This is a modal window.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
End of dialog window.
پایگاه خبری «انتخاب» / سید حمزه صالحی: اخیرا پایگاه خبری اکسیوس به نقل از مقامات آمریکایی در خبری اعلام کرد که آمریکا قصد دارد از طریق یک پروژه زیرساختی آسیای جنوی را به خاورمیانه و آمریکا متصل کند. این پروژه را باید در سطح کلان رقابت چین و آمریکا بررسی کرد؛ زیرا خاورمیانه بخش کلیدی چشم انداز ابتکار کمربند و جاده چین است که آمریکا میخواهد از این طریق به نفوذ چین در منطقه رقابت کند. این ابتکار شامل اتصال کشورهای عربی منطقه شام و خلیج فارس به وسیله شبکه راه آهن است که همچنین قرار است از طریق بنادر دریایی منطقه به هند متصل میشود. جیک سالیوان گفته است مفهوم اساسی این است که آسیای جنوبی را به خاورمیانه و سپس ایالات متحده متصل کنیم به نحوی که فناوری اقتصادی و دیپلماسی ما را ارتقا دهد.
گفته میشود که ایده ابتکار جدید در ۱۸ آوریل در انجمن I۲U۲ که شامل هند، اسرائیل، آمریکا و امارات است هم مطرح شده است. این مجمع در اواخر سال ۲۰۲۱ برای بحث در مورد پروژههای زیرساختی استراتژیک در خاورمیانه تأسیس شد. دولت بایدن در ماههای اخیر این ایده را گسترش داد تا مشارکت عربستان سعودی را نیز در بر بگیرد. البته اکسیوس به نقل ار مقامات آمریکایی گفته است که اسرائیل فعلا جزئی از این پروژه نخواهد بود. کارشناسان معتقدند اسرائیل با توجه به عادی سازی روابط با اعراب به دلیل امضای توافقنامه ابراهیم، میتواند در آینده به آن اضافه شود. مشاوران امنیت ملی چهار کشور آمریکا، عربستان، امارات و هندوستان در عربستان پیرامون این ابتکار در ۸ میدیدار کردند که جزییاتی از آن منتشر نشد؛ ولی کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد این چهار نفر «برای پیشبرد دیدگاه مشترک خود در مورد ایجاد خاورمیانهای امنتر و مرفه که با هند و جهان در ارتباط است» ملاقات کردند.
این مذاکرات در هر صورت نشان دهنده تشدید بی سابقه تعاملات امنیتی آمریکا با متحدان منطقهای خود و هندوستان است. این رویداد را در پس تحولات جهانی و منطقهای مانند رقابت چین و آمریکا در منطقه، مذاکرات پشت پرده عربستان و اسرائیل و نیز احیای روابط ایران و عربستان سعودی باید جستجو کرد. اما در این میان نقش هند بسیار مهم است. به گفته کارشناسان، هند میتواند چسبی باشد که این گروه را به هم پیوند میدهد. دهلی نو روابط مستمری با واشنگتن دارد و واشنگتن آن را متحدی طبیعی برای مقابله با تهدید چین در نقشه جهانی میداند. چند ماه پیش، امارات متحده عربی از طرحی آیندهنگرانه برای اتصال سریع خلیج فارس به هند از طریق یک قطار سریعالسیر که از زیر آب عبور میکند رو نمایی کرد. این قطار از فجیره که مشرف به خلیج عمان و در نتیجه اقیانوس هند است شروع میشود و به بمبئی که بزرگترین شهر هند است میرسد.
از نظر آمریکا هند بازیگری جاهطلب است که میتواند رقابت جدی با چین ایجاد کند. هندیها روابط اقتصادی نزدیک و رو به رشدی با عربستان سعودی و امارات دارند و علاوه بر تقاضای بالای خرید انرژی از این کشورها، در زمینه همکاریهای اقتصادی با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز با چین رقابت میکنند. هند اشتیاق خود را برای مشارکت در این ابتکار جدید نشان داده است، زیرا از نظر دهلی این پروژه سه هدف استراتژیک آنها را برآورده میکند.
اول، گسترش حوزه نفوذ سیاسی پکن در منطقه غرب آسیا را که دهلی آن را «ماموریت خزنده» میداند متوقف میکند. هند میانجیگری چین در احیای روابط غافلگیر کننده ایران و عربستان را دارای پیامدهای بالقوه برای منافع هند در منطقه که از لحاظ انرژی به آن وابسته است میداند. علاوه بر آن از نظر هند این ابتکار جدید امکان جابجایی سریعتر نفت خام را فراهم میکند و هزینههای هند را در دراز مدت به حداقل میرساند. افزایش اتصال همچنین به هشت میلیون شهروند هند که در منطقه خلیج فارس زندگی و کار میکنند کمک خواهد کرد.
دوم، این پروژه به هند کمک میکند تا به عنوان سازنده زیر ساخت در بخش راه آهن تبدیل به یک برند شود؛ زیرا هند با داشتن یک شبکه ریلی قوی در داخل و موفقیت در ایجاد چنین زیرساختی در سریلانکا، اعتماد به نفس انجام این کار را در خارج از کشور دارد. این پروژه همچنین مقابلهای بزرگ با ابتکار کمربند و جاده چین است که بسیار به نفع هند خواهد بود؛ زیرا این پروژه چینی چالش بزرگی برای هند به وجود میآورد، چین با این ابتکار به دنبال تصاحب سهم بسیار بیشتری از جریان تجاری از آفریقا، خاورمیانه، آسیای مرکزی و اروپا است که دهلی از آن بیمناک است.
سوم، هند احساس میکند که ارتباط هند با همسایگان غربی خود برای مدت طولانی به دلیل مسدود کردن مسیرهای ترانزیتی زمینی توسط پاکستان محدود شده است. بنابراین، دهلی میخواهد از مسیرهای کشتیرانی برای رسیدن به بنادر غرب آسیا استفاده کند. چابهار و بندرعباس (ایران)، دُقم (عمان)، دبی (امارات متحده عربی)، جده (عربستان سعودی) و شهر کویت هستند. پروژههای ارتباطی که از کشورهای عربی و خلیج فارس عبور میکنند، فرصتهای تجاری جدیدی برای هند ایجاد خواهند کرد.
شکل گیری این پروژه در همسایگی ایران خواه ناخواه عوارضی برای کشور خواهد داشت. در یک دیدگاه واقع گرایانه چنین ابتکاری برای همه کشورها از جمله ایران میتواند یک فرصت بسیار بزرگ تلقی شود؛ زیرا ایران موقعیت ممتازی در منطقه دارد و در صورت غلبه بر چالشهای سیاستهای خارجی خود میتواند نقش کلیدی در این پروژه داشته باشد. باید پذیرفت خوشبینی بسیار کمی در مورد مشارکت ایران در این ابتکار جدید وجود دارد؛ ولی باید در نظر گرفت با وجود تنشهایی که در روابط ایران و آمریکا وجود دارد؛ ولی هدف این پروژه مقابله با چین است؛ بنابراین یران میتواند با در پیس گرفتن یک رویکرد مبتنی بر منافع ملی با مشارکت در این طرح، قدرت چانه زنی خود را در مقابل چین برای بهرهگیری بهتر از ابتکار کمربند و جاده هم افزایش دهد و منزلت ژئوپلیتیک خود را بیش از پیش ارتقا دهد. چنین رویکردی جذابیتهای ژئواکونومی ایران را بیش از پیش برای کشوری مانند هند افزایش خواهد داد. کشورهای عربی در اقدامی مشابه با نزدیک شدن تاکتیکی به چین و روسیه توانستند از آمریکا امتیاز بیشتری کسب کنند.
سالیوان قبل از سفر به عربستان در یک سخنرانی در موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن گفته بود «خاورمیانه یکپارچهتر و به هم پیوستهتر به متحدان و شرکای ما قدرت میبخشد، صلح و رفاه منطقه را ارتقا میبخشد و تقاضای منابع از ایالات متحده را در این منطقه در درازمدت کاهش میدهد، بدون اینکه منافع اساسی یا دخالت ما در منطقه را قربانی کند». با این سخنان باید بیاد بیاوریم که آمریکا از توافق ایران و عربستان هم حمایت کرده بود. چنین حمایتی را میتوان در راستای تلاش آمریکا برای ترویج سیاست همگرایی در منطقه دانست که در سخنان آقای سالیوان هم نمود یافته است. این رویکرد آمریکا میتواند به معنی پذیرش نقش و حوزه نفوذ ایران در منطقه هم تلقی شود. همچنین در یک سال اخیر تبلغات ضد آمریکایی در ایران کاهش پیدا کرده است؛ بنابراین در صورت احیای توافق هستهای امکان مشارکت ایران در این ابتکار بسیار بالا خواهد رفت و به عقیده کارشناسان ایران میتواند در مرکز این پروژه باشد. این موضوع علاوه بر اینکه به سود ایران خواهد بود، ارزش و اثرگذاری ژئوپلیتیک این طرح ابتکاری را هم افزایش خواهد داد. این پروژه از آنجا که تایید ابتکار «شبکه نقطه آبی» را هم خواهد گرفت. با کیفیت بالایی اجرا خواهد شد و از دوام و اعتبار بسیار بالایی برخودار خواهد بود. شبکه نقطه آبی مکانیزمی برای تایید پروژههای زیرساختی است که استانداردهای کیفیت قوی بین المللی را رعایت میکنند. ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و بریتانیا شبکه نقطه آبی را به عنوان یک تلاش چندجانبه برای ترویج اصول توسعه زیرساختهای پایدار در سراسر جهان راه اندازی کردند. گواهینامه شبکه نقطه آبی به عنوان نماد جهانی شناخته میشود که برای پروژههای زیرساختی که مبتنی بر بازار، شفاف، مطابق با توافقنامه پاریس، و از نظر مالی، اجتماعی و زیست محیطی پایدار هستند صادر میشود. شبکه نقطه آبی همچنین به جذب سرمایه خصوصی برای پروژههای زیرساختی در اقتصادهای در حال توسعه و نوظهور کمک میکند.