث خروج از ان پی تی مطرح شود. اگر چنین اتفاقی رخ دهد و این تهدید عملیاتی شود به نظر میرسد دیگر باید حل و فصل از راه سیاسی را تمام شده تلقی کنیم و راههای دیگری برای این موضوع گشوده خواهد شد.»
سنایی در پاسخ به اینکه چه راههایی برای ترمیم رابطه با اروپا را باید در پیش گرفت، بیان کرد: «ارائه پیشنهاد مشخص شاید در این شرایط خیلی سخت باشد چراکه انقدر موضوع پیچیده شده و متغیرهای مختلف به آن ورود پیدا کرده که کار دشوار شده است. به نظر میرسد جمهوری اسلامی دستکم باید روی سه موضوع اصلی که در یک سال گذشته باعث تنش میان رابطه ایران و اروپا شده، است، متمرکز شود.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: «در پرونده هستهای به نظر میرسد، مسیر همان مسیر مذاکرات و تلاش برای احیای برجام است. شاید این موضوع بتواند برای حل یکی از پروندههای تاثیرگذار در متشنج شدن روابط ایران و اروپا کمک کند. موضوع بعدی جنگ روسیه و اوکراین است که باید درنگ بیشتری کرد و تصمیم گرفت که به چه شکل از مخمصهای که خودمان برای خودمان ایجاد کردهایم، بیرون بیاییم. وارد یک ماجرایی شدهایم که ظاهرا هم تمایلی برایش نداشتیم و فکر هم نمیکردیم که میتواند چنین تبعاتی را برایمان به همراه داشته باشد. باید درخصوص اینکه چه نوع تضمین و اعتماد مجددی در ذهنیت طرف مقابل ایجاد شود که ما عملا در این جنگ نقش حمایتی از روسیه نداریم و حامی تجاوز صورت گرفته نیستیم، اندیشه کرد.»
سنایی درپایان درباره حل عامل تاثیرگذار اعتراضات بر روابط میان ایران و اروپا، عنوان کرد: «به نظر میرسد که اگر اعتراضات در داخل فروکش کند و در تصمیمات داخلی تعدیلاتی صورت گیرد، شاید این موضوع منجر به کاسته شدن میزان فشار از سوی افکار عمومی جهانی و افکار عمومی در اروپا شود و به دنبال آن از میزان فشارهایی که ایرانیان خارج از کشور بر دولتهای اروپایی دارند، شاید کاسته شود. درواقع موضوع سوم بیشتر به سیاستهای داخلی برمیگردد تا خارجی. اما در مجموع اگر بخواهیم پیشنهاد داخلی ارائه دهیم این است که اگر اراده مبنی بر کاهش تنش در روابط ایران و اروپا وجود دارد، جمهوری اسلامی باید یک سری تغییراتی هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی در پیش گیرد تا حتی اگر نتواتنسیم مشکلاتمان با اروپا را حل کنیم لااقل از متشنج شدن شرایط جلوگیری کنیم. هرچه شرایط متشنجتر و اوضاع وارد شرایط بدتری شود، آن موقع دیگر نمیتوان فکر کرد که چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد؛ بنابراین به نظر میرسد این تدبیر باید اتخاذ شود تا با یک سری اصلاحات و تغییرات در سیاستهای داخلی و خارجی از متشنجتر شدن فضا جلوگیری کنیم.»