امروز صبح تمام به کارهای جاری گذشت. [محمود فروغی]، سفير ما در افغانستان، دیدنم آمد. هنوز از حل مسئله هیرمند خبری نیست. وقتی من نخست وزیر بودم تا ۳۰ متر مکعب در ثانیه ممکن بود مطلب حل بشود. ولی حالا افغانها ۲۶ متر بالاتر حاضر نیستند. این را هم قبول ندارند، به بهانه این که مجلس داریم، مجلس مخالف است. آن وقت وزارت خارجه نگذاشت من کار را تمام کنم، یعنی به شاهنشاه عرض کردند ما بیشتر می‌گیریم، نخست وزیر بی‌جهت مداخله می‌کند. حالا به این وضع رسیده ایم.
ناهار پیش مادرم بودم. بعد از ظهر با دوستم سواری رفتم، خوش گذشت. تلگراف رئیس جمهور عراق حسن البکر در جواب تلگراف تبریک شاهنشاه رسید، منتشر کردم.
سر شب [سر دنیس رایت] سفیر انگلیس دیدنم آمد. راجع به خلیج فارس خبر تازه نداشت، الا این که تنها راه گرفتن جزیره تنب کشیدن خط میانه خلیج است.
گفتم ابو موسی چه؟ گفت، آن در جنوب خط میانه واقع میشود، مال شیخ نشین شارجه میشود. گفتم، با یک خط فرضی حقوق خودمان را از دست بدهیم؟ گفت شما آن جا حقوقی نداشتید. گفتم، قبول دارم، در بحرين که حقوق داریم. چه می‌گویید؟ جوابی نداشت بدهد. گفت، بحرین به درد شما نمی‌خورد. گفتم، قبول دارم ولی به هر صورت حق ما آن جا محفوظ است.
می‌گفت اگر فدراسیون سر بگیرد، بحرین تقاضای عضویت سازمان ملل خواهد کرد. گفتم اگر سر بگیرد و بحرین جزو آن باشد، ما فدراسیون را نمی‌توانیم بشناسیم. گفت پادشاه سعودی گفته است اختلاف بریمی را با ابوظبی [در] کادر فدراسیون حل خواهد کرد، شما هم بحرین را همین طور قرار بدهید، بعد هم شیخ شرفیاب بشود. گفتم شرفیاب بشود که جزیره را به او ببخشیم؟ به علاوه ما در بحرین از شما سند داریم که این مال ماست. گفت آن سند را یک سال بعد لرد کلاندرون پس گرفت. گفتم، پس نگرفت، دید اشتباه کرده نامه دیگر نوشت که نامه اول من كان لم يكن است. به هر صورت می‌گفت ما سعی میکنیم تا ملاقات‌شاهنشاه و ملک فیصل صورت نپذیرد، هیچ عمل قاطعی در خلیج فارس اتفاق نیفتد.
از اخبار جهان ناخوشی ناصر رئیس جمهور مصر است که برای معالجه به مسکو می رود، ولی ناخوشی مهمی گویا نیست. با وصف این کسی نمی‌داند ،چیست، شاید هم مهم باشد.
