arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۳۴۸۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۲۰ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۱

پاسخی به ابهامات کمک به فلسطینیان

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دکتر یاسر سبحانی فرد، در الف نوشت:
 
مسئله کمک به فلسطین از روزهای آغازین انقلاب اسلامی پرسش ها و ابهاماتی را مطرح نموده است.طی سالهای اخیر چنین ابهاماتی منجر به ایجاد رویکردی منفی در برابر مسئله کمک به فلسطین و حتی سایر مسلمانان در اذهان برخی از ایرانیان شده است.
 
سر آغاز رویکرد را می توان در مناظره معروف تلویزونی دانست که در آن آقای موسوی نسبت به واکنش های حمایتی آقای رئیس جمهور نسبت به فلسطین اعتراضاتی را بیان داشت.به هر صورت نقطه اوج این رویکرد منفی در ایمیلهای منتشر شده ، سایتها و سپس روز قدس سال 88 خود را نشان داد.آنجا که مشخص شد عده ای از ایرانیان به هر حال سوالات و ابهاماتی را در مورد فلسطین قابل طرح دانسته و با منطق و یا بی منطق با رویکرد کمک به فلسطین ، لبنان و دیگران مخالف هستند. این نوشتار در پی بررسی ابهامات موجود در مسئله کمک به فلسطین و لبنان و دیگر مسلمانان می باشد. با اینکه نگارنده معتقد است اکثریت قریب به اتفاق این منتقدان به دنبال دلیل نیستند اما بر این باور است که بررسی چنین ابهاماتی لااقل می تواند لااقل اندک کمکی به این بحث چه از دید موافقان و چه از دید مخالفان باشد.
 
عمده ابهامات مطرح شده به شرح زیر قابل طرح هستند که به صورت جداگانه به هر یک از آنها پرداخته می شود
 
1-  چراغی که به خانه رواست به مسجد روا نیست.
طی این استدلال برخی بر این عقیده اند تازمانی که ما در داخل ایران فقیر داریم چرا باید به فلسطینی ها و لبنانی ها کمک کنیم؟چنین سوالی دارای یک اشتباه منطقی است . در این سوال چنین استدلال شده است که مشکل فلسطین و لبنان از نوع مشابه با مشکل ایرانیان فقیر می باشد در صورتی که این طور نیست.مسئله کمک به فلسطین و لبنان موضوع کمک به فقیر نیست که ما بگوییم چرا در حالی که در ایران فقیر داریم باید برویم به فقرای دیگران کمک کنیم.موضوع کمک به فلسطین کمک به مظلوم در برابر ظالم است نه فقیر.موضوع این است که عده ای در حال ظلم به عده ای دیگر هستند.در واقع چنین ضرب المثلی ( هر چند هر ضرب المثلی حجت نیست )به هیچ وجه در اینجا واجد کاربرد نیست چرا که در این مثل مشکل خانه و مسجد از یک جنس است که این مشکل نداشتن چراغ است اما در مسئله کمک به فلسطین و فقرای ایران مسئله این است که عده ای در ایران فقیر هستند و لی در فلسطین عده ای تحت ظلم هستند.بر فرض که برادر ما در خانه گرسنه باشد اما زورگویی در حال دزدی و قتل همسایه ماست آیا با این استدال که باید به برادر کمک کنیم نباید به همسایه کمک کرد؟در واقع اصلا موضوع در اینجا اصلا از یک جنس نیست.کمکهای ایران به فلسطین و لبنان بیش از اینکه نقدی و مادی باشد کمکهای معنوی و حمایتی بوده است. جالب است بدانیم که کمکهای مالی ایران به فلسطین بعد از کشورهایی مثل عربستان  ، مالزی و ترکیه می باشد). منبع شماره 1 و شماره 2 ) .
حضرت علی ( ع ) در این زمینه می فرماید : کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا. دشمن ظالم و کمک حال مظلوم باشید.
 
2-  چرا به فلسطین و لبنان کمک مالی و مادی می شود؟
ممکن است پس از طرح مسئله بالا گفته شود بالاخره چه کم چه زیاد ما نباید حتی ذره ای به فلسطین و لبنان کمک مالی و مادی صورت دهیم چون خود در ایران فقیر داریم. در پاسخ این گروه باید این سوال پاسخ داده شود که مبنای کمک چیست؟آیا مبنای کمک به دیگران نیاز است یا ملیت ؟از نظر دینی و انسانی کمک به فقیر فلسطینی همانقدر اهمیت دارد که کمک به فقیر ایرانی اهمیت دارد.با این وجود اگر دولت ایران در کمک به فقرایش اهمال کرد و سپس پولهای فراوان به دیگران ارزانی داشت آن وقت شاید بتوان گفت بالاخره مردم ایران تحت سرپرستی دولت ایران هستند اما مردم فلسطین یا لبنان خیر.آمارها نشان می دهد که کمیته امداد حدود 4 میلیون ایرانی را تحت پوشش خود دارد ( منبع شماره 3 ) و این جدای از سایر نهادهای خیریه دولتی و مردمی در این زمینه است.جالب اینجاست که بسیاری از چنین منتقدانی فقرای ایرانی را حتی دارای صلاحیت برای رای دادن هم نمی دانند و یکی از انتقادات آنها به دولت این است که چرا تعداد افراد تحت سرپرستی کمیته امداد را افزایش داده است.
 
3-  چرا وقتی برخی از آنها با کمک ما مخالف هستند باید به آنها کمک کنیم؟
این استدال ریشه در عدم دقت در دسته بندی های داخل یک جامعه دارد. فرض کنیم جامعه ای که در برابر یک ظلم قرار گرفته دارای دو گروه باشد. گروه اول راه مقاومت در برابر ظلم را در پیش گرفته و گروه دوم به خاطر هزینه های زیاد و ترس راه سازش و کوتاه آمدن . بر مبنای کمک به مظلوم طرف سوم ملزم است که به گروه مقاوم کمک کند.اگر گروه مقاوم از این کمک استقبال نکند باید این کمک متوقف شود ولی اگر گروه سازشکار مخالف باشد مسئله متفاوت است. هم اکنون غزه مقاومت و کرانه باختری سازش را در پیش گرفته . برپایی استدلال بر این پایه که چون افراد کرانه باختری و یا دیگران با کمک به مقاومان مخالف هستند نمی توان کمک به غزه را قطع نمود ( توجه شود کمک های ایران به فلسطین بیشتر حمایت سیاسی است ) .در واقع ما به طرف دعوا که حماس و غزه باشد کمک می کنیم و مخالفت افرادی که در درگیری نیستند مشروعیتی برای خواسته شان باقی نمی گذارد.مطمئنا اگر این کمکها منجر به پیروزی طرف مقاومت شود گروه سازشکار و ترسو نیز با این کمکها موافقت خواهند نمود.پایان این کمکها هنگامی خواهد بود که حتی گروه مقاوم نیز تصمیم به صلح با ظالم را بگیرد که در آن صورت کاسه داغتر از آش شدن خطایی بسیار بزرگ خواهد بود.بر همین استدلال گرفتن عکسهایی از فلسطینیان که سازش می خواهند و یا نشان دادن افرادی که مخالفت کمک را اعلان می دارند هیچ دلیلی برای قطع کمک به مقاومان نخواهد بود.حتی هنگامی که همه مظلومان فلسطین به خاطر ترس و هزینه زیاد رضایت به ظلم بدهند اگر طرف سوم بتواند ظالم را کاملا شکست دهد این وظیفه بر او واجب است چون رضایت مظلوم تحت فشار است ولی اگر قدرت طرف سوم بر ظالم نمی چربد و کمک او وضع مظلوم را بدتر می کند کمک منطقی نیست. در هر صورت در حال حاضر عده زیاد و حتی اکثریتی قائل به مقاومت هستند.
 
4-  کمک به فلسطین چه سودی به حال ما دارد؟
در برخی از موارد چنین مطرح می شود که کمک به آنها چه سودی به حال ما دارند.برخی از افراد نیز در این حالت به این دام می افتند که برای این کار سودهایی بتراشند.چنین سوالی از پایه ویران است چرا که کمک به دیگران می بایست بی هیچ چشم داشتی و بدون هیچگونه منتی صورت گیرد.در اسلام اصل بر نیت است و به همین جهت ما از کمک به مظلوم نباید هیچ چشم داشتی داشته باشیم.البته اگر این کار در آینده سودی هم برای کشور داشته باشد باید از آن استقبال نمود ولی مشروط نمودن کمک به دیگران از جوانمردی نبوده و خلاف دستورات دینی است.
 
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى – بقره 264
 با این حال همانطور که عده ای هم بر می شمارند کمک به چنین گروههایی در فلسطین ، لبنان ، سوریه و عراق ممکن است منافعی نیز نصیب ما صورت دهد.
 
5-  چرا وقتی به مسلمانان کمک می کنیم ، آنها بر خلاف منافع ما عمل می کنند؟
امروزه هم در ایران هم در فلسطین و هم در سوریه و لبنان به مدد اختلاف افکنی غرب دو گروه وجود دارد که یکی موافق نزدیکی و دیگری مخالف آن است.تبلیغات در تمامی این کشورها به صورتی است که گفته می شود عامل تمامی بدبختی ما دیگری است. در لبنان و در انتخاات سال گذشته عامل بدبختی ها سوریه و ایران معرفی می شد و در ایران نیز از سوی گروه سبز عامل بدبختی لبنان و دیگران.در آن کشورها بیان می شود که چرا اسرائیل تنها به لبنان و غزه حمله می کند؟چرا به اردن و مصر حمله نمی کند؟چون ما عامل ایران شده ایم و این ایران است که موجب سختی ماست و در ایران هم به همین صورت استدلال مطرح می شودنتیجه این اختلاف افکنی که روش همیشگی "تفرقه بینداز و حکومت کن " غرب بوده است جدایی مسلمانان و حتی هم مذهبان از یدکیرگ است.
بر همین مبنا وقتی دولت فعلی لبنان که مخالف حضور ایران و حضور غرب است به قطع نامه تحریم ایران رای ممتنع می دهد فریاد عده ای بلند می شود که این همه کمک کردید این هم نتیجه اش اما غافل از اینکه رای داده شده توسط دولتی داده شده است که مخالف ایران است.همچنین کشور بوسنی هم به خاطر اینکه  به مدد عدالت امریکا اختیار یک سوم کشور در دست مسلمانان است به ضد ایران رای می دهد فریاد این عده بلند می شود که دستمزدتان را از بوسنی گرفتید!!
همین حالت با حکومت محمود عباس در فلسطین نیز وجود دارد.این موضوع مثل این است که لبنانی هایی که شهرشان آماج بمباران قرار گرفت بگویند این همه به خاطر نزدیکری به ایران ضربه دیدیم حالا در ایران شعار می دهند نه غزه نه لبنان جان فدای ایران غافل از اینکه گروه مخالف کمک و وحدت ، خواسته یا ناخواسته به نفع دشمن کار می کند عامل این جدایی هاست.

سوالی که مطرح است این است از این جدایی چه کسی سود می برد؟آیا وقتی مسلمانان را از هم جدا کرده اند این امر موجب ضعف آنها نشده است؟اگر اتحاد بد است چرا خود طی  پیمان نامه ای اتحادیه اروپا را در اروپا و اتحادیه  نفتا را در آمریکای شمالی تشکیل داده اند؟آیا مرگ خوب است اما برای مسلمانان ؟ آیا ما از غربی های سودگرا و مادی گرا بدتریم که برای نگه داشتن اتحادیه خود به یونان و بلغارستان و دیگران کمکهای مستقیم مالی و غیر مالی می کنند؟آیا این روش آنها اسلامی تر از ما نیست؟
متاسفانه همواره در تمام کشورهای اسلامی گروهی هم آگاهانه و یا مزدورانه به این اختلاف دامن مزده اند و می زنند.
 
6-   در چه صورتی پایان کمک به فلسطین فرا می رسد؟
در ماههای اخیر حماس همراه با سکوت در برابر ایران از مخالفان سوریه حمایت کرده است. به نظر می رسد حماسی های حنفی مذهب ،هم مذهبی های خود ( مخالفان بشار اسد ) را به سوریه ای که چندین سال از او حمایت کرده است ترجیح داده است. گویا حماس با روی کار آمدن اخوان المسلمین هم مذهب کم کم خیالش از کمکها و پشتیبانی های سیاسی نیز راحت شده و نیازی به سوریه و شاید در گام بعد ایران نبیند.البته در موضوع سوریه اگر قضیه از دید حماس و مخالفان دیده شود شاید بتوان تا حدی حق را به امثال حماس داد. از دید آنها سوریه در انقلابهای منطقه فرقی با دیگران نداشته و بشار اسد مانند دیگران چندین سال است بر اکثریت سنی مذهب در حال حکومت است و اتفاقا آقای بشار اسد  و همسرش به دلیل عقاید خاص علوی ها اصلا وجهه مذهبی  اسلامی ندارد.تنها در صورتی که حماس و تمامی گروههای فلسطینی دیگر از ایران کمک خواهی نکنند و خود بتوانند به تنهایی و یا با کمک کشورهایی مظیر مصر جدید مشکلات بیت المقدس را حل کنند این بار از دوش ما برداشته خواهد شد که البته علی رغم مواضع ضد سوری هنوز این اتفاق نیفتاده ولی با توجه به تحولات مصر احتمال این اتفاق وجود دارد که این بار بر دوش مصر منتقل شود.
 
7-  فلسطینیان سازش کردند چه کنیم؟  
 موضوعی که در قضیه فلسطین وجود دارد این است که بیت المقدس متعلق به فلسطینیان نیست که بخواهند مستقلا در مورد آن تصمیم گیری کنند. کمک به مظلوم فلسطینی یک حرف است و حمایت از آزادی بیت المقدس و مسجد الاقصی حرفی دیگر. در صورتی که فلسطینیان از ما کمک نخواهند ما می توانیم به آنها کمک نکینم اما در مورد مسجد الاقصی موضوع فرق می کند.این مکان مقدس متعلق به آنها نیست که بگوییم دلشان می خواهد آن را واگذار کنند و به ما مربوط نیست. مثل این است که عربستان تصمیم بگیرد مکه و مدینه را به آمریکا بفروشد. آیا این حق را دارد؟آیا عراق حق دارد نجف و کربلا را به مثلا ترکیه بدهد تا در آنجا مرکز توریستی بسازد؟مکانها مقدس برای افرادی نیست که در آنجا زندگی می کنند و متعلق به تمامی معتقدان است و همه در آن حقی دارند. فلسطینیان اگر می خواهد با اسرائیل مذاکره و تسلیم شوند ولی حق ندارند بیت المقدس را در اختیارآنها قرار دهند تا دیگر مسلمانان آن را از دست بدهند و این اتفاقا چیزی است که اسرائیل تا برپایی معبد اورشلیم سلیمان و پایتخت کردن بیت المقدس از آن دست بر نخواهد داشت. بنابر همین استدلال است که گفته می شود روز قدس روز اسلام است ( نه روز فلسطینیان)
 
8-  اگر پیامبر اکرم زنده بود چه می کرد؟
سوال مهمی که در پایان می مانداین است که بدون توجه به تمامی موارد اگر پیامبر اکرم زنده بود در این موضوع چه می کرد؟آیا می گفت من بچه مکه و ساکن مدینه هستم و فلسطین به من ربطی ندارد و چرا باید پولهای خود را به آنها بدهیم و یا از آنها حمایت کنیم که به دردسر بیفتیم؟آیا اگر امام زمان بیاید می گوید من بچه سامرا هستم و به من ربطی ندارد؟!  این بزرگواران با تمام این ابهامات چگونه برخورد می کردند؟  آیا اگر مسلمانیم نباید از این الگوهایی که خدا برای ما قرار داده پیروی کنیم؟
 
9- وقتی برخی مردم راضی به کمک نیستند چه کنیم؟این حق آنهاست.
ابهام دیگری که وجود دارد این است که ممکن است مردمی بگویند کمک های ( البته مالی ) دولت به این کشورها  از حق مالیات ماست و ما دوست نداریم انفاق کنیم و انفاق و صدقه هم که زورکی نمی شود. این خواسته ای صحیح است که برای رفع این مورد دولت باید اگر می خواهد کمکی مالی به برخی ستمدیده گان یا ضعفای دیگر کشورها داشته باشد صندوقی را تشکیل دهد تا مردمی که دوست دارند داوطلبانه در آن کمک کنند و کمک از بودجه عمومی حاصل از مالیات صورت نگیرد.
 
نتیجه
از نظر انسانی کمک به دیگران تنها مبنایی که می شناسد نیاز می باشد.ملیت مبنا و اولویتی برای کمک به دیگران ایجاد نمی کند.از نظر حقوقی با فرض پذیرش مبنای ملیت و سرپرستی دولت بر مردم خویش باز هم جنس کمک به فقرا در ایران و کمک به مظلوم در فلسطین و لبنان از یک جنس نیست.در زمینه فقر نیز وجود فقر در ایران جوازی برای عدم کمک به سایر فقرای غیر ایرانی نیز ایجاد نمی کند. در بهترین حالت چنین موضوعی ایجاد اولویت می کند چرا که در غیر این صورت به خاطر تمام نشدن کامل فقر در ایران هیچگاه نباید به دیگران کمک نمود.این مشکل هنگامی نمود پیدا می کند که میزان فقر بسته به شرایط اقتصادی و ادراکی در یک جامعه دارد که همواره چنین ادراکی عده ای را فقیر خواهد دانست هر چند که فقیر در یک جامعه برای جامعه دیگر متمول به حساب آید.

 گروههایی که در تمامی کشورهای اسلامی به بهانه های مختلف در صدد جدایی هستند دانسته یا نادانسته در جهت روش تفرقه بینداز و حکومت کن غرب قرار گرفته اند. و این در حالی است که غرب با داشتن اختلافاتی بیشتر از اختلافات بین مسلمانان طی قراردادهایی در صدد اتحاد بین خود می باشد و نمونه آن اتحادیه اروپاست.تشکیل این اتحادیه حتی به قیمت هزینه هایی برای کشورهای قدرتمند تر دنبال می شود و حتی در موافق بسیاری کمکهای مالی زیادی از سوی کشورهای ثروتمند به کشورهای ضعیفتر صورت می گیرد تا این اتحادیه پابرجا بماند.آیا مرگ خوب است تنها برای همسایه؟آیا آنها که جزء مکتب سودگرا و لیبرال هستند باید برای اتحادشان به دیگران کمکهای فراوان داشته باشند اما ما که مسلمانیم و بر اساس دستورات اسلامی باید به هم نوع کمک کنیم نباید این کاری صورت دهیم ؟آیا پیامبر نفرموده اند که هر کس صبح کند و به فکر هم کیشالن مسلمانش نباشد مسلمان نیست؟
کمک به فلسطین و لبنان هنگامی باید قطع شود که ظلم در آن دیار به پایان برسد نه اینکه عده ای سازشکار یا ترسو و یا خائن بخواهند.
این پایان باید همراه با آزادسازی بیت المقدس باشد.
  
 
منبع 1 : کمک صد میلیون دلاری سالانه عربستان به فلسطین
 http://www.maannews.net/eng/ViewDetails.aspx?ID=504653
 
منبع 2 : کمک ترکیه به 129 هزار خانواده فلسطینی در سال 2012
 http://www.un.org/apps/news/story.asp?NewsID=42610&Cr=Palestin&Cr1=
 
 منبع 3 : تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد
http://www.pana.ir/NSite/FullStory/News/?Id=307767
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۲۶
غیر قابل انتشار: ۵
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
21
17
خب
حالا میگی چه کنیم؟؟؟
الآن رفتم مرغ بخرم پول توجیبم کم بود وخجالت کشیدم
نظرات بینندگان