ماهان نصراللهی؛ سرویس بین الملل «انتخاب»: بیش از یک سال پیش ولادیمیر پوتین دستور داد تا نیروهای نظامی روسیه در مرزهای غربی این کشور آرایش نظامی بگیرند. دستوری که با اجرای آن، بحران اوکراین آغاز شد. در آن زمان مذاکرات برای احیای برجام در جریان بود. فرصت بسیار مناسبی برای ایران پیشآمده بود که از فضای پرابهام پیرامون حمله روسیه به اوکراین و نگرانیهای جدی که برای غرب و بهخصوص اروپا در مورد چگونگی پاسخ به حمله روسیه، قطع صادرات گاز به اروپا و بحران انرژی احتمالی شکلگرفته بود استفاده کرده و برجام را با شرایط مناسبی احیا کند. این مهم با مانع تراشی روسیه رخ نداد.
در صورت رسیدن به توافق این فرصت فراهم بود که با رفع تحریمها و ورود سرمایه و تکنولوژی به کشور نه تنها از افت فشار میادین داخلی برای تأمین نیاز مردم جلوگیری شود؛ بلکه با دیپلماسی اقتصادی قوی و جذب سرمایه، ایران بهعنوان یکی از قطبهای تأمین انرژی مطرح شود و بدین ترتیب کشور گام بلندی برای احیای جایگاه خود بهعنوان یک بازیگر مهم حوزه انرژی بردارد. در حال حاضر اگرچه ایران در مجموع ذخایر نفت و گاز در دنیا اول است و بعد از روسیه بیشترین منابع گازی جهان را دارد؛ ولی حتی در بین ۱۰ صادرکننده اول گاز هم قرار ندارد.
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که احیای برجام میتوانست زمینهساز یک فرصت تاریخی دیگر برای ایران هم باشد، بدین معنی که بعد از یک تجربه تاریخی تلخ و طولانی ناشی از دخالتهای روسیه در ایران و نگاه از بالا این کشور به روابط دو جانبه، تهران میتوانست تا حدودی دست بالاتر را پیدا کند. اما روسیه با فهم این موضوع درمسیر توافق سنگ اندازی کرد. در داخل هم ارزیابی بسیار نادرست و غیردقیقی از زمستان سخت اروپا انجام شد که نهتنها این فرصت از دست رفت؛ بلکه فرصت احیای توافق هستهای که تبدیل به کلید اصلی خروج کشور از انباشت بحرانها شده است هم برای دستکم برای یک مدت نامعلوم به محاق رفت.
اما آنچه تحتتأثیر بحران اوکراین پیرامون ایران شکل گرفت به مذاکرات هستهای محدود نشد. بهمرور وضعیت بهگونهای در حال رقمخوردن است که عدم احیای برجام میتواند صرفاً مقدمهای بر آنچه در حال وقوع است باشد. روسیه تا زمانی که نیروهای نظامی خود را با هیبت بسیار به سمت مرزهای اوکراین گسیل کرده بود، دارای قدرت بازدارندگی زیادی بود. کمتر کسی میتوانست تصور کند که دولت اوکراین و شخص زلنسکی بتواند در مقابل هجوم همهجانبه ارتش قدرتمند روسیه مقاومت کند. حتی کاخ سفید هم پیشبینی کرده بود که ممکن است در عرض ۹۶ ساعت کیف سقوط کند. بااینحال وضعیت بهگونهای دیگر رقم خورد. مقاومت مردم اوکراین، رهبری و مدیریت هوشمندانه زلنسکی و مهمتر از همه کمکهای مالی و تسلیحاتی غرب اوکراین را تبدیل به یک منجلاب بزرگ برای پوتین کرد. در مقالهای در مجله فارین پالیسی به مناسب نخستین سالگرد حمله روسیه به اوکراین منتشر شده آمده است که در سال ۲۰۲۱ حدود ۸۳ درصد گاز روسیه به اروپا صادر میشد و این معادل ۴۶ درصد از گاز مصرفی اروپا بود.
روسیه همچنین در مجموع با فروش ۷ میلیون بشکه نفت در روز و ۲۰۰ میلیارد مترمکعب گاز در سال نیمی از درآمد خود را از این راه تأمین میکرد. بااینحال با گذشت یک سال از حمله این کشور به اوکراین و قطع گاز صادراتی این کشور به اروپا نهتنها زمستان سخت اروپا هرگز فرانرسید، بلکه مخازن ذخیره کامل اروپا میتواند تا زمستان آینده را هم پاسخگو باشد؛ بهطوریکه در ژانویه ۲۰۲۳ مخازن ذخیرهسازی آلمان حدود ۹۱ درصد پر بودهاند. اکنون با گسترش دامنه تحریمها علیه مسکو نهتنها استفاده حداکثری پوتین از اهرم انرژی نتیجه خاصی در برنداشته بلکه روسیه برای همیشه قدرت اقتصادی پیشین خود را در بازار جهانی از دستداده است.
در چنین شرایطی واضح است که روسیه بهعنوان کشوری که آماج تحریمها و تبلیغات غرب است، از کشاندن کشور دیگری به بحران اوکراین برای سرشکن شدن هزینهها و انحراف توجهات از روی مسکو استقبال میکند. همانطور که کنستانتین سیمینوف مدیرکل صندوق ملی امنیت انرژی روسیه در اکتبر ۲۰۲۲ اعلام کرد: «ایران تحت تحریم خواهد ماند و این تحریمها بدتر هم خواهد شد. صادقانه بگویم که این خبر خوبی برای ما (روسیه) است». در راستای چنین سیاستی بود که گفته شد این کشور به شکل گسترده و عیانی پهپادهای ایرانی در جنگ با اوکراین را به کار گرفته، موضوعی که رسانه های روسی به آن دامن زدند. این مسئله ایران را در یک تنگنای جدید دیپلماتیک قرار داده که لازم است با اتخاذ یک رویکرد جدید از آن رهایی یابیم. مواضع اخیر آقای امیرعبداللهیان که گفته است ایران علیرغم روابط ممتاز با مسکو الحاق کریمه، دونتسک و لوهانسک را به رسمت نشناخته است میتواند نقطه آغازی برای این مهم باشد.
باید در نظر داشت اگرچه ایران بهصورت رسمی و علنی حمایت خود را از مسکو در حمله به اوکراین اعلام نکرد ولی جهتگیریهای تهران به نفع مسکو بوده است. ایران حمله روسیه به اوکراین را پاسخ مشروع مسکو به نگرانیهای امنیتی خود در قبال ناتو میداند و دولت رئیسی نیز در سیاست شرقگرایی خود به شکل عریانی روسیه محوری را در اولویت قرار داده است. ادعای کمک پهپادی و ادعاهایی که پیرامون احتمال ارسال موشکهای بالستیک به روسیه شنیده میشود باعث شده است که غرب ایران را رسماً حامی روسیه در جنگ اوکراین قلمداد کند.
یکی از دلایل سختشدن مواضع اروپا علیه ایران در تمامی حوزهها بیشتر از آنکه ناشی از مسائل مانند حقوق بشر باشد به ادعای نقش ایران در جنگ اوکراین مربوط است؛ بنابراین وقتی ایران حامی روسیه در جنگ علیه اوکراین معرفی شود از تبعات احتمالی آن نیز در امان نخواهد بود و این موضوع وضعیت امنیتی پیرامون ایران را پیچیدهتر خواهد کرد، همانطور که نمود آن در بعضی موارد در حال آشکار شدن است.
یکی از دلایل گرایش دولت ایران به روسیه از آنجا ناشی میشود که بعضی از مسئولان بر این باورند که حمله روسیه به اوکراین میتواند ساختار نظام بینالملل را بهگونهای متزلزل کند که در نهایت منافع ملی ایران را تأمین کند. اما نگاهی به وضعیت نامناسب روسیه در جنگ اوکراین، حذف اهرم انرژی روسیه از دست پوتین، فرار شرکتها و سرمایهگذاران و نخبگان از روسیه و نیز انزوای بینالمللی این کشور نشان میدهد که باید با واقعبینی بیشتری به تحولات بینالملل نگاه کنیم. همچنین بررسی واکنش و جهتگیریهای کشور چین نسبت به جنگ اوکراین که هوشمندانه تلاش میکند خود را از عواقب خطرناک آن دور نگه دارد، میتواند برای ما نکات مهمی را روشن کند. از طرفی باید بپذیریم تاریخ روابط ایران و روسیه همواره توأم با تردید و بدبینی بوده که هنوز هم نشانههای آن را در روابط دو کشور بهخصوص در رفتار روسیه با ایران قابل مشاهده است؛ بنابراین ایران ضمن اینکه باید به تقویت روابط خود با روسیه بهعنوان یک همسایه قدرتمند بپردازد؛ ولی در عین حال باید فاصله خود را با این کشور در جنگ اوکراین هم حفظ کند تا از عواقب خطرناک این بحران بزرگ رهایی باید.
از زمان انتشار ادعاهای مربوط به کمک پهپادی ایران به روسیه کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه به شکلی صریح ارائه پهپادها را بهعنوان نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیتسازمان ملل متحد قلمداد کردهاند. آنها میگویند اگرچه تحریمهای تسلیحاتی بر اساس این قطعنامه در اکتبر ۲۰۲۰ منقضی شد ولی تحریمهای مرتبط با صادرات و واردات فناوری مرتبط با موشک تا اکتبر ۲۰۲۳ برقرار است. به همین دلیل در صورت تداوم روند فعلی آنها تلاش خواهند کرد با استفاده از این موضوع برای فعالسازی مکانیسم ماشه در برجام اقدام کنند تا ضمن بازگشت خودکار همه تحریمهای بینالمللی (بدون امکان وتوی روسیه یا چین) ایران مجدداً ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار گیرد. چنین اقدامی اگر در دستور کار قرار بگیرد برخلاف دوران ترامپ که با شکست تیم پمپئو خاتمه یافت ممکن است برای کشور بحرانساز شود.
مورد مهم دیگر این است که اوکراین تهدید کرده است بهخاطر کمک پهپادی ایران به روسیه و مشارکت در تخریب زیرساختهای این کشور علیه ایران اقدام قانونی خواهد کرد. باتوجهبه اقدامات اخیر اروپا علیه ایران یکی از پیامدهای این شکایت میتواند این باشد که به درخواست اوکراین اقداماتی برای مسدودشدن و مصادره داراییها و اموال ایران در سراسر جهان بهویژه در اروپا صورت بگیرد. همانطور اتحادیه اروپا به تازگی بسیاری از مقامات و صنایع هواپیماسازی ایران را در لیست تحریم قرار داده است. در آینده بهاحتمال زیاد اوکراین از روسیه درخواست غرامت خواهد کرد و باتوجهبه ادعاهای مربوط به کمک ایران به روسیه این درخواست شامل ایران هم خواهد شد. این مسئله خود یکتنش سیاسی و حقوقی بزرگی را به دنبال خواهد داشت که به نفع کشور تمام نخواهد شد. بنابراین تا فضای لازم برای جلوگیری از واردشدن به چنین مشکلاتی وجود دارد، امید میرود که مقامات کشور با تغییر رویکرد، گذار مطمئن و کمدردسر ایران از این بحران را تضمین کنند.