Shashank Matto، خبرنگار هندی در رشته توییتی نوشت: روابط هند با یک کشور 88 میلیون نفری که سالانه 65 میلیارد دلار درآمد نفتی دارد ناامیده کننده بوده است. این کشور، یک میلیون نیروی مسلح در اختیار دارد که بیشترین تعداد نیرو در منطقه غرب آسیا به شمار می رود. یکی از دیپلمات های سابق هند می گوید: «این رابطه پر از قول و قرار و وعده است ولی درعمل هیچ چیزی ندارد»
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: آن کشور ایران است. هند و ایران در سال 1950، روابط دیپلماتیک برقرار کردند و در طول دهه ها، روابط نزدیک اقتصادی (بر اساس نفت) و سیاسی (بر اساس دیدگاه مشترک از تروریسم و پاکستان) بین دو کشور شکل گرفت.
چرا هند به ایران علاقه دارد؟
1.نفت
برای دهه ها، ایران تامین کننده اصلی نفت هند بوده است. به عنوان مثال، در سال 2018-2019، هند، 23.5 میلیون تن نفت خام از ایران خریده که معادل 10 درصد از کل واردات نفت این کشور است. ایران برای فروش نفت به هند، شرایط خوبی مانند اعتبار 90 روزه و برخی مزایای دیگر می داد. در سال 19-2018، ایران سومین صادرکننده نفت به هند بود.
2.جغرافیا و مبارزه با تروریسم
ایران، مانند هند، با پاکستان هم مرز است و همچنین از فعالیت های تروریستی [برخی گروه های مستقر در] پاکستان رنج برده است. این مساله، موضوع مشترکی برای گفتگوهای هند و ایران است. همچنین هر دو کشور، نزدیک به افغانستان هستند و نگرانی های مشترکی در مورد افراط گرایی در آنجا دارند (به ویژه پس از سال 2021).
3. اقتصاد و ترانزیت
هند می خواهد از مسیر ترانزیتی ایران استفاده کند و به آسیای مرکزی کالا بفرستد. دهلی نو هم اکنون نیز به همین منظور در حال توسعه بندر چابهار در جنوب شرق ایران است. هند همچنین بخشی از کریدور بین المللی ترانزیتی شمال-جنوب است که هدف آن توسعه یک مسیر تجاری از هند به ایران و سپس به آسیا و اروپاست.
همه این ها زمینه ساز یک مشارکت قوی دوجانبه است ولی با این حال، مشارکت هند با ایران به طور مداوم دچار ضعف بوده و ابتکارات بلندپروازانه، به ویژه در حوزه های دفاعی و اقتصادی، معمولا به نتیجه نرسیده و نیمه کاره مانده است.
چرا روابط دو کشور علی رغم پتانسیل زیاد، به نتیجه مطلوب نرسیده؟
تلمیذ احمد، دیپلمات بازنشسته و سفیر سابق هند در کشورهای عربستان، عمان و امارات، معتقد است: «هند روابط خود با ایران را تابع ملاحظات دیگر، عمدتاً ملاحظات آمریکایی، کرده است.» و این مساله به روابط دو کشور آسیب رسانده است.
اما منظور او از این حرف چیست؟ برای درک این موضوع باید به سال 2003 برگردیم. در این سال، خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران به هند سفر کرد و دو کشور «اعلامیه دهلی» را امضا کردند و بر اساس آن، دو طرف بر سر موضوعات زیر به توافق رسیدند:
1. توسعه بندر چابهار برای رونق تجارت
2. افزایش همکاری های دفاعی
3. تمرکز بر تعمیق روابط در حوزه انرژی از طریق سرمایه گذاری هند در ایران
اما این طرح کنار گذاشته شد و دلیل آن، برنامه هسته ای ایران بود. برنامه هسته ای ایران توجه غرب و امریکا که می خواستند گسترش سلاح های هسته ای را متوقف کنند را به خود جلب کرد. در سال 2004، ایران توافقی برای کاهش فعالیت های هسته ای و کم کردن تنش ها با غرب، منعقد کرد. با این حال، در سال 2005، قدرت های غربی به این دلیل که ایران در یکی از تأسیسات خود به غنی سازی اورانیوم پرداخت، مذاکرات را متوقف کردند و امریکا نیز تحریم هایی علیه ایران وضع کرد.
این بدان معنی بود که هند در شرایط سختی قرار گرفته است .اگرچه دهلی نو به تازگی برنامه هایی را برای تعمیق روابط با تهران ارائه کرده بود، اما هند در همان زمان در حال مذاکره بر سر توافق هسته ای غیرنظامی با امریکا نیز بود.
پس از سفر وزیر خارجه هند به تهران در سپتامبر 2005، مقامات امریکایی به دهلی نو هشدار دادند که اگر با سیاست واشنگتن در قبال ایران همراهی نکند، توافقنامه هسته ای غیرنظامی ممکن است توسط کنگره امریکا رد شود.
هند متعاقباً در سال 2005 و 2006 در آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران رای داد. تلمیذ احمد می گوید هند با توجه به فشار امریکا از برنامه های خود برای توسعه روابط با ایران دست کشید.
«کریشان چاندار سینگ»، سفیر اسبق هند در تهران، توضیح داد که توافق هسته ای غیرنظامی با امریکا برای هند اولویت بیشتری نسبت به روابط با ایران داشت.
این بدان معنا بود که هند در موقعیت سختی قرار گرفته بود. در حالی که هند برای روابط با ایران ارزش زیادی قائل بود، تهران تصمیم گرفته بود برای توسعه برنامه هسته ای اش، با غرب و شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی، دست به رویارویی و تقابل بزند. از آنجایی که روابط هند و امریکا شروع به اوج گرفتن کرده بود، هند حاضر نبود برای حمایت از ایران این موقعیت را به خطر بیندازد.
در سال 2004 نیز کنسرسیومی تحت حمایت شرکت بزرگ «هندوجا گروپ» ابراز علاقه به توسعه بندر چابهار کرد، اما نتیجه چندانی حاصل نشد. اگرچه مشارکت استراتژیک و دفاعی دو کشور به مشکلاتی برخورد، اما هند میلیاردها دلار نفت از ایران خریده است.
با این حال، پروژه هایی مانند خط لوله گاز ایران – پاکستان - هند با مشکل مواجه شدند. درباره این مساله در ایران اختلافات سیاسی داخلی وجود داشت و از طرف دیگر، رایس وزیر خارجه وقت ایالات متحده به صراحت اعلام کرد که امریکا در مورد پروژه های خط لوله گاز ایران-هند ملاحظاتی دارد. علاوه بر این، تضعیف روند صلح با پاکستان نیز ممکن است در عدم موفقیت این پروژه، نقش داشته باشد.
روابط ایران و هند در حوزه انرژی نیز در سال 2010 ضربه خورد. هند اعلام کرد که در پی فشارهای وزارت خزانه داری امریکا، دیگر نمی تواند مطالبات ایران را از طریق اتحادیه پایاپای آسیا (ACU) پرداخت کند. این مساله، منجر به کشمکش 2 ساله برای پرداخت مطالبات ایران شد و تهران در واکنش به آن، تهدید کرد که فروش نفت به هند را متوقف خواهد کرد.
این مشکل در سال 2012 تشدید شد. هر سال، تحریم های امریکا و اروپا علیه ایران شدیدتر می شد، ولی با وجود این، هند به خرید نفت ایران ادامه داد. در ماه مه 2012، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت ایالات متحده به هند سفر کرد و دهلی را تحت فشار قرار داد تا واردات نفت از ایران را کاهش دهد. در سال 2013، هند شروع به کاهش سالانه 15 درصدی واردات نفت از ایران کرد.
در این برهه زمانی، در حالی که تلاش ها برای اتصال خطوط ترانزیتی تا حدی پیشرفت کرده بود، اما نه بندر چابهار و نه کریدور شمال-جنوب چندان توسعه نیافته بودند. هند ایران را تحت فشار قرار داد تا یک توافق 10 ساله برای توسعه چابهار منعقد کند و ایران که تمایل چندانی به این کار نداشت، عمدا تعلل می کرد.
همچنین در سال 2013، ایران یک نفتکش هندی به نام «ام تی دِش شانتی» را توقیف کرد. دلیل رسمی اعلام شده برای توقیف، این بود که این کشتی باعث بروز آلودگی نفتی در خلیج فارس شده است. با این حال، رسانه های هندی و برخی منابع رسمی حدس می زدند که این اقدام تهران در واکنش به تصمیم دهلی برای کاهش وارادات نفت از ایران بوده است. در نهایت، پس از یک ماه کش و قوس، کشتی آزاد شد.
ایران همچنین در سال 2012، مظنون به انجام یک حمله با خودروی بمب گذاری شده علیه دیپلمات های اسرائیلی در دهلی نو بود. روزنامه تایمز آو ایندیا گزارش داد، پلیس دهلی مظنون است که سپاه پاسداران ایران در این بمب گذاری دخالت داشته است. برخی کارشناسان می گویند که این موضوع باعث لطمه خوردن اعتماد دهلی به تهران شد.
با این حال، در سال 2015 شاهد توافق هسته ای ایران با 5+1 بودیم و در عرض چند سال، فروش نفت ایران به هند به سطح قبل از 2012 رسید. مودی، نخست وزیر هند در سال 2016 با روحانی، رئیس جمهور ایران دیدار کرد و 85 میلیون دلار برای توسعه چابهار اختصاص داد.
همچنین شرکت مهندسی «ایرکان اینترنشنال» هند، پروژه ریلی 1.6 میلیارد دلاری چابهار به زاهدان را به عهده گرفت. قرار بود این خط ریلی سپس به افغانستان متصل شود. «نالکو»، شرکت دولتی آلومینیوم هند و سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو)، نیز به تفاهماتی برای همکاری در زمینه آلومینیوم دست یافتند.
در سال 2018، مودی بار دیگر با روحانی در دهلی ملاقات کرد. اما پس از آنکه دونالد ترامپ، فرمان خروج امریکا از برجام را امضا کرد، همه چیز متوقف شد. ترامپ دوباره تهران را تحریم کرد و هند واردات نفت از ایران را قطع کرد. اگر منصف باشیم، هند به شدت برای گرفتن معافیت هایی برای ادامه واردات نفت از ایران لابی کرد، اما این یک راه حل دائمی نبود.
با خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریم ها، روابط ایران و هند در همه جنبه ها آسیب دید. تا سال 2023، تنها 25 میلیون دلار از 85 میلیون دلار وعده داده شده برای توسعه چابهار، هزینه شده است. در سال 2021، هند از پروژه 1.6 میلیارد دلاری ریلی زاهدان به دلیل تاخیرهای ناشی از تحریم ها، حذف شد. همچنین در سال 2021، هند از پروژه توسعه میدان گازی فرزاد-بی که به دلیل تحریم ها با تاخیر مواجه شده بود، کنار گذاشته شد.
آیا همه چیز در روابط هند و ایران از دست رفته است؟
پاسخ این سوال منفی است. هند در سال جاری در دوره ریاستش بر سازمان همکاری شانگهای، از عضویت ایران حمایت کرد. علاوه براین، دو طرف همچنان به گفتگوهای جدی در مورد مبارزه با تروریسم و افغانستان ادامه می دهند. همچنین «اجیت دوال» مشاور امنیت ملی هند، امسال به ایران سفر کرد. با این حال، حتی در حوزه امنیت، رزمایش های مشترک و خرید و فروش تجهیزات دفاعی بین دو کشور به صورت حداقلی وجود دارد.