پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سایت جنایی: دو برادر که زنی مسن را با انگیزه زورگیری ربوده و به قتل رسانده بودند، دستگیر شدند.
تحقیقات در مورد این پرونده ۲۵ آذر امسال آغاز شد، زمانی که دختر زنی ۷۹ ساله با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن مادرش خبر داد. دختر زن ناپدید شده پس از اعلام فقدانی مادرش گفت: مادرم ساعت یک از خانه بیرون رفت تا به استخر برود، اما پس از آن برنگشت.
به اینترتیب ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بررسیهای خود را آغاز کردند. ماموران در تحقیقات اولیه متوجه شدن زن مفقود شده همانطور که دخترش گفته به استخر رفته و ساعت ۳ همان روز از استخر بیرون آمده و پس از آن مفقود شده و همه از او بی خبر هستند.
ماموران تحقیقات خود را با بررسی تصاویر دوربینهای ترافیکی محدوده استخر شروع کردند و در این مرحله از تحقیقات دیدند زن ناپدید شده سوار پرایدی شده است.
ماموران با بررسی دوربینهای دیگر دیدند زن مسن کمی جلوتر در ماشین را باز کرد و قصد بیرون آمدن از ماشین را داشت که راننده جلوی او را گرفت.
پس از آن بود که ماموران با دنبال کردن سرنخ بدست آمده شماره پلاک خودرو و هویت راننده آن را بدست آوردند. به این ترتیب راننده خودرو که مردی ۴۴ ساله است، بازداشت شد. پس از آن و در ادامه تحقیقات برادر او که همراه وی در باغ با او زندگی میکرد، دستگیر شد.
دو برادر بازداشت شده ابتدا منکر هرگونه دخالت در ناپدید شدن زن مسن شدند. این در حالی بود که در خانه باغ اجارهای دو برادر در بومهن سه النگو کشف شد که خانواده زن مفقود شده تایید کردند متعلق به مادرشان است.
در نهایت با توجه به کشف لوازم سرقتی در خانه دوبرادر و مدارک پلیس از جمله تصاویر دوربینهای مدار بسته آنها مجبور به اعتراف شدند. دو برادر گفتند چون صاحبخانه گفته بود پول پیش بیشتری باید بدهند، تصمیم به زورگیری گرفتند و ناخواسته مرتکب قتل شدند.
برادر بزرگتر گفت: بچه که بودیم پدرم مفقود شد و از مادرم هم خبری نداریم. برادرم یکبار ازدواج کرد و جدا شد. من آرایشگر هستم و گاهی هم مسافرکشی میکردم. سه هفته قبل برای عملی کردن نقشه سرقت با برادرم سوار پرایدمان شدیم. آن روز فقط قرص ترامادول مصرف کردم اما برادرم اعتیاد دارد و قبل رفتن مواد مصرف کرد. از ۱۰.۳۰ صبح در تهران دنبال سوژه مناسب بودیم. تا اینکه آن خانم دست بلند کرد و ما تحت عنوان مسافر او را سوار کردم. مقتول در صندلی شاگرد نشست. سه چهار دقیقه بعد برادرم هم دست بلند کرد و عقب، پشت مقتول نشست تا بتواند او را خفت کند. در حال حرکت بودیم که من نگاهم به برق النگوهایی که دست راست آن خانم بود افتاد. همان موقع برادرم شوکر به آن خانم زد. بعد هم چاقو به پیرزن زد، همان موقع بود که آن زن در ماشین را باز کرد و میخواست فرار کند اما با دست او را گرفتم و در را بستم. برادرم با چاقو باز هم پهلوی آن خانم زد یادم نیست چند ضربه زد. در همان حال طلا دستش را در آوردیم و میخواستیم او را ول کنیم تا برود، اما گفتیم میرود و ما را لو میدهد. پس با هم گفتیم بهتر است او را بکشیم. به او چاقو زدیم و به سمت پردیس و بومهن راه افتادیم و جسد را شب آتش زدیم و نزدیک رودخانه بومهن رها کردیم. این اولین باری بود که دزدی می کردیم و چنین اتفاقی رخ داد.
با این اعترافات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران که دو برادر را با کشفیات خود غافلگیر کرده بودند سه کیسه حاوی جسد را پیدا کردند.