پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آمار کشتهشدگان زلزله
آذربایجان به بیش از 300نفر رسیده و این روزها این پرسش مشترک ذهن مردم را
درگیر کرده است که آیا یک زمینلرزه 6ریشتری باید این همه تلفات بدهد؟!
نگاهی به تقویم میاندازیم؛
آری، امسال 1391هجریشمسی است! و سالهای زیادی از استفاده از آهن، آجر و
سیمان به دست بشر میگذرد، اما مشخص نیست چرا و به چه دلیلی زحمتکشترین
اقشار جامعه باید در جایی زندگی کنند که تنها نام خانه را یدک میکشند. از
سوی دیگر در حالی بنیاد مسکن از مقاومسازی مسکن در روستاها خبر میدهد که
در زلزله اخیر برخی از روستاها صد درصد تخریب شد.
شاید با خود بگویید
مقصر خود روستاییان هستند که خودشان پیگیر نوسازی خانههایشان نبودند، اما
جالب است بدانید از ابتدا تا پایان سال90 در روستاهای شهرستان اهر
190خانه برای نوسازی مراجعه کردند که تنها 2نفر به بانک معرفی شدهاند!
مسؤولان باید پاسخگو باشند که چرا در نهایت هیچ یک از آنها به مرحله عقد
قرارداد نرسیدند.
از سوی دیگر تسهیلات ارایه شده برای مقاومسازی
خانهها نیز طنز تلخ دیگری است. آیا با این افزایش قیمت مصالح ساختمانی
میشود با دوازده و نیم میلیون تومان خانه ساخت؟! و نکته دیگر این است که
با توجه به اینکه معاون بازسازی روستایی بنیاد مسکن گفته بود برخی از این
روستاییان حتی توان پرداخت ماهیانه 100هزار تومان قسط این تسهیلات را
ندارند آیا امکان آن وجود نداشت که برای حفظ جان این زحمتکشان و پابرهنگان
وام بلاعوض به آنان پرداخت میشد؟!
و همه اینها در حالی است که
19مردادماه و تنها دو روز پیش از زلزله، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت
آذربایجانشرقی گفته بود: «صادرات 54میلیون دلاری فرش از آذربایجانغربی» و
این درحالی است که شمار زیادی از فوتشدگان این زلزله قالیبافانی بودند که
در اوج فقر در خانههای کاهگلی زندگی میکردند.
بنیاد مسکن چه میکند؟
بارها
از سوی سیاستگذاران آمارها و ارقامی مبنی بر میزان واحدهای احیا شده در
روستاها و شهرهای کوچک و بافتهای فرسوده در کشور اعلام شده است، ولی در
نهایت پس از وقوع هر حادثه طبیعی، شاهد بالا بودن آمار تلفات به دلیل مقاوم
نبودن واحدهای مسکونی هستیم.
با وجود ارایه این اعداد و ارقام تاکنون
بارها با وقوع زلزلههایی نظیر زلزله رودبار، بم و منطقه شمالغرب کشور،
اصلیترین عامل بالا بودن شمار کشتهشدگان وجود بافتهای فرسوده و واحدهای
مسکونی که مقاومسازی نشدهاند، اعلام شده است. اکنون این پرسش پیش میآید
که آیا مسؤولان مربوط برنامه جدیتری برای بازسازی بافتهای فرسوده در کشور
دارند؟! آیا در حوادث طبیعی دیگری که خدای ناکرده در کشور رخ میدهد بازهم
باید شاهد بالا بودن شمار مرگ و میرها به دلیل عدم مقاومسازی بافتهای
روستایی و شهری باشیم؟!
4میلیون مسکن غیرمقاوم
براساس
طرح بنیاد مسکن، خانههای روستایی میتوانند افزون بر دریافت تسهیلات
قرضالحسنه تعمیر خانه روستایی، وام کم بهره 5/12میلیون تومانی را برای
مقاومسازی دریافت کنند، اما این طرح جز در برخی از مناطق کشور با استقبال
چندانی مواجه نشده است و هنوز هم بخش زیادی از روستاها در کشور نیاز به
مقاومسازی دارند.در کشور ما بیش از 60هزار روستای بالای 50خانوار وجود
دارد که حدود 4میلیون واحد مسکونی در این روستاها با مشکل اساسی فرسودگی و
بیدوامی بر اثر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله روبهرو هستند، ضمن آنکه
روستاهای کمتر از 50خانوار شامل طرح بنیاد مسکن نمیشوند!
البته
نمیتوان اقدامهای نوسازی و مقاومسازی بنیاد مسکن را نادیده گرفت، اما
شرایطی که در بازپرداخت وام وجود دارد، اجازه استقبال چندانی را به
روستاییان بخصوص در مناطق محروم نمیدهد؛ زیرا بازپرداخت این تسهیلات
ماهیانه 100هزار تومان است که پرداخت آن از توان روستاییان این مناطق که
عمده درآمد آنها از کشاورزی به دست میآید، خارج است.
چه باید کرد؟
فرسودگی
در پهنه وسیعی از سطح ایران امروزه یکی از معضلات جدی کشور تلقی میشود.
جدیت این موضوع از آن جهت است که وقوع زلزله در ایران با توجه به گسلهای
فراوان در آن گریزناپذیر بوده و نقطه اصلی آن هم در بافتهای فرسوده شهری و
روستایی خواهد بود.
براساس بررسیهای انجام شده یکی از عوامل اساسی
درخصوص تلفات زلزله در کشور رعایت نشدن اصول مهندسی و فرسوده بودن بافتهای
شهری است که میزان خسارتها را به نحو چشمگیری افزایش میدهد.
بیگمان
زلزله شمالغرب کشور آخرین زلزله در کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی
ایران نخواهد بود و بهتر است دستگاههای مربوط در بازسازی و احیای بافتهای
فرسوده کشور در مقاومسازی این مناطق حضور پررنگتری داشته باشند.