یادداشتهای علم، پنجشنبه ۷ فروردین ۱۳۴۸: به شاه گفتم انگلیسها نمیخواهند خلیج فارس دربست در دست ایران باشد / روایتی از محمدتقی فلسفی
یادداشتهای اسدالله علم: شب چند مجلس روضهخوانی رفتم. در یکی [محمدتقی] فلسفی روی منبر بود. این آخوند تاریخچه درازی دارد. اولاً بسیار واعظ زبردستی است، ثانياً حافظه بسیار خوبی دارد، ثالثاً لحن صدای او در نطق کردن واقعاً گیراست، ولی افسد النّاس است. این همه که سنگ اسلام به سینه میزند، خود این چنین نیست... ولی ظاهری بسیار آراسته دارد. وقتی در ۱۳ سال پیش من وزیر کشور بودم، خود را نماینده مرحوم آیت الله بروجردی در تهران جا زده بود. یعنی واقعاً از طرف بروجردی، در تهران امر و نهی می کرد و آن مرد مهم هم چیزی نمیگفت.
یادداشتهای اسدالله علم: امروز مصادف با عاشورا بود. [قصد داشتم]منزل بمانم و عصری هم طبق معمول همه ساله، به مناسبت تشریف فرمایی شاهنشاه به مسجد سپهسالار، به آنجا بروم. صبح هنوز در بستر بودم که، تلفن زنگ زد و سفیر آمریکا مرا از خواب بیدار کرد. تلگرافی برای من خواند که خانواده آیزنهاور، سردار معروف آمریکا در جنگ دوم و رییس جمهور اسبق آمریکا فرستاده اند، [به]وسیله دولت آمریکا از شاهنشاه استدعا کرده اند در مراسم تشییع و تدفین او شرکت فرمایند.